دانلود مقاله نماز آرامش بی انتها در پیشگاه پروردگار

Word 99 KB 14225 22
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: آرامش - پروردگار - پیشگاه - نماز
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در این مقاله ابتدا به نمازو فلسفه وجودی آن و سپس آثار روانشناختی ای فریضه و در پی آن به نوع افضل این عبادت یعنی نماز جماعت و اهمیت آن پرداخته می شود:

    تعریف واژه نماز:
    واژهٔ نماز واژه‌ای پارسیست که ایرانیان برای واژهٔ «صلاه» عربی به کار بردند.

    این واژه به معنای خم شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام است.

    واژهٔ نماز نام‌واژه‌ای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیم‌کردن است.
    برخی حدس زده‌اند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت گرفته شده‌باشد که محتمل نیست
    فلسفه وجودی نماز:
    در بینش دینی، انسان موجودی است دارای دو بعد جسمی و روحی که نیازهای هر یک از آنها باید تأمین شود.

    یکی از نیازهای روحی انسان، نیاز به پرستش است و بر این اساس همه انسانها از نوعی ستایش و پرستش برخوردار می‌باشند که فقط مصداق این پرستش مهم است.

    حقیقت پرستش و نیایش، از مفهوم و مصداق واژه عبادت استخراج می‌شود .


    انگیزه‌های پرستش عبارتند از:
    1-وجود کمال در پرستش شونده
    2-خدمتی که دیده است و نعمتهایی که دریافت کرده است.


    3-به منظور جبران کمبودها .


    4-برای دفع ضرر احتمالی.


    5-تسلط پرستش شونده بر تمام امور انسان.



    چرا نماز بخوانیم؟
    این سؤال اختصاص به این عصر ندارد.

    بلکه در دوران ائمه نیز این سؤال مطرح بود.

    علت نماز خواندن این است که نماز خواندن، اعتراف به ربوبیت خداست یعنی اعتراف به اینکه همه چیز عالم تحت اراده و تدبیر خداست.


    نماز خواندن به معنای اعتراف به کنار گذاشتن مدعیان ربوبیت انسان است.


    نماز خواندن،‌ ایستادن در برابر خداوند بزرگ و مسلط بر امور با حالت ذلت و فقر و ضعف و خضوع می‌باشد.

    این سؤال نیز ذهن عده‌ای را مشغول می‌کند که نماز خواندن چه فایده‌ای دارد؟
    پاسخ به این سؤال از سه جنبه عقلی‌ و نقلی و تربیتی در این مقاله آمده است .


    در انتهای مقاله ، ضرورت الگوبرداری انسان مطرح می‌شود که برای پیمودن راههای پرخطر این نیاز، احساس می‌شود که در نماز شهادت به رسالت پیامبر (ص) با این روحیه تناسب دارد.



    نگاهی به آثار نماز از منظر روان‌شناختی نماز آرامش روان و سکینه خاطر است.

    به نظر می‌رسد که نماز این عالی‌ترین جلوه نیاز، ارتباطی گسترده با ابعاد مختلف زندگی انسان داشته باشد.

    از میان تمام فرایضی که از لحاظ دینی بر مسلمانان واجب است نماز بیشترین ارتباط را با انسان دارد.

    هر روز پنج بار نماز این کتاب هستی را ورق می‌زنیم و این چنین است که نماز کلاس درسی می‌شود که آموختنی‌هایش تمامی ندارد.

    امروزه روانشناسی را به عنوان علم رفتارشناسی معرفی می‌کنند و در اینجا ما به بررسی تأثیراتی می‌پردازیم که نماز به عنوان یک رفتار بر ابعاد مختلف روح و روان انسان می‌گذارد.

    از دیدگاه روانشناسان یکی از عوامل رشد و شکفتگی شخصیت نشانه‌های رمزی است.

    از خوشبختی آدمی یکی این است که می‌تواند نشانه‌های رمزی بکار برد.

    آدمی هر چه بیشتر ترقی کند و به کمال نزدیک‌تر شود بیشتر نشانه‌های رمزی بکار می‌برد و برعکس هر چه بیشتر در حال تنزل باشد، نشانه‌های رمزی کمتر مورد استفاده‌اش واقع می‌شوند.

    یکی از فواید نشانه‌های رمزی این است که جای انگیزه‌های غریزی و تمایلاتی را که ابزار آنها مقتضی یا مناسب و یا مقدور نیست می‌گیرند و به تسکین یا تخفیف تنیدگی و ناراحتی که ناشی از عدم ارضای آنهاست می‌پردازند.

    «ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر».

    همانا نماز انسان را از بدی و زشتی باز می‌دارد.

    و از همین جا درمی‌یابیم که شاید نماز نشانه‌ای رمزی است که باعث رشد شخصیت ما می‌شود و آن را اعتلا می‌بخشد.

    روانشناسان معتقدند «نشانه‌های رمزی مناسب نیروی زندگی را به خدمت خود در می‌آورند و از تنیدگی‌ها و ناراحتی‌ها می‌کاهند و آدمی را قادر می‌سازند به اینکه خود را به درجات عالی برساند» و بدین سان نماز سکوی اعتلا و معراج انسان می‌شود.

    نماز می‌تواند به مثابه یک پالاینده عمل کند.

