پیرامون واژه
واژهٔ نماز واژهای پارسیست که ایرانیان برای واژهٔ «صلاه» عربی به کار بردند.
این واژه به معنای خم شدن و
برخی حدس زدهاند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت گرفته شدهباشد که محتمل نیست.
سرفرودآوری برای ستایش و احترام است.
واژهٔ نماز نامواژهای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیمکردن است.
نماز در برخی ادیان
نماز در دین اسلام
این عبادت در شبانهروز در پنج نوبت (۱۷ رکعت) رو به قبلهٔ مسلمانان - کعبه در مکه - بصورت فردی (فرادی) یا گروهی (نماز جماعت) برگزار میشود.
در این عبادت در رکعتهای اول و دوم دو سورهٔ از قرآن که یکی از آنها سورهٔ حمد و دیگری معمولاً سورهٔ کوتاهی مثل سورهٔ توحید است و در رکعتهای بعدی تعدادی ذکر به زبان عربی خوانده میشود.
نماز یک فرهنگ جهانی است.
نماز در دین یهود
نماز در یهودیت (در عبری: تفیلا תפלות) و در جمع تفیلیم یا تفیلوت خوانده میشود.
توضیحات دقیق در باب آنها را میتوان در سیدور یا بخشهای میشنا کتب سنتی دعای دیانت یهودی جست.
معمولا در هر روز سه نماز میخوانند و در روز شبات شنبه و سایر روزهای مقدس فرقههای ارتدکس و محافظه کار یک نماز اضافی هم به نام موسف خوانده میشود.
نماز در دین بهائی
هر فرد بهائی بعد از رسیدن به سن بلوغ در آئین بهائی، یعنی ۱۵ سال تمام برای دختر و پسر، طبق احکام دین بهائی که در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی قرار دارد، باید شروع به خواندن نماز نماید.در دین بهائی ۳ نوع نماز واجب وجود دارد و هر شخص مختار است یکی را برای خواندن روزانه انتخاب کند.
نماز به صورت جمعی و جماعت نهی شدهاست.
نماز میت، نمازی که برای مردگان خوانده میشود، تنها نمازی است که به صورت جماعت برگزار میشود.
آدم و نماز
حضرت آدم پس از بیرون آمدن از بهشت و هبوط به زمین ، چهل روز در کوه صفا واقع در نزدیک بیت حق اقامت داشت .
آن روزها به خاطر دورى از مقام قرب و هبوط از مقام علّم الاسمایى و از دست دادن جوار ملکوت و هجران بهشت وصال محبوب ، در حالى که صورت به خاک داشت همچون ابر بهاران سرشک از دیده مى ریخت .
تفسیر على بن ابراهیم قمى در حدود قرن سوم هجرى ، یعنى نزدیک به عصر امام حسن عسکرى (علیه السلام) ، به رشته ى تحریر درآمده است .
بزرگان از علماى امت اسلامى و دانشمندان وارسته ، امثال علامه ى طباطبایى صاحب تفسیر المیزان ، به این تفسیر اطمینان نموده و بسیارى از مطالب آن را در کتب فقهى و تفسیرى و اخلاقى خود نقل کرده اند .
نویسنده ى تفسیر جناب على بن ابراهیم(1) در توضیح آیه ى شریفه ى ( فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَات )(2) روایتى را از قول پدرش ، از ابن ابى عمیر ، از ابان بن عثمان ، از امام ششم (علیه السلام) نقل مى کند که با توجّه به اینکه کتب رجالى شیعه از قبیل رجال کشى ، جامع الرواه اردبیلى ، قاموس الرجال شوشترى ، معجم الرجال خویى ، سندش را صددرصد معتبر دانسته اند ، نشان دهنده ى مسئله ى نماز در زمان حضرت آدم (علیه السلام) است ، برگردان فارسى روایت تا آنجا که لازم و نقطه ى شاهد است از نظر عاشقان نماز مى گذرد :
* آدم پس از بیرون آمدن از بهشت و هبوط به زمین ، چهل روز در کوه صفا واقع در نزدیک بیت حق اقامت داشت .
آن روزها به خاطر دورى از مقام قرب و هبوط از مقام علّم الاسمایى و از دست دادن جوار ملکوت و هجران بهشت
وصال محبوب ، در حالى که صورت به خاک داشت همچون ابر بهاران سرشک از دیده مى ریخت .
امین وحى از جانب حضرت معبود که جز لطف و محبّت و احسان و مرحمت به بندگان ندارد بر او نازل شد و سبب ناله ى جگرسوز و دلخراش او را پرسید .
در پاسخ آن فرشته گفت : چرا ناله نکنم و اشک از دیده نبارم ؟
مگر نه این است که خداى عزیز مرا به خاطر بى توجّهى به خواسته ى خود از مقام قرب رانده و از جوار رحمت خویش محرومم نموده و مسکنم را در خاک دلّت و بر غبار مسکنت قرار داده ؟
فرشته ى وحى بدو گفت : به پیشگاه لطف دوست برگرد و وجود خود را به زینت توبه بیاراى .
فرشته ى وحى بدو گفت : به پیشگاه لطف دوست برگرد و وجود خود را به زینت توبه بیاراى .
آدم گفت : چگونه توبه کنم و چه سان به سوى حق باز گردم ؟
خداوند مهربان چون اراده ى آدم را بر جبران گذشته راسخ دید ، قبه اى از نور که جایگاه بیت را مشخص مى کرد و تابش نورش حدود جغرافیایى حرم را معلوم مى نمود فرو فرستاد و به امین وحى فرمان داد محلّ بیت را نشانه گذارى کند .
چون به وسیله ى آن روشنایى ، محلّ بیت و حدود حرم معلوم شد و این برنامه سامان گرفت ، فرشته ى وحى از آدم خواست آماده شود تا مراسمى را بجا آورده و دست نیاز به سوى بى نیاز براى بازگشت و توبه بردارد .
روز ترویه شروع برنامه اى بود که از فرشته ى حق تعلیم مى گرفت .
پدر آدمیان به دستور فرشته ى حق غسل کرد و مُحرم شد و پس از انجام آن مراسم ، روز هشتم ذوالحجه به سرزمین منى رفت و دستور گرفت که شب را در آنجا بماند .
صبح روز نهم در حالى که تلبیه مى گفت به عرفات آمد .
آفتاب عرفات از ظهر مى گذشت .