    زمانی که انسان با انجام مقدمات نماز، رو به درگاه خالق بی‌نیاز می‌کند و با یکی و فقط یکی که او را قادر مطلق می‌پندارد به گفتگو می‌پردازد در واقع به یکی از نیازهای مهم روانشناختی خود پاسخ داده است.

    یکی از نیازهای انسان نیاز به بزرگداشت است، یعنی نیاز به برتر از خود را ستایش کردن و به تأیید او پرداختن و پیروی کردن از او.

    با نماز خواندن این آیین مقدس و همیشگی برای تکریم پروردگار بی‌همتا چنین نیازی ارضاء می‌شود.

    یکی دیگر از نیازهای روانشناختی انسان، نیاز به پشتیبانی است.

    خود را به کسی که هنگام احتیاج، کمک و یاری می‌کند نزدیک نگه داشتن و همیشه به حمایت کسی پشت‌گرمی داشتن.

    ما با نماز که هر روز به صورت منظم انجام می‌شود رابطه خود را با کسی حفظ می‌کنیم که در تمام سختی‌ها و شداید امید به یاری او داریم.

    مسأله دیگری که در اینجا مطرح است نظم‌بخشی نماز به فکر است.

    در بین بسیاری از اقشار جامعه رایج است که وقتی چیزی را گم می‌کنند به نماز می‌ایستند تا آن را بیابند.

    در واقع این تمرکز حواس از طریق ایستادن به سوی قبله یکتا خالق و رکوع و سجود در برابر یگانگی او حاصل می‌شود.

    به اعتقاد یکی از روانشناسان محبت یا عشق پنج نوع است و یکی از انواع آن عبارت است از عشق به حق یا به پروردگار عالم که دارای عالی‌ترین ارزش و دوست داشتنی‌ترین چیزهاست و بطور کامل مستلزم مراقبت، مسؤولیت، احترام و بخصوص معرفت است.

    این عشق برای زندگی ضروری است، زیرا آدمی باید کمال را در نظر بگیرد و آرزوی وصول به آن را در سر بپروراند تا به پیشرفت و حل مشکلات خود نایل آید و نماز کشش عاشقان حق و محبوب خاشعان و مِهر معبود است.

    یکی از روش‌هایی که برای کاهش استرس توسط روانشناسان پیشنهاد می‌شود استفاده از شستشوی با آب است.

    وضو مقدمه نماز است و هر بار که ما برای نماز می‌ایستیم و خود را با وضو پاک و مطهر می‌سازیم در واقع به تطهیر روح خود می‌پردازیم و مرهمی بر روان خسته خود می‌گذاریم.

    در واقع اگر بخواهیم برای نماز روح و جسم قایل شویم و حرکات فیزیکی را جسم نماز و حالات روحانی آن را روح نماز نام گذاریم به فواید و آثار نماز بیشتر پی می‌بریم.

    یکی از روش‌های مقابله با تنش که علاوه بر روانشناسی، علوم دیگر نیز آن را تأیید می‌کنند انجام حرکات منظم یا ورزش است.

    در همین راستا نماز و بعد جسمی آن (حرکاتی که بطور منظم پنج بار در شبانه روز تکرار می‌شود) جسم را چنان صیقل می‌دهد که آیینه روح می‌شود.

    یکی از فلاسفه می‌گوید: نماز به آدمی نیرویی برای تحمل غم‌ها و مصائب و در نتیجه بهداشت روانی می‌بخشد و انسان را امیدوار می‌سازد و قدرت ایستادگی و مقاومت در برابر حوادث بزرگ را به او می‌دهد.

    انسان در نماز با تمام اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می‌شود و از همه اشتغالات و مشکلات دنیوی روی برمی‌گرداند و به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز بر زبان می‌آورد فکر نمی‌کند همین روی‌گردانی کامل از مشکلات زندگی و نیندیشیدن به آنها، در اثنای نماز، باعث ایجاد آرامش روان و آسودگی عقل در انسان می‌شود.

    این حالت آرام‌سازی و آرامش روانی ناشی از نماز، از نظر روانی تأثیر بسزایی در کاهش شدت تشنجات عصبی ناشی از فشار زندگی روزانه و پایین آوردن حالت اضطرابی که برخی از مردم دچار هستند، دارد.

    در حدیث آمده است که: هرگاه امری بر رسول خدا سخت می‌آمد به نماز می‌ایستاد.

    اصولاً رابطه معنوی میان انسان و خداوند در اثنای نماز، به او آنچنان نیروی معنوی می‌بخشد که مایه تجدید امید، تقویت اراده و آزاد شدن توانایی‌های عظیم وی می‌شود، توانایی‌ها و نیروهای عظیمی در وجود انسان نهفته است که معمولاً بخش کوچکی از آنها را به کار می‌گیرد.

    رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی، یا بارقه روحانیت از خداوند متعال، باعث رها شدن نیروهای معنوی مستمر در انسان می‌شود و عزمش را جزم، اراده‌اش را قوی و همتش را بلند می‌گرداند.

    در نتیجه برای پذیرش علم و معرفت آماده‌تر و برای انجام کارهای بزرگ داناتر می‌شود.

    نماز فریضه ای اجتماعی آئین اسلام،از بعد اجتماعی مهمی برخوردار است و با عنایت‏به‏برکات آثار وحدت و تجمع و یکپارچگی،در بسیاری از برنامه‏هایش‏بر این بعد،تکیه و تاکید کرده است.

    برگزاری نمازهای روزانه واجب نیز به صورت جماعت و گروهی،یکی از این برنامه‏هاست.

    در اینجا به اهمیت‏«نماز جماعت‏»و آثار گوناگون آن اشاره‏می‏کنیم: اهمیت نماز جماعت غیر از آثار فردی و اجتماعی نماز جماعت(که به آنها اشاره خواهدشد)پاداش‏های عظیمی برای آن بیان شده که در اینجا به بعضی ازروایات،اشاره می‏شود.

    از رسول خدا(ص)نقل شده که:«من سمع النداء فلم یجبه من غیرعله فلا صلاه له‏» (1) نماز کسی که صدای اذان را بشنود و بی دلیل،در نماز جماعت‏مسلمانان شرکت نکند،ارزشی ندارد.

    در حدیث،تحقیر نماز جماعت،به منزله تحقیر خداوند بشمار آمده‏است:«من حقره فانما یحقر الله‏» (2) شرکت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بیمه می‏کند.

    (3) و برای هر گامی که به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثواب‏و حسنه در نظر گرفته شده است.

    (4) همین که کسی برای شرکت در نماز جماعت از منزل خارج‏می‏شود،یا در مسجد،در انتظار نماز جماعت‏به سر می‏برد پاداش کسی‏را دارد که در این مدت،به نماز مشغول بوده است.

    (5) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بیشتر باشد،پاداش آن بیشتراست.این کلام رسولخداست که فرمود:«ما کثر فهو احب الی الله‏» (6) حدیث جالبی در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتی از آن‏در رساله‏های عملیه هم ذکر شده است.ترجمه تمام حدیث چنین است: اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده می‏شود.

    اگر اقتدا کنندگان و امام جماعت‏به 10 نفر رسیدند،پاداش‏72800 نماز دارد.

    ولی،همین که عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداکسی نمی‏داند.

    (7) در حدیث دیگر است:هر که نماز جماعت را دوست‏بدارد،خدا وفرشتگان او را دوست می‏دارند.

    (8) در زمان پیامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت کم می‏شدند، آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد می‏پرداخت و می‏فرمود:شرکت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چیز سنگین‏تر است.

    (9) قرآن نیز،از اوصاف منافقان،بی حالی و کسالت هنگام نماز را بیان‏کرده است.

    (10 چرا که سحر خیزی و حضور در جماعت مسلمین،آن هم ازراه‏های دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ایمان و عشق نمازگزاراست.

    حضور در نماز جماعت،خاص یک منطقه نیست.انسان در هر جا که باشد،خوب است‏به فکر نماز جماعت و حضور در آن و تشویق‏دیگران باشد.

    رسول خدا(ص)در باره اهمیت جماعت،فرمود: «صلاه الرجل فی جماعه خیر من صلاته فی بیته اربعین‏سنه.قیل:یا رسول الله!صلاه یوم؟فقال(ص):صلاه‏واحده‏» (11) یک نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادی در خانه‏است.پرسیدند:آیا یک روز نماز؟فرمود:بلکه یک نماز.

    و می‏فرمود:صف‏های نماز جماعت،همانند صف‏های فرشتگان درآسمان چهارم است.

    (12) اولین نماز جماعتی هم که بر پا شد،به امامت رسول خدا و شرکت‏حضرت علی(ع)و جعفر طیار(برادر حضرت علی(ع))بود.همین که‏ابوطالب،فرزندش علی(ع)را دید که به پیامبر اقتدا کرده،به فرزنددیگرش جعفر گفت:تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن و این جماعت دو سه‏نفری،پس از نزول آیه «فاصدع بما تؤمر» بود،که فرمان به علنی ساختن‏دعوت و تبلیغ می‏داد.

    (13) آثار نماز جماعت بر پایی فریضه‏های دینی به صورت دسته جمعتی،غیر از پاداش‏های فراوانی که یاد شد،در زندگی فردی و اجتماعی امت مسلمان نیز،آثارمثبت و فراوانی دارد که به برخی اشاره می‏شود: 1- آثار معنوی بزرگترین اثر معنوی نماز جماعت،همان پاداش‏های الهی است که گفته شد.روایت است که شبی،علی علیه السلام تا سحر به عبادت‏مشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائی خواند و استراحت‏کرد.

    رسول خدا(ص)که آنحضرت را در جماعت صبح ندید،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زنده‏داری علی(ع)و عذر او از نیامدن به‏مسجد سخن گفت.پیامبر فرمود:پاداشی که بخاطر شرکت نکردن درنماز جماعت صبح،از دست علی(ع)رفت، بیش از پاداش عبادت تمام‏شب است.

    (14) رسول خدا(ص)فرموده است: لان اصلی الصبح فی جماعه احب الی من ان اصلی لیلتی‏حتی اصبح (15) اگر نماز صبح را به جماعت‏بخوانم،در نظرم محبوب‏تر ازعبادت و شب زنده‏داری تا صبح است.

    بخاطر همین فضیلت و پاداش‏هاست که اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربیشتر شود،اگر تمام آسمان‏ها کاغذ،و دریاها مرکب و درخت‏ها قلم شودو فرشتگان بنویسند،پاداش یک رکعت آنرا نمی‏توانند بنویسند.