فرشته ى الهى به او گفت : از ادامه ى تلبیه خوددارى کن و دوباره خود را به غسل بیاراى .پس از اینکه نماز عصر را بجاى آورد امین وحى به او گفت : در این سرزمین به پاى خیز .
چون به پا خاست کلماتى را که از خداوند براى توبه نازل شده بود به آدم تعلیم داد .
از این روایت که علاوه بر تفسیر على بن ابراهیم ، کتابهاى دیگر اسلامى هم آن را نقل کرده اند استفاده مى شود که حضرت آدم که اولین انسان از نوع ما بوده از جانب حضرت ربّ مأمور به نماز بوده است ، ولى اینکه چگونگى و کیفیّت و شرایط و عدد رکعات و اوقات آن به چه صورت بوده بر ما پوشیده است و دانستن آن هم چندان سودى ندارد .
آنچه اهمیّت دارد این است که آدم براى بجا آوردن نماز مکلّف و مسؤول بوده و آیین وى همراه با حکم نماز بود .
کتاب باارزش بحارالانوار(3) از کتاب پراعتبار تهذیب شیخ طوسى ـ آن فقیه والا و مفسّر بزرگ و محدّث خبیرى که علامه ى حلّى درباره ى او فرموده است : « من مردى در علم و عمل نظیر او نمى شناسم » ـ روایت مى کند که حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : * به هنگامى که آدم از دنیا رفت و زمان نمازگزاردن بر او فرا رسید ، فرزندش هبه اللّه به امین وحى گفت : اى فرستاده ى حق !
پیشقدم شو تا بر جنازه ى آدم نماز گزارده شود .
فرشته ى الهى پاسخ داد : خداوند جهان ما را بر به سجده بر پدرت امر کرد ، و هم اکنون در شأن ما نیست که بر نیکوترین فرزند وى مقدم شویم ، شما بر ما پیشى گیر و با پنج تکبیر ـ به مان صورت که بر امت محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) واجب خواهد شد ـ بر جنازه نماز بخوان .
از آن پس آن نماز ، واجب شد بر جنازه ى فرزندان وى قبل از دفن ، نماز میت خوانده شود .
با کمال تأسّف بسیارى از جوامع و امتها از فرهنگ الهى دور شدند و به پرستش بتهاى زنده و مرده دچار آمدند و به سبب نحسىِ شرک و کفر از حقایق الهیّه محروم گشتند و بدتر از هر چیز ، از نماز ، این فیض عظیم الهى ، بى بهره ماندند .
زندگان آن جوامع بى نماز هستند و مرده هایشان بدون بدرقه ى نماز یا دفن مى شوند و یا به آتش مى سوزند .
منابع و ماخذ سیمای نماز اثر استاد حسین انصاریان نماز و دانشگاه اثر استاد حمید گل مراد زاده http://www.erfan.ir http://www.namaz.ir نظر شخصی من معتقدم که نماز یک امر واجب است و تا وقتی فرد در حال سیر و سلوک و انجام عبودیت و بندگی است، خود او انجام دهندهی اعمال خود است، ولی وقتی به معبود رسید و غرق در او شد، دیگر خدا به جای وی، عبادت و افعال او را انجام میدهد.
والسلام تاثیر نماز بر برخی بیماریها تاثیر نماز بر بیماریهای مقاربتی ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر (سوره عنکبوت آیه 45 ) باین که همواره نام ” زیگموند فروید ” بعنوان پزشکی نابغه و اندیشمندی بی نظیر که با کاوش در عمیق ترین ابعاد انسانی ، بانی بزرگترین انقلاب در علم روانپزشکی شد ، بر پیشانی دانش بشری درخشش می کند ، اما برخی خطاهای او و همچنین تعبیر های نادرستی که متاخرین او از نظریاتش ب عمل آوردند ، منجر به فجایعی جبران ناپذیر در عرصه جوامع گوناگون شد .
فروید می کفت : عقده های جتسی بشر مسبب رکود و عقب ماندگی انسانها در زمینه های مختلف علمی اقتصادی، صنعتی، فرهنگی و است و غربیان با قبول نظریه او از حدود 5 دهه پیش ، و آزاد گذاشتن بی قید و شرط روابط گسترده جنسی ، بناگاه به رشدی باور نکردنی و جهشی سرسام آور ، در زمینه های گوناگون دست یافتند !؟!
اما در عوض آزادی بی حد و حصر جنسی ، ارمغاتهای مرگبار گوناگون نیز برای آنها به همراه داشت که از آن جمله بیماریهای مختلف مقاربتی از جمله سوزاک و سیفلیس و ....
که در طب امروزه با عنوان بیماریهای veneral شناخته می شوند و بخش عمده ای از مراقبت های پزشکی را به خود اختصاص می دهند از طرفی بیبماریهای مهلک و مرموز ایدز را نیز می توان بنوعی جزو این گزوه بیماریها به حساب آورد .
در بروز همه این بیماریها ، روابط متعدد و نامشروع جبنسی با شریک های جنسی گوناگون نقش اصلی را ایفا می کنند .
اما اسلام و شکل حقیقی آن یعنی تشیع با این که با رهبانیت و اجرد به شدت مخالفت می کند ( برخلاف مسیحیت کاتولیکی و متعصب ) و نسبت به ارضای غریزه جبنسی در حد نیاز و در چارچوب مشروع نظر بسیار مساعدی دارد تا جائیکه قانون درخشان ازدواج موقت را برای بهره وری از این نعمت بزرگ الهی وضع می نماید .
اما آنجا که این غریزه به فساد کشیده شود و به صورت فحشا بروز نماید ، اسلام برخورد و مقابله قاطع با موارد فتنه را پیشنهاد می نماید و مجازاتهای سخت برای افراد خاطی در نظر می گیرد .
از طرفی بسیاری از قوانین اسلامی از جمله نماز له گونه ای خود بخود و شاید ناخودآگاه ( آن طور که خدای بزرگ در سوره عنکبوت فرموده است ) انسانهای مومن را از نزدیک شدن به فحشاء برحدز می دارد که مثلا ضمن مقایسه اجمالی آمار بیماریهای مقاربتی در غرب با جوامع مسلمان ، می توان به این نکته مهم دست یافت .
توجیه علمی این قضیه نیز با توجه به نغییر و تحولاتی که بر اثر نمازهای پتچگانه در ناقلهای عصبی محرک بوقوع می پبوندد و منجر به مهار شهوت در موارد نامشروع می شود ، قابل بررسی است که ما در بحث تعادل ناقل های عصبی بدان توجه خاص خواهیم داشت .