    (16).

    و نماز جماعت‏با تاخیر،بهتر از نماز فرادی در اول وقت است.

    (17) 2- آثار اجتماعی نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزدیکی دلها و تقویت کننده‏روح اخوت است.

    نوعی حضور و غیاب بی تشریفات،و بهترین راه شناسائی افراداست.

    نماز جماعت،بهترین،بیشترین،پاکترین و کم خرج‏ترین‏اجتماعات دنیاست و نوعی دید و بازدید مجانی و آگاهی از مشکلات ونیازهای یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعی بین آحاد مسلمین است.

    3- آثار سیاسی نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام‏صفوف است.

    تفرقه‏ها را می‏زداید،بیم در دل دشمنان می‏افکند،منافقان را مایوس‏می‏سازد،خار چشم بدخواهان است.

    نماز جماعت،نمایش حضور در صحنه و پیوند«امام‏»و«امت‏» است.

    4- آثار اخلاقی،تربیتی در نماز جماعت،افراد در یک صف قرار می‏گیرند و امتیازات موهوم صنفی،نژادی،زبانی،مالی و...کنار می‏رود و صفا و صمیمیت ونوعدوستی در دلها زنده می‏شود و مؤمنان،با دیدار یکدیگر در صف‏عبادت،احساس دلگرمی و قدرت و امید می‏کنند.

    نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صف‏بندی و وقت‏شناسی‏است.

    روحیه فردگرایی و انزوا و گوشه‏گیری را از بین می‏برد و نوعی مبارزه‏با غرور و خودخواهی را در بر دارد.

    نماز جماعت،«وحدت‏»در گفتار،جهت،هدف و امام را می‏آموزدو از آنجا که باید پرهیزکارترین و لایق‏ترین اشخاص،به امامت نمازبایستد،نوعی آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.

    نماز جماعت،کینه‏ها و کدورت‏ها و سوء ظن‏ها را از میان می‏برد وسطح دانش و عبودیت و خضوع را در جامعه اهل نماز، افزایش می‏دهد.

    به خاطر اینهمه آثار است که به نماز جماعت،آنهمه توصیه شده‏است.حتی نابینایی وقتی از حضور پیامبر،اجازه خواست که به مسجدنیاید،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ریسمانی ببندد و به کمک آن،خود را به نماز جماعت‏برساند.

    (18) و نیز، نابینایانی که اجازه ترک شرکت‏در نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود.

    (19) از طرف دیگر،برخورد شدید نسبت‏به کسانی که به نماز جماعت‏اهمیت نمی‏دهند،نشان دیگری بر اهمیت و سازندگی آن است.

    در حدیث است که به چنان کسان،همسر ندهید (20) و معرف آنان‏نشوید.

    (21) امام جماعت در نماز جماعت،آنکه جلو می‏ایستد و مردم به او اقتدا می‏کنند،«امام‏»نام دارد.بعضی نیز به او«پیشوا»می‏گویند.در نظام اجتماعی‏سیاسی اسلام،آنکه پیشوایی جمعی را به عهده دارد،باید از یک سری‏فضیلت‏ها و برتری‏ها برخوردار باشد،تا فضایل او،الهام‏بخش دیگران نیزباشد.در نماز جماعت نیز،پیشنماز،باید در علم و عمل و تقوا و عدالت،برتر از دیگران باشد.

    در حدیث می‏خوانیم:«فقدموا افضلکم‏» (22) و«فقدموا خیارکم‏»، (23) یعنی با فضیلت‏ترین و بهترین خودتان را جلو بیندازید و به او اقتدا کنید.

    احادیث،در این باره،بسیار است.به چند نمونه اشاره می‏کنیم: امام جماعت،باید کسی باشد که مردم به ایمان و تعهد او اطمینان‏داشته باشند.

    (24) امام صادق(ع)فرمود:امام جماعت، رهبری است که شما را به سوی‏خدا می‏برد،پس بنگرید که به چه کس اقتدا می‏کنید.

    (25) ابوذر فرمود:امام شما،در قیامت، شفیع شماست.پس شفیع خودتان‏را از افراد سفیه و فاسق قرار ندهید.

    (26) اقتدا کردن به افراد ناشناخته و آنان که در دین یا امامت،غلومی‏کنند،نهی شده است.

    (27) افرادی که در جامعه،بخاطر گناه علنی، شلاق خورده‏اند،یا از طریق نامشروع،بدنیا آمده‏اند،حق امام جماعت‏شدن ندارند.

    (28) امام جماعت،باید مورد قبول مردم باشد،و گرنه آن نماز،مورد قبول‏درگاه خداوند نیست.

    (29) امام صادق(ع)در تفسیر این آیه شریفه (خذوا زینتکم عند کل‏مسجد) (30) هنگام رفتن به مسجد، ینت‏خود را همراه داشته باشید) فرمود:زینت مسجد،پیشوای شایسته و امام جماعت مسجد است.

    (31) البته پوشیدن لباس پاک و داشتن وقار و عطر زدن و.

    ..نیز درروایاتی به عنوان‏«زینت مسجد»آمده است.

    امام باقر(ع)فرمود:امام جماعت‏باید از افراد اندیشمند و صاحب‏فکر باشد.

    (32) رسول خدا(ص)فرمود:کسی که پشت‏سر امام عالم نماز بخواند،گویا پشت‏سر من و حضرت ابراهیم،نماز خوانده است.

    (33) امام جماعت،باید مراعات ضعیف‏ترین افراد را بکند و نماز را طول‏ندهد.

    (34) از مجموع این احادیث،موقعیت‏حساس امامت جماعت‏شناخته‏می‏شود.

    انتخاب امام جماعت از آنجا که در امام جماعت،برتری و فضیلت‏بر دیگران شرط است،اگر در موقعیتی،چند نفر شایستگی آنرا داشتند که به آنان اقتدا شود،باز هم اوصاف و شرایطی به عنوان اولویت در روایات مطرح است که‏آموزنده است و گرایش به ارزشها و انتخاب بهتر را می‏آموزد.از جمله: 1- کسی که قرائت نمازش بهتر باشد(اقرئهم) 2- کسی که در هجرت،پیشقدم باشد(اقدمهم هجره) 3- کسی که دین‏شناس‏تر و در مراتب علمی برتر باشد (اعلمهم‏بالسنه و افقههم فی الدین 4- کسی که سن بیشتری داشته باشد(فاکبرهم سنا 5- کسی که انس او با قرآن بیشتر باشد.

    6- کسی که زیباتر و خوشروتر باشد.

    (35) 7- صاحب منزل،از مهمان در امام جماعت‏شدن مقدم است.

    8- امام جماعت دائمی،بر افراد تازه وارد به مسجد،مقدم است.

    در میان امتیازات،به مسئله‏«عالم بودن‏»بیش از هر چیزی تکیه شده‏است.این دانایی و اعلمیت،در همه مواردی که نوعی رهبری و پیشوایی‏در کار است،شرط و امتیاز است.

    در حدیث است: «من صلی بقوم و فیهم من هو اعلم منه لم یزل امرهم الی السفال الی‏یوم القیامه‏» (36) کسی که امامت نماز و پیشوایی گروهی را به عهده بگیرد،در حالیکه میان آنان،داناتر از او هم باشد،وضع آن جامعه تا قیامت،همواره رو به‏سقوط و پستی است.

    البته همچنانکه در حدیثی گذشت،امام جماعت‏باید مورد پذیرش وقبول مردم باشد.این مقبولیت،از راه علم و پاکی و عدالت و تواضع واخلاق نیکو بدست می‏آید.

    نباید غفلت داشت که گاهی دشمنان و اهل نفاق،برای ضربه زدن‏به اسلام و روحانیت،امام جماعتی را با شایعه و تهمت و دروغ،بدنام‏می‏کنند تا او را به انزوا بکشند.هشیاری مردم،خنثی کننده این نقشه‏شیطانی است.پشت‏سر کسی نباید به جماعت ایستاد که با فسق و گناه وبدرفتاری،مقبولیت‏خود را از دست داده است،نه آنکه دستهای مرموزدشمن،او را از نظرها انداخته باشد!...

    عدالت در امام جماعت از شرایط امام جماعت،عادل بودن است.

    عدالت را در کتب فقهی تعریف کرده‏اند.فقهای گرانقدر،از جمله‏حضرت امام خمینی(قدس سره)می‏فرمایند: عدالت،یک حالت درونی است که انسان را از ارتکاب گناهان‏کبیره،و تکرار و اصرار نسبت‏به گناهان صغیره باز دارد.

    (37) پاکی،تقوا،دوری از گناه،از نشانه‏های عدالت است.بنا به‏اهمیت این صفت،در نظام اسلامی یکی از امتیازات به حساب آمده ودر فقه اسلامی و قانونی اساسی،داشتن آن برای مسئولان بلند پایه ومشاغل حساس،شرط است و کارهای مهم کشور و امور مردم،باید بدست افراد عادل انجام گیرد.

    به برخی از این موارد که عدالت‏شرط است،توجه کنید: در مسائل عبادی،امام جماعت‏باید عادل باشد.

    در مسائل سیاسی عبادی،مثل نماز جمعه،خطیب و امام جمعه بایدعادل باشد.

    در مسائل سیاسی و حقوقی،(همچون نمایندگی مجلس و تصویب‏قوانین)نظر فقهای عادلی بنام‏«شورای نگهبان‏»معتبر است.

    در مسائل حقوقی،گرفتن و دادن هر حق به صاحبش،باید با گواهی‏افراد عادل باشد.

    در مسائل تربیتی،اجرای حدود اسلامی و تادیب ظالم و خلافکار،وقتی است که افراد عادل،به خلاف و گناه او شهادت دهند.

    در مسائل اقتصادی،بیت المال باید دست افراد عادل باشد.

    در مسائل اجتماعی و فرهنگی،پخش و نشر خبرها،باید دست افرادعادل باشد و به خبر افراد فاسق،اعتماد نمی‏توان کرد، مگر پس ازتحقیق و تفحص.

    در مسائل نظامی،فرمانده کل قوا،با رهبری است،که عدالت‏شرط‏آنست.

    پس عدالت،از ارکان مهم در نظام حکومتی اسلام و واگذاری‏مسئولیت‏های اجتماعی و تنظیم امور زندگی است.