هر چند که در این مورد تلقین تیز بعنوان یک توجیه علمی خوب ، مطرح است .
به قول حضرت آیت ا....
خزعلی : پسر و دختر که انگیزه شهوا دارد وقتی که به نماز شروع کرد و پنج نوبت الحمد ا....
رب العالمین گفت ، یعنی تمام سپاس و ثنای من مال آن کسی است که مالک بدن و جسم عواطف و احساس ، سلسله اعصاب و قلب و گردش خون من و تمام امکانات و ارزشهای من است ، یک انگیزه قوی در او پیدا می شود .
انگیزه ای که توان مقابله او را در مقابل انگیزه جنسی فزونی می بخشد و به این ترتیب نماز حقیقی ، خود بخود و فعالانه ربشه فساد جنسی و فحشاء را می خشکاند و متعاقب آن آماز بیماریهای مقاربتی را به شدت کاهش می دهد .
تآثیر نماز بر عفونت کلیه و مجاری ادراری سلامت دستگاه ادراری انسان ، بخصوص کلیه ها تآثیر بی نهایت مهمی در ادامه حیات انسان دارد و بیماری کلیوی از دردناکترین و پر مخاطره اترین گرفتاریهای جسمی است .
در این میان عفونت دستگاه ادراری که یکی از شایعترین علل مراجعه بیماران به مطب پزشکان می باشد علاوه بر آن که خود بخود و به تنهایی بیماری آزر دهنده ای است گاهی سبب بروز بیماریهای دیگر نیز در بدن انسان می شود .
بعنوان مثال برخی عفونتهای دستگاه ادراری می توانند گاهی باعث نارسا شدن از کارافتادگی کلیه شوند یا عفونت کلیوی در خون و در نتیجه در تمام بدن پخش شود یا برخی عفونتها ممکن است به ایجاد سنگ کلیخ در بیماران منتهی شوند که همه اینها نشانه اهمیت موضوع است .
ادرار پس از آن که توسط دو کلیه انسان تولید شد ، توسط دو لوله موسوم به حالب که کلیه ها را به مثانه وصل می کنند .
به مثانه تخلیه می شود تا بدان وسیله از بدن دفع گردد.
حال چنانچه مثانه به موقع ادرار خالی نشود ، ادرار از مثانه به حالبها و حتی کلیه باز می گردد و همین برگشت ادرار از مثانه به حالبها ،سبب ایجاد استعداد در فرد برای ابتلا به عفونت کلیه می شود و به این ترتیب کسانی که شبانه روز ، بنا به هر علتی بتدرت ادرار می کنند به طور جدی در معرض خطر هستند .
اما در رسایل فقهی توضیح المسائل، یکی تز مبطلات وضو و نماز ، خروج بول و غائطه و ریح ، تز بدن انسان درج شده است و این موضوع سبب می شود که شخص نمازگزار و احیاناً دائم الوضو ، برای پرهیز از ابطال عبادتش بطور معمول و برحسلب عدات ، قبل از وضو ، به تخلیه ادرار بپردازد .
( تعبیه بیت اخلاء در مجاورت وضو خانه مسجد در واقع به منظور پاسخ به این عادت پسندیده و سامتی بخش صورت می گیرد .) به این ترتیب حداقل سه بار ، دفع ادرار از بدن ، در زمانهایی به فواصل مناسب نسبت به بکدبگر ، و در حدی که برای یک انسان طبیعی لازم است ،فرد را در مقابل ابتلاء به عفونتهای کلیه و دستگاه ادراری مصون می سازد و می تواند بعنوان نکته ای مهم پیرامون نماز مورد توجه قرار گیرد .
احکام احکام نماز نماز مهمترین اعمال دینى است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود،عبادتهاى دیگر هم قبول مىشود.
و اگر پذیرفته نشود، اعمال دیگر هم قبول نمىشود.
و همانطور که اگر انسان شبانه روزى پنج نوبت در نهر آبى شستشو کند، چرک در بدنش نمىماند، نمازهاى پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک مىکند.
و سزاوار استکه انسان نماز را در اول وقت بخواند.
و کسى که نماز را پست و سبک شمارد،مانند کسى است که نماز نمىخواند.
پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:"کسى که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است".روزى حضرت در مسجد تشریف داشتند، مردى وارد و مشغول نماز شد، و رکوع و سجودش را کاملا به جا نیاورد.
حضرت فرمودند: "اگر این مرد در حالى که نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است".
پس انسان باید مواظب باشد که به عجله و شتابزدگى نماز نخواند، و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسى سخن مىگوید، و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند.
و اگر انسان در موقع نماز کاملا بهاین مطلب توجه کند، از خود بىخبر مىشود.
چنانچه در حال نماز تیر را از پاى مبارک امیر المؤمنین علیهالسلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند.
و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانى که مانع قبول شدن نماز است مانند حسد،کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات، بلکه هر معصیتى را ترک کند.
و همچنین سزاوار است کارهایى که ثواب نماز را کم مىکند بجانیاورد، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نایستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند.
و نیز کارهایى که ثواب نماز را زیاد مىکند بجا آورد، مثلا انگشترى عقیق به دست کند، و لباس پاکیزه بپوشد، و شانه و مسواک کند، و خود را خوشبو نماید.
پوشیدن طلا و نقره و به کار بردن آن س 1: به دست کردن انگشتر طلا توسط مردان بخصوص در نماز چه حکمى دارد؟
به دست کردن انگشتر طلا براى مردان در هیچ حالى جایز نیست و نماز با آن هم بنابر احتیاط واجب، باطل است.
س 2: استفاده مردان از انگشترى که از جنس طلاى سفید است، چه حکمى دارد؟
اگر چیزى که طلاى سفید نامیده مىشود همان طلاى زرد است که بر اثر مخلوط کردن مادهاى رنگ آن سفید شده، حرام است ولى اگر عنصر طلا در آن به قدرى کم است که عرفا به آن طلا نمىگویند مانع ندارد و پلاتین نیز اشکال ندارد.
س 3: آیا استفاده از طلا بدون قصد زینت به طورى که دیگران نبینند، اشکال شرعى دارد؟
پوشیدن طلا، خواه حلقه انگشترى باشد یا غیر آن، براى مردان مطلقا حرام است هر چند به قصد زینت نباشد و از دید دیگران مخفى باشد.