    راه شناخت عدالت گرچه برخورداری از عدالت،و داشتن ملکه ترک گناه،از اموردرونی افراد است،ولی با علائم و نشانه‏هایی که در زندگی و عمل افرادبروز می‏کند،می‏توان به بود و نبود آن در افراد،پی برد.در روایات، برخی از این علائم به چشم می‏خورد و بعضی ملاک‏ها بیان شده که باوجود آنها،می‏توان کسی را عادل شمرد.

    از امام صادق(ع)پرسیدند:عادل کیست؟

    فرمود: اذا غض طرفه من المحارم و لسانه عن الماثم و کفه عن‏المظالم‏» (38) کسی که چشمش را از نامحرم،زبانش را از گناه، ودستش را از ظلم حفظ کند« پیامبر خدا(ص)نیز در حدیثی انسان جوانمرد و عادل را چنین معرفی‏می‏کند: من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم‏فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته...» (39) کسی که با مردم،در معاملات،ستم نکند و در سخن،دروغ نگوید و در وعده‏هایش تخلف نکند،او از کسانی‏است که مروتش کامل و عدالتش آشکار است«.

    از امام صادق(ع)سؤال شد:عدالت انسان را از کجا بشناسیم؟

    فرمود:همین که کسی اهل حیا و عفت‏باشد و در خوراک و گفتار وشهوت،خود را به گناه نیالاید،و از گناهان بزرگی مثل زنا،ربا،شراب،فرار از جنگ،...(که مورد تهدید قرآن است)بپرهیزد،و جز در مواردی‏که عذر دارد،از شرکت در جماعت مسلمین دوری نکند،چنین انسانی‏عادل است و تفتیش از عیوب او و غیبت او بر مردم حرام است...

    (40) در روایات دیگری می‏خوانیم: به آنکس که نمازهای پنجگانه را به جماعت‏بخواند،خوشبین باشیدو گواهی او را بپذیرید.

    (41) شاید آنچه را که فقهاء،به عنوان‏«حسن ظاهری‏»در عدالت‏بیان‏می‏کنند،همین باشد که با حضورش در مراسم و جماعت مسلمین ونبودنش در مراکز فساد و گناه،مایه اعتماد مردم شود و او را از این‏طریق،انسان عادل و درست کاری بشناسند.

    امام باقر(ع)در مورد عدالت زنان می‏فرماید: همین که اهل حجاب و از خانواده‏های محترم بود و از شوهر خویش‏اطاعت می‏کرد و از کارهای ناپسند و جلوه‏گری‏های ناروا پرهیز داشت،عادل است.

    (42) در بعضی روایات،«فاسق‏»را کسانی می‏داند که به خاطر گناهان‏زشت علنی،در جامعه شلاق خورده،یا میان مردم مشهور به خلاف وبدکاری یا مورد سوءظن باشند.

    (43) البته معنای عدالت در یکنفر،آن نیست که در طول عمر،مرتکب‏گناهی نشده باشد،چرا که این ویژگی،تنها در انبیاء و اولیاء معصوم‏است،ولی همین که ما،در ظاهر،از او گناه بزرگی ندیده باشیم،کافی‏است.

    این نیز ناگفته نماند که:اگر کسی خود را عادل نمی‏داند،و حتی به مردم بگوید که من عادل نیستم،اما مردم او را عادل و با تقوا بشناسند،می‏تواند امام جماعت‏شود و مردم نیز می‏توانند به او اقتدا کنند و اگرمردم،مایل به اقتدا باشند،نباید سرپیچی کند.

    (44) و حتی اگر پس ازنماز جماعت،معلوم شود که امام جماعت،عادل نبوده،نمازهایی را که‏پشت‏سر او خوانده‏اند صحیح است و اعاده لازم نیست.

    (45) چرا بعضی به جماعت نمی‏روند؟

    با همه پاداشها و آثاری که برای نماز جماعت وجود دارد،برخی ازاین فیض بزرگ محرومند و با تاسف،شاهدیم که بسیاری، به آن‏بی اعتنا و کم رغبت‏اند و حتی در همسایگی مسجد به سر می‏برند،ولی‏در جماعت مسلمین حاضر نمی‏شوند و مسجدها،گاهی به صورت‏ناراحت کننده و دردآوری خلوت است.

    علت‏شرکت نکردن افراد در نمازهای جماعت،گوناگون است.

    بعضی واقعا عذر دارند و دلیلشان پذیرفتنی است،ولی در بسیاری موارد،بهانه‏هایی پوچ،بیشتر نیست.مروری به اینگونه دلایل و بهانه‏هامی‏کنیم: بعضی،از پاداشهای نماز جماعت،غافلند.

    برخی،از بدرفتاری برخی نمازگزاران در مسجد،به نماز جماعت‏بی رغبت می‏شوند.

    بعضی،تنها بد اخلاقی امام جماعت را،بهانه عدم شرکت‏خود قرارمی‏دهند و آنرا منافی با عدالت او به حساب می‏آورند.

    بعضی،بخاطر همفکر نبودن امام جماعت،با دیدگاههای سیاسی آنان‏نسبت‏به موضوعات و اشخاص و...از شرکت در جماعت،دوری‏می‏کنند.

    بعضی،بخاطر مشغولیت‏های اقتصادی و اجتماعی و گرفتاری‏های‏روزمره،از پاداشهای عظیم نماز جماعت محروم می‏شوند.

    بعضی،از برخورد سرد افراد مسجد،دلسرد می‏شوند و دیگرنمی‏روند.

    بعضی،عیب‏های بستگان و نزدیکان امام جماعت را به حساب اومی‏گذارند و او را قبول ندارند.

    بعضی،شرکت‏خود را در نماز جماعتی را،مایه تقویت و بزرگ شدن‏پیشنماز در جامعه می‏دانند و از آن پرهیز دارند،بی آنکه دلیلی روشن بربیعدالتی امام جماعت داشته باشند.

    بعضی،از روی غرور،حاضر نیستند در نماز جماعت‏یک امام جوان‏یا فقیرزاده،اما پاک و متعهد و لایق،شرکت کنند.

    برخی هم،تن‏پرور و تنبل‏اند و در عبادات،بی حوصله و کسل‏اند ونماز جماعت را،بجای آنکه کار بدانند،بار می‏دانند و به سختی‏حاضرند دست از کارهای دیگر بکشند و به جمع مسلمانان در نمازبپوشندند.

    بعضی نیز،از طول کشیدن نماز جماعت،از مسجد می‏گریزند.

    بعضی نیز،از متولی یا دست‏اندرکاران مسجد،خوششان نمی‏آید،ازاین رو به نماز جماعت نمی‏آیند.

    اینها گوشه‏ای از علل سردی برخی نسبت‏به حضور در نماز جماعت‏بود.

    همانطور که دیدید،بیشتر اینها،بهانه‏هایی غیر قابل اعتناست.

    اگر آگاهی و رشد دینی مردم به حدی برسد که عوامل یاد شده راکنار بگذارند،و با خلوص و همدلی،در صفوفی منظم کنار هم بنشینند،به پاداش‏های عظیم جماعت،توجه داشته باشند،بدخلقی پیشنماز را،مغایر با عدالت او ندانند،گناه بستگان او را به حساب او نگذارند،و...به برکات و آثار مثبت فراوان این‏«گردهمایی دینی‏» بیندیشند،خواهیم دید که مساجد،رونق بیشتری خواهد یافت و خلوتی‏نمازهای جماعت،از میان خواهد رفت.

    البته،صلاحیت‏های علمی و اخلاقی پیشنماز،و محیط گرم وآموزنده بودن مساجد،و برخورد شایسته و احترام‏آمیز با شرکت کنندگان درنماز،به خصوص با جوانان و نوجوانان،می‏تواند سهم عمده‏ای در جذب‏آنان به مسجد،این کانون وحدت و معنویت داشته باشد.

    سهم مسئولان فرهنگی،تبلیغی و تربیتی کشور نیز در این زمینه،مهم‏است.

    اگر مربیان محترم و معلمان و پدران و مادران،خود در جماعت‏هاشرکت کنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بایستند،یا به مساجدبروند،الهام بخش دیگران نیز خواهد بود.

    اگر مدارس،در کنار مساجد ساخته شود،برای حضور دانش‏آموزان‏در نمازهای جماعت،تسهیلی به حساب می‏آید.

    پی‏نوشتها: 1- وسائل،ج 5 ص 375،کنز العمال،ج 8 حدیث 22799.

    2- من لا یحضره الفقیه،ج 1 ص 377.

    3- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.

    4- کنز العمال،ج 8 حدیث 22815 از پیامبر اسلام(ص).

    5- کنزالعمال،ج 8 حدیث 22818 و 22827.

    6- کنزالعمال،ج 8 ص 258.

    7- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 487،رساله حضرت امام،مسئله 1400.

    8- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.

    9- کنزالعمال،ج 8 ص 256.

    10- و اذا قاموا الی الصلوه قاموا کسالی(نساء،آیه 142).

    11- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.

    12- همان مدرک.

    13- همان مدرک،ص 689،وسائل،ج 5 ص 373.

    14- سفینه البحار،ج 1،جماعت.

    15- کنز العمال،ج 8 حدیث 22792.

    16- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1400.

    17- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1402.

    18- وسائل،ج 5 ص 377.

    19- کنزالعمال،ج 8 ص 255.

    20- و21- سفینه البحار،ج 1،جماعت.

    22- و23- من لا یحضره،ج 1 ص 377.

    24- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 490.

    25- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 491،وسائل،ج 5 ص 416.

    26- وافی،ج 2 ص 177.

    27- و28- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 491.

    29- وسائل ج 5 ص 417 و مستدرک،ج 1 ص 492.

    30- اعراف،آیه 31.

    31- نورالثقلین،ج 2 ص 19.

    32- و33- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 492.

    34- من لا یحضر،ج 1 ص 381.

    35- وافی،ج 1 ص 177،مستدرک الوسائل،ج 1 ص 492 و 493،وسائل،ج 4 ص 419.

    36- من لا یحضر،ج 1 ص 378.

    37- تحریر الوسیله،ج 1،بحث امام جماعت.

    38- بحار،ج 75 ص 248.

    39- بحار،ج 67 ص 1- 40- استبصار،ج 3 ص 12.

    41- وسائل،ج 18 ص 291.

    42- استبصار،ج 3 ص 13.

    43- وسائل،ج 18 ص 295.