س 4: استفاده از طلا براى مردان به مدت کوتاه چه حکمى دارد؟
ما اشخاص بسیارى را مشاهده مىکنیم که مىگویند استفاده از آن براى مدت کوتاه، مثل لحظه عقد، اشکال ندارد.
پوشیدن طلا براى مرد حرام است و فرقى بین مدت کم یا زیاد نیست.
س 5: با توجه به احکام لباس نمازگزار و حرام بودن زینت کردن با طلا بر مردان، خواهشمندیم به دو سؤال زیر پاسخ فرمائید: الف آیا مقصود از زینت با طلا، مطلق استفاده از آن توسط مردان است هر چند براى جراحى استخوان و دندانسازى باشد؟
ب با توجه به این که در شهر ما به دست کردن انگشتر طلاى زرد توسط جوانانى که تازه ازدواج مىکنند، مرسوم است و این امر از نظر عموم مردم براى مرد زینت محسوب نمىشود، بلکه علامت آغاز زندگى زناشوئى فرد است، نظر حضرتعالى در این باره چیست؟
الف: ملاک حرمت استفاده از طلا براى پوشیدن یا به گردن آویختن توسط مردان، صدق زینت نیست، بلکه استفاده از آن به هر صورت و به هر قصدى حرام است هر چند انگشتر، حلقه، گردنبند و مانند آن باشد.
ولى استفاده از آن توسط مردان براى جرّاحى استخوان و دندانسازى اشکال ندارد.
ب: استفاده از انگشترى طلاى زرد توسط مردان در هر حال حرام است.
س 6: ساخت و فروش جواهرات طلا که مخصوص مردان است و زنان از آنها استفاده نمىکنند، چه حکمى دارد؟
ساخت جواهرات طلا اگر به منظور استفاده مردان باشد، حرام است و خرید و فروش آن به این قصد جایز نیست.
س 7: در بعضى از میهمانیها دیده مىشود که شیرینىها را در ظرفهاى نقرهاى مىگذارند، آیااینکار، خوردن غذا در ظرف نقره محسوبمىشود، وحکمآنچیست؟
اگر برداشتن غذا و مانند آن از ظرف نقره به قصد خوردن، استعمال ظرف نقره در خوردن و آشامیدن محسوب شود، حرام است.
س 8: آیا گذاشتن روکش طلا روى دندان اشکال دارد؟
روکش پلاتین چطور؟
گذاشتن روکش طلا یا پلاتین روى دندان اشکال ندارد، ولى پوشاندن دندانهاى جلو با طلاى زرد، اگر به قصد زینت باشد، خالى از اشکال نیست.
لباس نمازگزار لباس نمازگزار س 9: آیا نماز خواندن در لباسى که شک در نجس بودن آن دارم، صحیح است؟
لباسى که نجس بودن آن مشکوک است، محکوم به طهارت بوده و نماز خواندن با آن صحیح است.
س 10: آیا نماز خواندن در کمر بند چرمى که از آلمان خریدهام و شک دارم که از پوست طبیعى است یا مصنوعى و از پوست حیوان تذکیه شده است یا خیر، اشکال شرعى دارد؟
نمازهائى که با آن خواندهام، چه حکمى دارد؟
اگر شک در این باشد که آن چرم طبیعى است یا مصنوعى، نماز با آن اشکال ندارد، ولى اگر بعد از احراز چرم طبیعى بودن آن، شک در این باشد که آیا از حیوانى است که شرعا تذکیه شده یا خیر، نجس نیست، ولى نماز با آن باطل است، و نمازهاى گذشته که در حال جهل به این حکم، خواندهاید، قضا ندارد.
س 11: اگر نمازگزار یقین داشته باشد که نجاستى بر بدن یا لباسش وجود ندارد و نماز بخواند.
بعدا معلوم شود که بدن یا لباس او نجس بوده است.
آیا نماز وى باطل است؟
اگر در حین نماز متوجه نجاست شود، نماز او چه حکمى دارد؟
اگر اصلا علم به نجس بودن لباس یا بدن نداشته باشد و بعد از نماز متوجه آن شود، نماز او صحیح است و اعاده و قضا واجب نیست.
ولى اگر در اثناء نماز متوجه آن شود، اگر براى وى ازاله نجاست از بدن یا در آوردن لباس نجس بدون ارتکاب عملى که منافات با نماز دارد، ممکن باشد، باید نجاست بدن را بر طرف یا لباس نجس را از خود دور کند و نماز خود را تکمیل نماید و اگر بر طرف کردن نجاست با حفظ حالت نماز براى او امکان ندارد و وقت هم وسعت دارد، واجب است که نماز را قطع کند و با بدن و لباس پاک آن را اعاده نماید.
س 12: فردى از مقلدین یکى از مراجع، مدت زمانى نماز خود را با پوست حیوانى که تذکیه آن مشکوک بوده و نماز با آن صحیح نیست، مىخوانده است.
طبق نظر مرجع تقلید او، اگر جزئى از حیوان حرام گوشت همراه او باشد، احتیاط واجب اعاده نماز خوانده شده است، آیا حیوانى که تذکیه آن مشکوک است، حکم حیوان حرام گوشت را دارد؟
حیوانى که تذکیه آن مشکوک است، از لحاظ حرمت خوردن گوشت و عدم جواز نماز با پوست آن، در حکم میته است، ولى نجس نیست، و نمازهاى گذشته اگر با جهل به این حکم، انجام گرفته است، محکوم به صحت است.
س 13: زنى در اثناىنماز متوجه مىشود که مقدارى از موهایش پیداست و فورا آن را مىپوشاند، آیا نماز خود را باید دوباره بخواند یا خیر؟
تا زمانى که ظاهر شدن مو عمدى نباشد، اعاده واجب نیست.
س 14: شخصى به علت اضطرار مجبور به تطهیر مخرج بول با سنگ یا چوب و یا هر چیز دیگرى مىشود و هنگامى که به منزل مراجعت مىکند، آن را با آب تطهیر مىنماید، آیا هنگام نماز باید لباس زیر خود را عوض کرده یا تطهیر نماید؟
اگر لباس او با رطوبت بول نجس نشده است، تطهیر لباس واجب نیست.
س 15: به کار انداختن بعضى از دستگاههاى صنعتى وارداتى با همکارى متخصصین بیگانه امکانپذیر است و آنها از دیدگاه فقه اسلامى کافر و نجس هستند، با توجه به این که به کار انداختن آن دستگاهها با استفاده از روغن و مواد دیگرى که با دست ریخته مىشوند، صورت مىگیرد، بنابراین پاک بودن آنها امکان ندارد.
و همچنین با توجه به این که لباس و بدن کارگران هنگام کار با این دستگاهها در تماس است و در وقت نماز فرصت تطهیر لباس و بدن را بطور کامل ندارند، تکلیف آنها نسبت به نماز چیست؟
با احتمال این که کافرى که اقدام به راه اندازى دستگاهها و وسائل مىکند، از اهل کتاب باشد که محکوم به طهارت هستند و یا در هنگام کار دستکش پوشیده باشد، به صرف این که دستگاه به وسیله کافر راهاندازى شده است، یقین به نجاست حاصل نمىشود و با فرض یقین به نجاست دستگاه و تماس بدن و لباس کارگران با آن در حین کار با رطوبت مسریه، تطهیر بدن براى نماز واجب است و لباس هم باید عوض و یا تطهیر شود.
س 16: اگر نمازگزار دستمال و امثال آن را که با خون نجس شدهاند، حمل کند و یا در جیب خود بگذارد، آیا نماز او باطل است؟
اگر دستمال به قدرى کوچک باشد که نتوان عورت را با آن پوشاند، همراه بودن آن در نماز اشکال ندارد.
س 17: آیا نماز در لباس معطر به عطرهاى امروزى که حاوى الکل است، صحیح است؟
اگر علم به نجاست آن عطرها نداشته باشد، نماز در لباسهاى مذکور اشکالندارد.
س 18: زنان چه مقدار از بدن خود را باید هنگام نماز بپوشانند؟
آیا پوشیدن لباسهاى آستین کوتاه و نپوشیدن جوراب اشکال دارد؟
بر زنان واجب است در نماز تمام بدن و موى خود را به غیر از صورت به مقدارى که شستن آن در وضو واجب است و دستها تا مچ و پاها تا مفصل ساق با پوششى که کاملا بدن را مىپوشاند، بپوشانند و در حضور نامحرم پاها را نیز باید بپوشانند.
س 19: آیا بر زنان پوشاندن روى پاها هنگام نماز واجب است؟
پوشاندن پاها تا مفصل ساق در صورتى که نامحرم حاضر نباشد، واجب نیست.
س 20: آیا پوشاندن کامل چانه هنگام حجاب و در نماز واجب است، یا این که فقط قسمت پائین آن باید پوشانده شود، و آیا وجوبِ پوشش چانه مقدمه پوشاندن صورت است که شرعا واجب است؟
پوشاندن قسمت پائین چانه واجب است نه خود آن، زیراچانهجزئى از صورت است.
س 21: آیا حکم صحیح بودن نماز در متنجسى که کافى براى پوشش عورت محسوب نمىشود، اختصاص به صورت نسیان و جهل نمازگزار به حکم یا موضوع دارد و یا شامل شبهه حکمیه و موضوعیه هم مىشود؟
اختصاص به دو صورت جهل و نسیان ندارد، بلکه نماز با متنجسى که کافى براى پوشش عورت نیست، حتى در صورت علم هم صحیح است.
س 22: آیا وجود مو یا آب دهان گربه در لباس نمازگزار باعث بطلان نماز او مىشود؟
بله، موجب بطلان نماز است.
احکام سایر مکانهاى دینى احکام سایر مکانهاى دینى س 23: آیا از نظر شرعى به ثبت رساندن حسینیه به نام اشخاص معین، جایز است؟
ثبت ملکى حسینیهاى که جهت اقامه مجالس دینى وقف عام شده، جایز نیست، و ثبت وقفى آن به نام اشخاص ضرورتى ندارد.
به هر حال، ثبت وقفى آن به اسم افراد خاص بهتر است با اجازه و موافقت همه افرادى باشد که در ساختن آن حسینیه مشارکت داشتهاند.
س 24: در رسالههاى عملیه آمده است که جایز نیست شخص جنب و حائض داخل حرم ائمه «علیهم السلام» شوند.
خواهشمند است توضیح بفرمائید که منظور از حرم، همان زیر گنبد است یا این که شامل همه ساختمانهاى ملحق به آن هم مىشود؟
مراد از حرم همان زیر گنبد مبارک و جائى است که به آن حرم و مشهد شریف گفته مىشود، ولى ساختمانهاى ملحق به آن و شبستانها حکم حرم راندارند و ورود جنب و حائض به آنجاها اشکال ندارد، مگر جاهائى که عنوان مسجد را داشته باشد.
س 25: حسینیهاى در کنار مسجدى قدیمى ساخته شده است، در حال حاضر مسجد قدیم گنجایش نمازگزاران را ندارد، آیا مىتوان حسینیه را در مسجد ادغام کرد و از آن به عنوان مسجد استفاده نمود؟
نماز خواندن در حسینیه اشکال ندارد، ولى اگر حسینیه، به عنوان حسینیه، وقف صحیح شرعى شده، تبدیل آن به مسجد جایز نیست و همچنین ضمیمه کردن آن به مسجد به عنوان مسجد هم جایز نیست.
س 26: استفاده از فرشها و اجناس نذر شده براى مرقد یکى از فرزندان ائمه «علیهمالسلام» در مسجد جامع محله چه حکمى دارد؟
اگر زائد بر نیاز مرقد امامزاده «علیه السلام» و زائران آن باشد، اشکال ندارد.
س 27: آیا تکایائى که به نام حضرت ابوالفضل «علیه السلام» و غیر آن تأسیس مىشود، حکم مسجد رادارد؟
لطفا احکام آن را بیان فرمائید.
تکیهها و حسینیهها حکم مسجد را ندارند.
احکام مسجد س 28: با توجه به این که مستحب است انسان نماز را در مسجد محله خود بخواند، آیا خالى کردن مسجد محل و رفتن به مسجد جامع شهر براى خواندن نماز جماعت، اشکال دارد یا خیر؟
اگر ترک مسجد محله براى خواندن نماز جماعت در مسجد دیگر بخصوص مسجد جامع شهر باشد، اشکال ندارد.
س 29: نماز خواندن در مسجدى که سازندگان آن ادعا مىکنند که آن را براى خود و قبیله خود ساختهاند، چه حکمى دارد؟
مسجد پس از آنکه به عنوان مسجد ساخته شد، اختصاص به قوم و گروه و قبیله و اشخاص خاصى ندارد و همه مسلمانان مىتوانند از آن استفاده نمایند.
س 30: آیا زنها بهتر است نماز را در مسجد بخوانند یا در خانه؟
فضیلت خواندن نماز در مسجد مختص مردان نیست.
س 31: در حال حاضر بین مسجدالحرام و محل سعى بین صفا و مروه دیوار کوتاهى وجود دارد که ارتفاع آن نیم متر و عرض آن یک متر است.
این دیوار بین مسجد و مسعى مشترک است.
آیا زنها در ایام عادت که حق داخل شدن به مسجد الحرام را ندارند، مىتوانند روى این دیوار بنشینند؟
اشکال ندارد، مگر این که یقین حاصل شود که آن دیوار جزء مسجداست.
س 32: آیا انجام تمرینهاى ورزشى در مسجد محل یا خوابیدن در آن جایز است؟
این کارها در مسجدهاى دیگر چه حکمى دارد؟
مسجد جاى ورزش و تمرین ورزشى نیست و از کارهائى که با شأن و منزلت مسجد منافات دارد، باید پرهیز شود، و خوابیدن در مسجد هم مکروه است.
س 33: آیا استفاده از شبستان مسجد براى رشد فکرى، فرهنگى و نظامى (با آموزشهاى نظامى) جوانان جایز است؟
آیا با توجه به کمبود مکانهاى اختصاصى مىتوان این کارها را در ایوان مسجد انجام داد؟
این امور تابع کیفیت وقف صحن مسجد و ایوان آن است، و باید از امام جماعت و هیئت امناى مسجد در اینباره نظر خواهى شود.
البته حضور جوانان در مساجد و برپائى درسهاى دینى زیر نظر امام جماعت و هیئت امناى آن کار خوب و مطلوبى است.
س 34: در بعضى از مناطق بخصوص روستاها مجلس عروسى را در مساجد برگزار مىکنند؛ به این صورت که مجلس رقص و آواز در خانه بر پا مىشود، ولى نهار یا شام را در مسجد تناول مىکنند.
آیا این کار شرعا جایز است یا خیر؟
غذا دادن به دعوت شدگان در مسجد فى نفسه اشکال ندارد.
س 35: شرکتهاى تعاونى مردمى اقدام به ساختن مناطق مسکونى مىکنند، ابتدا توافق مىنمایند که براى آن محلهها مکانهاى عمومى مانند مسجد ساخته شود، اکنون که آن واحدها به سهامداران شرکت تعاونى تحویل داده شده است، آیا بعضى از آنان مىتوانند هنگام تحویل گرفتن واحد مسکونى از توافق خود عدول کرده و بگویند ما راضى به ساختن مسجد نیستیم؟
اگر شرکت با توافق همه اعضاء اقدام به ساخت مسجد نموده و مسجد هم ساخته شده و وقف گردیده است، عدول بعضى از اعضاء از موافقت اولیه خود اثرى ندارد.
ولى اگر بعضى از آنان قبل از تحقق وقف شرعى مسجد از موافقت خود عدول کنند، ساخت مسجد با اموال آنان در زمین متعلق به همه اعضاء بدون رضایت آنان جایز نیست، مگر این که در ضمن عقد لازم بر همه آنها شرط شده باشد که بخشى از زمین شرکت براى ساخت مسجد تخصیص یابد و اعضاء این شرط را پذیرفته باشند، در این صورت حق عدول ندارند و عدول آنها هم تاثیرى ندارد.
س 36: براى مقابله با تهاجم فرهنگ غیر اسلامى، حدود سى دانشآموز را از گروه ابتدائى و متوسطه به شکل گروه سرود در مسجد جمع کردهایم که این افراد درسهائى از قرآن کریم، احکام و اخلاق اسلامى را به مقتضاى سن و سطح فکرى شان فرامىگیرند.
اقدام به این کار چه حکمى دارد؟
استفاده از آلت موسیقى اُرک توسط گروه چه حکمى دارد؟
انجام تمرین بوسیله آن در مسجد با رعایت موازین شرعى و مقررات مربوطه و متعارف رادیو و تلویزیون و وزارت ارشاد جمهورى اسلامى ایران داراى چه حکمىاست؟
تعلیم قرآن و احکام و آموزش اخلاق اسلامى و تمرین سرودهاى مذهبى و انقلابى در مسجد اشکال ندارد، ولى در هر حال مراعات شأن، قداست و جایگاه مسجد واجب است و مزاحمت نماز گزاران جایز نیست.
س 37: آیا نمایش فیلمهاى سینمائى که توسط وزارت ارشاد اسلامى ایران توزیع مىشود، در مسجد براى شرکت کنندگان در جلسات قرآنى، اشکال شرعى دارد یا خیر؟
تبدیل مسجد به مکانى براى نمایش فیلمهاى سینمائى جایز نیست، ولى نمایش فیلمهاى مذهبى و انقلابى داراى محتواى مفید و آموزنده به مناسبت خاصى و بر حسب نیاز و تحت نظارت امام جماعت مسجد اشکال ندارد.
س 38: آیا پخش موسیقى شاد از مسجد به مناسبت جشن میلاد ائمه معصومین «علیهمالسلام» شرعا اشکال دارد؟
واضح است که مسجد جایگاه شرعى خاصى دارد، لذا اگر پخش موسیقى در آن منافى با حرمت مسجد باشد، حرام است، حتى اگر موسیقى غیرمطرب باشد.
س 39: استفاده از بلندگوهاى مساجد که صدا را در خارج از مسجد پخش مىکنند، تا چه وقت جایز است؟
پخش سرودهاى انقلابى یا قرآن کریم قبل از اذان چه حکمى دارد؟
پخش قرائت قرآن کریم براى چند دقیقه قبل از اذان در وقتهایى که باعث اذیت و آزار همسایگان و اهل محل نشود، اشکال ندارد.
س 40: مسجد جامع چه تعریفى دارد؟
مسجد جامع مسجدى است که در شهر براى اجتماع همه اهل شهر بنا شده است، بدون این که اختصاص به گروه و قشر خاصى داشته باشد.
س 41: قسمت سر پوشیدهاى از یک مسجد حدود سى سال است که متروکه و تبدیل به خرابه شده و نماز در آن اقامه نمىشود و بخشى از آن به عنوان انبار مورد استفاده قرارمىگیرد.
نیروهاى بسیجى که حدود پانزده سال است در این قسمت سقف دار مستقر هستند، تعمیراتى را در آن انجام دادهاند، زیرا وضعیت بسیار نامناسبى داشت و سقف آن هم در معرض ریزش بود.
چون برادران بسیجى آگاهى از احکام شرعى مسجد نداشتند و افراد مطلع هم آنها را آگاه نکردند، اقدام به ساختن چند اتاق در این قسمت نمودند که بر اثر آن مبالغ زیادى خرج شد و در حال حاضر کارهاى ساختمانى رو به پایان است.
امیدواریم حکم شرعى موارد زیر را بیان فرمائید: 1 - بر فرض این که متصدیان این کار و گروه ناظر بر آن جاهل به مسأله باشند، آیا در برابر مخارجى که از بیت المال صرف کردهاند ضامن هستند و آیا مرتکب گناه شدهاند؟
2 - با توجه به این که مخارج مزبور از بیت المال بوده، آیا اجازه مىدهید تا زمانى که مسجد به این قسمت احتیاج ندارد و نماز در آن اقامه نمىشود، از آن اتاقها با رعایت کامل احکام شرعى مسجد، براى فعالیتهاى آموزشى مانند آموزش قرآن کریم و احکام شرعى و سایر امور مسجد استفاده شود؟
و آیا اقدام به تخریب اطاقها واجب است؟
واجب است که قسمت سرپوشیده مسجد با خراب کردن اتاق هائى که در آن ساخته شده است، به حالت قبل برگردد، و اگر مخارج احداث اتاقها ناشى از تعدى و تفریط و عمد و تقصیر نباشد، معلوم نیست که کسى ضامن آن باشد، و استفاده از قسمت سرپوشیده مسجد براى تشکیل جلسات آموزش قرآن کریم و احکام شرعى و معارف اسلامى و سایر مراسم دینى و مذهبى اگر مزاحمت براى نمازگزاران ایجاد نکند و تحت نظارت امام جماعت مسجد باشد اشکال ندارد، و باید امام جماعت و نیروهاى بسیجى و سایر مسئولین مسجد با هم همکارى کنند تا حضور نیروهاى بسیجى در مسجد استمرار پیدا کند و خللى در انجام وظائف عبادى مانند نماز و غیر آن هم پیش نیاید.
س 42: در طرح توسعه یکى از خیابانها، چند مسجد در مسیر طرح قرار مىگیرد که باید بعضى از آنها بطور کلى خراب شوند و در بقیه قسمتى از آنها تخریب گردد تا حرکت وسائط نقلیه براحتى صورت گیرد.
خواهشمند است نظر شریف را بیان فرمائید.
خراب کردن تمام مسجد یا قسمتى از آن جایز نیست، مگر در صورت وجود مصلحتى که اهمیت ندادن و بى توجهى به آن ممکن نباشد.
س 43: آیا استفاده شخصى و اندک از آب مساجد که مخصوص وضو گرفتن است، جایز است؟
مثل این که مغازه داران از آن براى نوشیدن، درست کردن چائى و یا براى ماشین استفاده کنند، با توجه به این که آن مسجد واقف خاصى ندارد که از این اعمال جلوگیرى نماید.
اگر وقف آب براى خصوص وضو گرفتن نمازگزاران معلوم نباشد و عرف رایج در محله مسجد، این باشد که همسایهها و عبور کنندگان هم از آب آن استفاده مىکنند، اشکال ندارد، هر چند احتیاط در این مورد، مطلوب است.
س 44: مسجدى در مجاورت قبرستانى، وجود دارد و هنگامى که بعضى از مؤمنین به زیارت اهل قبور مىآیند، از آب مسجد براى پاشیدن روى قبرهاى ارحام خود استفاده مىکنند و ما نمىدانیم که این آب عمومى است یا وقف خاص مسجد، و بر فرض هم که وقف خاص مسجد نباشد، معلوم نیست که مخصوص وضو گرفتن و دستشوئى رفتن است یا خیر، آیا استفاده مذکور از آن آب جایز است؟
اگر استفاده از آب مسجد براى پاشیدن روى قبرهائى که خارج از آن قرار دارد، امر رایجى است و کسى به آن اعتراض نمىکند و دلیلى هم بر وقف آن آب براى خصوص وضو و تطهیر نیست، استفاده از آن براى امر مذکور اشکال ندارد.
س 45: اگر مسجد نیاز به تعمیر داشته باشد، آیا اجازه گرفتن از حاکم شرع یا وکیل او واجب است؟
اگر تعمیر، داوطلبانه و تبرّعى (از مالِ شخصىِ افراد خیّر) باشد، نیازى به اجازه حاکم شرع نیست.
س 46: آیا جایز است وصیت کنم که مرا بعد از مردن در مسجد محله که تلاش فراوانى براى آن کردهام، دفن نمایند.
زیرا دوست دارم در داخل یا صحن آن دفن شوم؟
اگر هنگام اجراى صیغه وقف، دفن میّت استثناء نشده باشد، دفن در مسجد جایز نیست، و وصیت شما در این مورد اعتبارى ندارد.
س 47: مسجدى حدود بیست سال پیش ساخته شده و به نام مبارک صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه الشریف زینت یافته است، ولى معلوم نیست که این اسم در صیغه وقف مسجد ذکر شده باشد.
تغییر اسم مسجد از صاحب الزمان «عجل الله فرجه الشریف» به مسجد جامع چه حکمى دارد؟
مجرد تغییر اسم مسجد مانعى ندارد.
س 48: در مساجدى که از محل نذورات خاص مسجد و تبرعّات مؤمنین به برق و سیستم تهویه مجهز شدهاند، هنگامى که شخصى از اهالى محل فوت مىکند، براى او مجلس فاتحه در مسجد برگزار مىشود که در آن از برق و سیستم تهویه مسجد استفاده مىگردد و برگزار کنندگان مراسم آن هزینهها را نمىپردازند.
آیا این کار شرعا جایز است؟
جواز استفاده از امکانات مسجد در اقامه مجالس فواتح براى اموات و امثال آن منوط به کیفیت وقف و نذر آن امکانات براى مسجد است.
س 49: در روستائى مسجد نوسازى وجود دارد که در مکان مسجد قبلى بنا شدهاست.
در گوشهاى از این مسجد که زمین آن جزء مسجد قبلى است، بر اثر جهل به مسأله، اتاقى براى تهیه چائى و مانند آن و کتابخانهاى در نیم طبقه قسمتى از شبستان مسجد در داخل شبستان مسجد ساخته شده است.
خواهشمندیم نظر خود را در این باره و مسأله تکمیل و کیفیت استفاده از نصف دور داخلى مسجد، بیان فرمائید.
ساختن اتاق مخصوص چائى در محل مسجد قبلى صحیح نیست و واجب است آن مکان به حالت مسجد بودن خود برگردد.
نیم طبقه داخل شبستان مسجد هم در حکم مسجد است و همه احکام و آثار شرعى آن را دارد، ولى نصب قفسههاى کتاب و حضور در آنجا براى مطالعه اگر مزاحمتى براى نمازگزاران ایجاد نکند اشکال ندارد.
س 50: رأى جنابعالى در مورد مسأله ذیل چیست؟
در یکى از روستاها مسجدى وجود دارد که رو به خرابى است، ولى دلیلى براى خراب کردن آن وجود ندارد، زیرا مانع استمرار جاده نیست.
آیا تخریب آن به طور کامل جایز است؟
همچنین این مسجد داراى مقدارى اثاثیه و اموال است، اینها باید به چه کسى داده شوند؟
تخریب و ویران کردن مسجد جایز نیست و به طور کلى خراب کردن مسجد آن را از مسجد بودن خارج نمىکند.
اثاث و لوازم مسجد اگر مورد استفاده در آن مسجد نباشد، بردن آن به مساجد دیگر براى استفاده از آنها اشکال ندارد.
س 51: آیا شرعا ساخت موزه در گوشهاى از صحن مسجد بدون دخل و تصرف در ساختمان آن جایز است، مثل کتابخانه که امروزه جزئى از مسجد را تشکیل مىدهد؟
ایجاد موزه یا کتابخانه در گوشه صحن مسجد اگر مخالف کیفیت وقف تالار و شبستان و صحن مسجد باشد و یا موجب تغییر ساختمان مسجد گردد، جایز نیست.
بهتر این است که مکانى در کنار مسجد براى این منظور تهیه شود.
س 52: مکانى وقفى وجود دارد که در آن مسجد، مدرسه علوم دینى و کتابخانه عمومى بنا شده است که همگى آنها الان فعّال هستند.
این مکان در حال حاضر جزء نقشه مکانهائى است که از طرف شهردارى باید خراب شوند.
چگونه باید با شهردارى براى تخریب آن و گرفتن امکانات همکارى کرد تا بتوان آن را تبدیل به ساختمان بهترى نمود؟
اگر شهردارى اقدام به تخریب آن و دادنِ عوض نماید و آن را تحویل دهد، اشکال ندارد، ولى اصل خراب کردن مسجد و مدرسه وقفى فى نفسه جایز نیست، مگر در صورتى که مصلحتِ اهمِ غیر قابل چشم پوشى اقتضا کند.
س 53: براى توسعه مسجد نیاز به کندن چند درخت از صحن آن است، آیا این عمل با توجه به بزرگ بودن صحن مسجد و وجود درختان زیاد در آنجا، جایز است؟
اگر عمل مذکور تغییر و تبدیل وقف شمرده نشود، اشکال ندارد.
س 54: زمینى که جزء قسمت سرپوشیده مسجد بوده و بر اثر واقع شدن مسجد در مسیر طرح عمرانى شهردارى، در خیابان افتاده و قسمتى از آن به علت اضطرار تخریب شده، چه حکمى دارد؟
اگر احتمال برگشت آن به حالت اولیه ضعیف باشد، ترتّب آثار شرعى مسجد بر آن معلوم نیست.
س 55: مسجدى بوده که خراب شده، و آثار مسجدى از آن محو گردیده یا به جاى آن بناى دیگرى ساخته شده و امیدى هم به دوباره سازى آن وجود ندارد، مثل آنکه آن آبادى ویران شده و تغییر مکان پیدا کرده، آیا نجس کردن آن مکان حرام است و تطهیر آن واجب است؟
در فرض سؤال معلوم نیست نجس کردن آن حرام باشد، گر چه احتیاط آن است که نجس نکنند.
س 56: مدتى است که در یکى از مساجد، نماز جماعت اقامه مىکنم و اطلاعى از کیفیت وقف مسجد ندارم.
با توجه به این که مسجد از جهت هزینه با مشکلاتى روبرو است، آیا اجاره دادن زیرزمین مسجد براى کارى که مناسب با شأن مسجد باشد، جایزاست؟
اگر زیر زمین عنوان مسجد را ندارد و جزء تأسیساتى نیست که مسجد به آن نیاز داشته باشد و وقف آن هم وقف انتفاع نباشد، اشکال ندارد.
س 57: هیئت امناى مسجدى که املاکى براى اداره امور خود ندارد، تصمیم گرفتهاند زیرزمینى را در قسمت سقف دار مسجد براى ساختن کارگاه و تأسیسات عمومى براى خدمت به مسجد ایجاد نمایند، آیا این کار جایز است؟
حفر زمین مسجد براى تأسیس کارگاه و مانند آن جایزنیست.
س 58: آیا به طور مطلق جایز است که کفّار داخل مساجد مسلمانان شوند، هر چند براى مشاهده آثار تاریخى باشد؟
ورود آنان به مسجد الحرام شرعاً ممنوع است و در سایر مساجد هم اگر هتک و بىحرمتى مسجد شمرده شود، جایز نیست، بلکه در سایر مساجد هم مطلقاً وارد نشوند.
س 59: آیا نماز خواندن در مسجدى که توسط کفّار ساخته شده، جایز است؟
اشکال ندارد.
س 60: اگر کافرى داوطلبانه مالى را براى کمک به ساختمان مسجد بدهد و یا کمک دیگرى نماید، آیا قبول آن جایز است؟
س 61: اگر کسى شب به مسجد بیاید و در آن بخوابد و محتلم شود و پس از بیدارى خروج از مسجد برایش ممکن نباشد، چه تکلیفى دارد؟
اگر قادر بر خروج از مسجد و رفتن به جاى دیگر نیست، واجب است که فورا تیمم نماید تا بقاء در مسجد براى او حلال شود.احکام مسجد س 28: با توجه به این که مستحب است انسان نماز را در مسجد محله خود بخواند، آیا خالى کردن مسجد محل و رفتن به مسجد جامع شهر براى خواندن نماز جماعت، اشکال دارد یا خیر؟
اگر قادر بر خروج از مسجد و رفتن به جاى دیگر نیست، واجب است که فورا تیمم نماید تا بقاء در مسجد براى او حلال شود.مکان نمازگزار