    44- جواهر،ج 13 ص 277،تحریر الوسیله،ج 1،شرایط امام جماعت.

    45- تحریرالوسیله،شرایط امام جماعت.

«مقدمه» ستایش از آن خداست، او را می ستاییم و از او یاری می خواهیم و از آفات نفسانی و انحرافات عملی خویش بدو پناه می بریم و بر پیامبر خاتم محمّد مصطفی (ص) و خاندان گرامیش ائمه معصومین (ع) درود می فرستیم. از آنجای که نماز محکمترین رشته الفت بین بندگان و خداست و ریسمان اتّسالی است که همه هستی و موجودیّت آدمی را به ملکوت پیوند می دهد. و نماز صفا بخش حیات جاودان، روشنی بخش ...

«مقدمه» ستایش از آن خداست، او را می ستاییم و از او یاری می خواهیم و از آفات نفسانی و انحرافات عملی خویش بدو پناه می بریم و بر پیامبر خاتم محمّد مصطفی (ص) و خاندان گرامیش ائمه معصومین (ع) درود می فرستیم. از آنجای که نماز محکمترین رشته الفت بین بندگان و خداست و ریسمان اتّسالی است که همه هستی و موجودیّت آدمی را به ملکوت پیوند می دهد. و نماز صفا بخش حیات جاودان، روشنی بخش راه ...

بنابه نظر مراجع دینى , دختر بعد از تمام شدن نه سال قمرى و پسر پس از اتمام پانزده سال قمرى بالغ مى شود, چنانچه پسر قبل از رسیدن به پانزده سالگى محتلم شود یا اینکه موى زبر در محل مخصوص پیدا شود, مکلف است . کسى که به حد بلوغ رسیده , نماز و روزه بر او واجب مى شود و باید براى انجام احکام مورد احتیاج خود از مجتهد جامع الشرایطتقلیدکند. علایم رشد و بلوغ , اختصاص به انسان ندارد, بلکه ...

توصیف بنده آیات 63_68 فرقان وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشونَ عَلى الاَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُوا سلَماً(63)وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سجَّداً وَ قِیَماً(64)وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصرِف عَنَّا عَذَاب جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کانَ غَرَاماً(65)إِنَّهَا ساءَت مُستَقَرًّا وَ مُقَاماً(66)وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ ...

بزرگان و دانشمندان شیعه به ویژه صاحبان قلم که درمورد وجود حضرت مهدی کتاب نوشته اند، با بهره گیری از کلمات نورانی و روایات وارده در این باب ، برای شیعه و دوستان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) تکالیف ووظایفی را مقرر داشته اند ، تکالیفی که یک فرد شیعه باید درعصر غیبت نسبت به آنها اهتمام ورزد . البته هر کسی در حد وسع خود اموری را به عنوان وظایف تعیین کرده اند . در این مورد ، بهترین ...

احکام دوران بلوغ بنابه نظر مراجع دینى , دختر بعد از تمام شدن نه سال قمرى و پسر پس از اتمام پانزده سال قمرى بالغ مى شود, چنانچه پسر قبل از رسیدن به پانزده سالگى محتلم شود یا اینکه موى زبر در محل مخصوص پیدا شود, مکلف است . کسى که به حد بلوغ رسیده , نماز و روزه بر او واجب مى شود و باید براى انجام احکام مورد احتیاج خود از مجتهد جامع الشرایطتقلیدکند. علایم رشد و بلوغ , اختصاص به ...

حضور قلب در نماز امیرالمومنین علی (ع) می گوید پیامبر(ص) مردی را دید که در نماز با ریش خود بازی می کند فرمود اگر قلب او خاشع می بود اعضاء و اندام او نیز چنین بود شخصی به مسجدی که پیامبر (ص) در آنجا بود وارد شد و به نماز ایستاد، و سجده نماز را با شتاب و ناقص بجای آورد، پیامبر (ص) فرمود بجای سجده همچون کلاغ نوک بر زمین می زند اگر اینطور بمیرد بر غیر دین محمد (ص) مرده است امام رضا ...

« ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر» چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد ...

بخش اول: فلسفه و روح نماز نماز و یاد خدا خداوند به حضرت موسی(ع) می فرماید: « اَقِمِ الصَّلوه لذکری – برای یاد من نماز به پا دار».(طه/24). ذکری قلبی با روشی مخصوص یاد خداوند و با شیوه ای ابتکاری که اعضای بدن انسان از موی سر تا نوک پا در آن نقش دارند. هنگام وضو که مقدمه ای برای شروع نماز است، هم روی سر را مسح می کنیم هم روی پا را؛ هنگام سجده هم پیشانی بر زمین نهاده می ...

مقدمه : شناخت معبود محبت او را در دل ایجاد می‎کند و انسان را به پرستش و راز و نیاز با معبود خویش وا می‎دارد و نماز موجب آرامش انسان می‎گردد. فلسفه‎ی عبادت همان‎گونه که در آیات متعددی آمده، بندگی و عبادت است که این بندگی مایه‎ی عزت و سلامت انسان می‎باشد. این بندگى‎کردن، سودى به خدا نمى‏رساند بلکه مایه‎ی عزّت و سعادت خود انسان است وگرنه خداوند بى‎نیاز مطلق است. ریشه‎های عبادت در ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول