دانلود مقاله سیمای نماز

Word 85 KB 14145 21
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: سیمای - نماز
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نمازى که برنامه هاى ظاهر و باطنش همراه با چهار هزار مسئله است و تا کنون صدها کتاب از طرف عارفان و فقیهان و حکیمان و فیلسوفان و وارستگان و عاشقان درباره آن نوشته شده ، چگونه در قدرت این فقیر تهیدست است که تمام منافع دنیوى و اخروى آن را بازگو کند ؟
    من در این فصل به طور بسیار مختصر و بدون شرح و تفسیر به منافع نماز اشاره مى کنم و شما را در این زمینه به کتاب هاى مفصّل ارجاع مى دهم .
    در قرآن مجید مى خوانیم :
    * ( وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوهِ وَ اِنَّها لَکَبیرَهٌ اِلّا عَلَى الْخاشِعینَ )(1) .


    از خداى بزرگ در سایه بردبارى و استقامت و نماز یارى جویید .

    این مسئله جز براى اهل خشوع سنگین است .
    راستى چه مسئله باعظمت و چه حقیقت ریشه دارى است ، آن هم مسئله اى که از جانب حضرت حق مطرح شده و تجربه حیات امت اسلامى نیز آن را ثابت کرده است : بردبارى و صبر یکى از علل مهمّ پیروزى بر سختیها ، و نماز کلیدى براى حلّ بسیارى از مشکلات .
    نمازگزار حتماً به این معنى توجه دارد که حضرت صادق (علیه السلام) فرمود :
    * کسى که دوست دارد بداند نمازش قبول است یا نه ، ملاحظه کند که آیا
    نمازش او را از فحشا و منکرات باز مى دارد یا نه .

    به اندازه اى که نمازش قدرت حفظ او را از مفاسد دارد به درگاه حق قبول است(1) .
    نمازش او را از فحشا و منکرات باز مى دارد یا نه .

    به اندازه اى که نمازش قدرت حفظ او را از مفاسد دارد به درگاه حق قبول است(1) .

    جامعه نمازگزار جامعه اى است پاک ، و کشور با نماز کشورى است سعادتمند .

    در مملکتى که همه اهل نمازند ، از ظلم و تجاوز و بغى و فحشا و منکرات و فساد و قساوت و بدبینى و بى اعتبارى و دزدى و چپاول خبرى نیست .

    در آن مرز و بوم که مردمش متوسل به نمازند از دادگستریهاى عریض و طویل و پرونده هاى جنایى اثرى نیست .

    در آن آب و خاک که سایه نماز بر سر ملت آن است از نزاع و جدال و جنگ و خونریزى و طلاق و جدایى و هجوم به ناموس ملت و بى حجابى سراغى نگیرید .

    کشور با نماز ، مأمور مسلّح براى حفظ مال مردم و راحت و امنیّت خانواده ها نمى خواهد .

    در ملّتى که حقیقت نماز حکمفرماست بحثى از زندان و زندانبان نیست ، بدهکار مال مردم را مى دهد ، و طلبکار آسایش و امنیت دارد .

    در جامعه با نماز خون و مال و عرض و آبروى مردم محترم است و این نماز است که ضامن خیر دنیا و آخرت انسان هاست .

    کشور با نماز نمونه اى از بهشت آخرت ، و ملت بى نماز دچار انواع بدبختى ها و مفاسد است .

    نماز چراغ پرفروغ حیات ، آرام بخش قلب ، معشوق مناجاتیان ، عرصه گاه خوشبختى اهل حق ، نور چشم مشتاقان جمال ، وسیله قرب مقرّبان و دستگیره نجات امیدواران است .

    ارزیابى وضع بى نماز کتاب الهى و روایات اصیل اسلامى درباره مردم بى نماز ، یا آنان که این مسئله مهمّ ملکوتى را سبک فرض مى کنند ، نظریاتى دارند که به قسمتى از آنها در حدّى که لازم است اشاره مى شود : * اى اهل ایمان !

    با آن دسته از اهل کتاب و کافران که دین شما را به بازیچه گرفتند دوستى برقرار مکنید و اگر خود را مؤمن مى دانید از خدا بترسید .

    آرى !

    چون شما نداى نماز بردارید آن را مسخره و بازى فرض مى کنند .

    علتش بى خبرى آنان از حقایق اصیل عالم است...

    رسول من !

    بگو : آگاه سازم کدام قوم را نزد خداى منتقم بدترین پاداش است : کسانى که خدا بر آنان لعن فرستاد و نسبت به آنها غضب کرد و آنان را به صورت میمون و خوک مسخ نمود ، و آن کس که بندگى حق را رها کرد و به عبادت شیطان روى آورد ، در پیشگاه خدا از بدترین منزلت برخوردار است .

    اینان گمراه ترین مردم از راه الهى هستند .(1) .

    در این آیات ، مردمِ جداى از ایمان و نماز ، ملعون و مغضوب حق معرفى شده اند و به آنان وعده عذاب سخت روز قیامت داده شده است .

    موانع نماز قرآن مجید و روایات بر این معنى گواهند که در راه به پاداشتن نماز موانعى وجود دارد که مسلمانان باید سعى کنند از آنها دور مانده و به هنگام برخورد با آن موانع به مبارزه برخیزند و تا سرحدّ سرکوبى آنچه نمى گذارد انسان وارد بارگاه نماز شود به کوشش و جهاد ادامه دهند .

    در این قسمت هم مثل بخشهاى گذشته از متن قرآن و روایات استفاده شده است .

    خوانندگان محترم را به دقت در این فصل توجّه مى دهم : اى مردمى که به حق گرایش پیدا کرده اید !

    بدانید شراب و قمار و بت پرستى و تیرهاى گروبندى برنامه هایى است پلید و از کارهاى شیطان .

    حتماً از آنها دورى کنید تا به رستگارى برسید .

    شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار میان شما عداوت و دشمنى ایجاد کند و مخصوصاً به وسیله این برنامه هاى پلید شما را از نماز و ذکر حق باز دارد .

    آیا از این برنامه ها دست برمى دارید تا به فتنه شیطان دچار نشوید مانعى از قبول نفقات آنها نبود جز آنکه آنان به خدا و رسول کافر بودند ، و این که در نماز شرکت مى کنند براى تظاهر است ، زیرا از نماز اکراه دارند و سخت کسل اند ، و مالى را هم که مى دهند از روى شوق نیست(1) .

    آنچه به عنوان قسمتى از موانع نماز از آیات ذکر شده استفاده مى شود ، مى توان در چهار قسمت خلاصه کرد : 1.

    شراب 2.

    قمار 3.

    بت پرستى 4.

    ریا من لازم مى دانم براى توضیح هر یک از این موانعى که در راه نماز است و قرآن به آن اشاره فرموده به روایات متوسل شوم و نظر معصومین (علیهم السلام) را نسبت به این چهار قسمت منعکس کنم .

    شراب : حضرت باقر (علیه السلام) فرمود : * شرابخوار با روى سیاه ، دهان کج ، زبان بیرون آمده ، و ناله و فریاد از شدت تشنگى وارد قیامت مى گردد و به او از چاهى که در آن چرک بدن زنان زناکار ریخته شده مى آشامانند(2) .

    حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : * اى یونس بن ظبیان !

    از طرف من به مردم بگو : هر کس یک جرعه شراب ــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ توبه ( 9 ) : 54 .

    2 ـ وسائل الشیعه : 17 / 237 ـ 238 .

    بنوشد خداوند و ملائکه و انبیا و مؤمنان او لعنت مى کنند .

    مستى شراب روح ایمان را از کالبد مى برد و به جایش روح پست و کثیف و لعنت شده قرار مى دهد(1) .

    پیامبر اسلام در رابطه با شراب ده نفر را لعنت کرده است : * غرس کننده درخت ، نگهبان آن ، فشار دهنده انگور ، ساقى خورنده ، حمل کننده ، تحویل گیرنده ، خریدار ، فروشنده ، دریافت کننده پول(2) .

    رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : * از اولین برنامه هایى که خداوند نهى فرموده شرابخوارى ، بت پرستى ، و ستیزه با مردم بوده است(3) .

    از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده است : * شرابخوارى مبدأ تمام گناهان است(4) .

    حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : * شراب منبع تمام آلودگى هاست و شرابخوار تکذیب کننده قرآن است ، زیرا اگر قرآن را باور مى داشت حرامش را حرام مى دانست(5) .

    حضرت باقر (علیه السلام) مى فرماید : * خداوند به چیزى مانند میخوارگى معصیت نشده .

    براى شرابخوار مست زناى با مادر و دختر و خواهر امرى عادى است ، زیرا به هنگام مستى آنان را تشخیص نمى دهد ، و نیز براى مشروبخوار ترک نماز برنامه آسانى است(1) .

    به امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه داشتند : شما فرمودید : شراب از دزدى و زنا بدتر است ؟!

    فرمود : * آرى !

    زناکننده ممکن است گناه دیگرى مرتکب نشود ولى شرابخوار چون مست شده زنا مى کند ، آدم مى کشد ، نماز را رها مى سازد(2) .

    قمار قرآن مجید قمار را از گناهان کبیره مى داند(3) .

    قمار عملى است که براى برنده و بازنده تولید دشمنى مى کند .

    قمارباز اگر ببازد به خاطر از دست دادن مالى که به زحمت فراهم کرده دشمنىِ برنده را به دل مى گیرد ، و اگر ببرد بازنده مقابلش دشمنش مى شود .

    کمتر مجلسى براى قمار تشکیل مى شود که در آن نزاع و کینه برنخیزد ، و چه بسا بازنده مال به خاطر فراوانى حسرت و اندوه دست به خودکشى بزند ، یا براى جبران از بین رفتن مالش به گناهان دیگر از قبیل دزدى یا آدمکشى دچار شود .

    جمیع آلات و ادوات قمار ، ساختن و فروختن و نگهدارى آنها حرام است .

    و نشستن در مجلس قمار هم در آیین الهى ممنوع اعلام شده است .

    روایات حرمت قمار مانند حرمت شراب ، در کتابهاى با عظمت کافى و وسایل فراوان است ، مى توانید به این او منبع ارزنده اسلامى مراجعه کنید .

    براى نمونه به یکى از آن روایات که ابزار قمار هم در آن ذکر شده اشاره مى شود : * امام صادق (علیه السلام) مى فرماید : فروش شطرنج و خوردن پول آن حرام و نگاه داشتنش کفر و بازى با آن شرک و سلام کردن به بازى کننده آن گناه و یاد دادن آن به مردم معصیت بزرگ است .

    آن کس که دست به شطرنج مى زند همانند این است که دست در گوشت خوک فرو مى برد و کسى که به آن نظر مى اندازد همانند آن است که به عورت مادرش نگاه مى کند .

    بازى کننده و سلام کننده بر او نگاه کننده به بازى ، همه و همه درگناه مساوى هستند و آن کس که به بازى شطرنج بنشیند براى خویش در دوزخ جا تهیه مى کند و زندگى آن جهان برایش ایجاد حسرت مى نماید .

    از همنشینى با قمارباز بپرهیزید ، زیرا اهل آن مجلس محل خشم خدایند و هر ساعت در معرض غضب اند ، و چون نازل شود شما را هم خواهد گرفت(1) قمارباز چون به قمار بنشیند تمام همت و نیرویش متوجه بردن مال از طرف مقابل است و براى این برنامه ناچار است ساعت ها معطل شود .

    مجالس قمار گاهى از اول روز تا غروب یا از غروب تا نزدیک صبح ادامه پیدا مى کند و قماربازِ خسته و درمانده در طول روز یا در طول شب چگونه مى تواند به نماز قیام کند ؟

    مگر قمارباز با نماز جمع مى شود ؟

    بت پرستى بت پرستى یعنى روى گرداندن از تمام فضایل وآلوده شدن به تمام رذایل .

    بتهایى که در معرض پرستش واقع شده اند و مى شوند بر دو دسته جاندار و بى جان اند : جاندار همانند فرعون و نمرود و شداد و یا گوساله و گاو و گوسپند و سایر حیوانات .

    بیجان مانند خورشید ، ماه ، ستارگان ، درخت و نبات ، سنگ و چوب و ساخته هاى دست خود انسان مانند لات ، هبل ، عُزّى ، پول و ...

    این بتها در عین جاندارى و بیجانى ، بتهاى بیرونى اند ، و اما بتهاى درونى عبارتند از هواى ، غرایز ، شهوات و ...

    اینکه انسان به هنگام گرفتار آمدن به پرستش بتهاى جاندار و بیجان ، درونى و بیرونى ، از تمام فضایل ـ مخصوصاً عبادت حق و به ویژه نماز ـ باز مى ماند جاى تردید نیست .

    این نکته را هم نباید ناگفته گذارد که منشأ پرستش بتهاى بیرونى آلودگى باطن است .

    این قلب و روح است که اگر تزکیه شود و با تعالیم آسمانى زنده گردد ، آدمى را از اسارت بتهاى درون و بیرون نجات مى دهد و او را به اوج کمال مى رساند ، ولى با غفلت زدگى دل و افسردگى جان ، آدمى در تنگناى پرستشهاى غلط قرار خواهد گرفت .

    در این صورت از انسان اسیر نباید توقع حسنات و فضیلت و انسانیّت داشت .

    ریا ریا زاویه اى از شرک و نفاق است .

    ریاکار اگر بداند که مردم از برنامه اش آگاه شده و او را مدح مى کنند ، به اجراى عمل برمى خیزد ، و گرنه زحمت انجام هیچ عبادتى را به خود نمى دهد .

    با این حساب ، مسئله اجراى نماز به وسیله ریاکار بسته به توجه مردم است ، اگر بداند مردم از نمازش آگاه مى شوند مى خواند ، و گرنه از قیام به این عبادت بزرگ خوددارى مى کند .

    ریا در حقیقت شعبه اى از شرک و بت پرستى است .

    خداوند بزرگ در سوره ماعون به نمازخوانان ریاکار حمله کرده و نماز آنان را به هیچ انگاشته است .

    ــ[89]ــ روایات باب ریا نیز زیاد و فوق العاده است ، پویندگان مى توانند به کتابهاى بحارالانوار ، محجّه البیضاء ، وسائل الشیعه ، کافى ، تحف العقول ، خصال و جامع السعادات مراجعه کنند .

    ریا باطل کننده عمل است و عملِ با ریا در روز قیامت اجر و مزدى ندارد .

    در شرح مصباح ملا عبدالرزاق گیلانى در باب ریا داستان مختصر ولى جالبى بدین مضمون نقل شده است : * غریبى شبى در مسجدى نزول کرد ، سگى پش از او در گوشه مسجد خفته بود .

    چون ساعتى از شب گذشت سگ بر خود بجنبید ، آن غریب پنداشت که شخصى از اهل محله است .

    به امید آنکه بامداد اهل آن محله را از حال خود خبر کند و او را در میان ایشان قبولى و شهرتى باشد بىوضو به نماز ایستاد و تا صبح دست و پا مى زد و نماز بىوضو به جهت ریا مى کرد .

    چون هوا روشن شد سگ گوشها جنبانید و از مسجد بیرون رفت .

    مرید همه شب را به طاعت مشغول بود ، چون بامداد شد بینى پر خاک و دامن و ریش پر باد ، به نظر شیخ آمد تا شیخ اصحاب را خبر دهد .

    شیخ آن کدورت بى صفا را مشاهده کرد ، گفت : امشب به کدام کوره مبتلا شده اى که تو را از جهود خیبر بتر مى بینم ؟!

    شرایط نماز در کتاب فقهى و عرفانى و اخلاقى آورده اند که : نماز حقیقى است که با چهار هزار مسئله بدرقه مى شود .

    و این کثرت مسائل ظاهرى و باطنى دلیل بر موقعیت ممتاز نماز در میان عبادات اسلامى است .

    مى نمى دانم در شناساندن حقیقت این عمل مهم ملکوتى از کجا شروع کنم ، مانند کسى هستم که در کنار ساحل ایستاده و چشم اندازش دریاى بى نهایت بزرگى است .

    براى نماز دو نوع شرط بیان کرده اند : ظاهرى و باطنى .

    در این بخش خیلى فشرده و سادى به شرایط ظاهرى و باطنى نماز اشاره مى شود .

    شرایط ظاهرى : طهارت که عبارت است از غسل و وضو و تیمم و رفع آلودگى از بدن و لباس و حتى الامکان تمام محلّ نماز .

    احتراز از لباس ابریشم ، حریر ، و نیز طلا براى مردان ، و دورى جستن از لباسى که از پوست و پشم و کرک حیوانات حرام گوشت تهیّه شده است .

    مراعات وقت نماز ، بخصوص اول وقت ، و ایستادن در محلى که کسى یا چیزى از جلوى آدمى عبور نکند .

    قرار گرفتن به طرف قبله با تمام وجود و توجه داشتن به اینکه انسان مى خواهد چه برنامه اى را اجرا کند و در برابر چه قدرت عظیمى ایستاده است .

    خواندن بعضى از آیات قرآن قبل از ورود به نماز از قبیل : ( وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ )(1) .

    برداشتن دو دست تا محاذى گوش ، در حالى که دو کف به طرف قبله باشد .

    مؤدب و موقّر قرار گرفتن در پیشگاه حضرت حق و چشم به محّل سجده دوختن ، مخصوصاً به قطعه خاکى که براى گذاردن پیشانى به روى خاک آن آماده شده است .

    گفتن تکبیر و خواندن حمد و سوره با طمأنینه ، زیرا سرعت و عجله در نماز تمام بهره خدایى آن را از بین مى برد .

    رفتن به رکوع ، قرار دادن پیشانى به خاک در دو سجده همراه با دو کف دست ، دو زانو ، دو سر انگشت پا و تشهد و سلام ، با توجه به اینکه نماز صبح دو رکعت ، ظهر چهار رکعت ، عصر چهار رکعت ، مغرب سه رکعت ، و عشا چهار رکعت است .

    این مسئله را هم توجّه دارید که در هر دو رکعت از نماز پس از قرائت حمد و سوره یک رکوع و دو سجده ، و در دو رکعت آخر نمازهاى چهار رکعتى ، خواندن یک حمد یا سه بار « سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر » یا یک بار با توجّه به فتواى مرجعى که انسان از او تقلید مى کند انجام مى شود .

    این است شرایط ظاهرى نماز که از آن تعبیر به مقدّمات و مقارنات شده .

    شرایط باطنى فیض بزرگوار در کتاب ارزشمند محجه البیضاء(1) مى فرماید : روح نماز بسته به شش حقیقت است : 1.

    حضور قلب 2.

    تفهّم 3.

    هیبت 4.

    تعظیم 5.

    امید 6.

    حیا حضور قلب : حضور قلب حقیقتى است که از تمرکز در برنامه هاى نماز و توجّه عمیق انسان به حق پدید مى آید .

    چنانچه در نماز فکر انسان و حالات قلب مکلف ، میدان جولانى جز یاد محبوب داشته باشد ، حضور روى نخواهد داد و روى جان به جانب معشوق نخواهد شد و نمازگزار نخواهد توانست از عالم ملکوت کسب نور کند .

    تفهّم : تفهّم عبارت است از چشیدن معناى نماز و دریافت لطایف الهى آن است ، لطایفى که به دست آوردنش انسان را مست باده عالم معنا مى کند و قدرت عجیبى براى معراج روح به وجود مى آورد .

    هیبت : هیبت حالت خوف و ترس از مقام باعظمت الهى است که مبدأش معرفت حقیقى به حقّ است ، و آن کس که از معرفت محروم است و به این خاطر توجّه به مقام دوست قلبش را تسخیر نکرده ، نمى تواند داراى هیبت باشد .

    تعظیم : ممکن است انسان یا مستمعى سخن بگوید و فکرش متوجّه او باشد و مفاهیم کلمات را نیز بداند ، ولى براى او اهمیّتى قائل نباشد .

    مراد از تعظیم این است که علاوه بر حضور قلب و توجه به معانى لطیف باید نسبت به جناب او حالت تعظیم داشته باشد .

    امید چه بسا که انسان از صاحب مقامى بترسد ، اما به عنایت و لطف او امید داشته باشد .

    نمازگزار علاوه بر تعظیم نسبت به حق و خوف از مقام صاحب هستى باید به مولا امید داشته و از او متوقع لطف و کرم و رحمت باشد .

    حیا توجّه داشته باشد که ذرّه اى ناچیز در برابر وجودى عزیز که بى نهایت است ایستاده ، و سراپاى وجودش غرق در تقصیر است و وجودش عین عدم و عبادتش بى مقدار ، و بداند که حضرت حق بر درون و برونش آگاه است ، و توجه به تمام این امور را تمرین کند تا حیا از دوست در عرش جانش حاکم گردد .

    اذان چون صداى مؤذن را شنیدى ، دل از نداى روز قیامت پر از ترس کن و آستین ظاهر و باطن را براى جواب دادن به نداى حق بالا بزن و براى ورود به نماز عجله کن ، زیرا کسانى که با شنیدن صداى اذان از خود بیخود شده و براى اجراى دستور حق شتاب مى کنند ، روز قیامت مخاطب به نداى لطف و رحمت و احسان و مرحمت و محبّت و عنایت مى شوند .

    اذان را معیار نجات و عدم نجات خود در روز قیامت بگیر : اگر با شنیدن آن دلت شاد شد و غرق در نشاط گشتى امید اهل نجاتى ، ورنه به علاج خود برخیز که دل و جان دچار مرض است .

    به این معنا توجه داشته باش که رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) نزدیک وقت اذان به بلال مى فرمود : * اَرِحْنا یا بَلالُ .

    مؤذن من !

    با گفتن اذان براى قلب ما شادى به وجود آور .

    اذان با نام خدا آغاز مى شود و با نام او به پایان مى رسد ، یعنى که اول و آخر اوست .

    به وقت شیندن الله اکبر دل را در گردونه تعظیم کردن به حق بیاور و بدان که بزرگى غیر او وجود ندارد و غیر او چیزى وجود حقیقى ندارد ، که اگر به این معنا توجه نکنى در حقیقت تکبیر نشنیده و تکبیر نگفته اى .

    وقت به هنگام رسیدن وقت نماز ، توجه داشته باش که موقعیت بسیار والایى است که حضرت دوست براى انجام بندگى تو قرار داده و زمان چنگ زدن به عوامل نجات است ، پس گشاده رو و دلشاد باش ، زیرا وسیله نزدیکى به حق فراهم شده .

    بعضى از زنان پیامبر مى گویند : رسول حق با ما حرف مى زد و ما با او سخن مى گفتیم ، چون وقت نماز مى رسید انگار ما را نمى شناسد ، و ما هم نسبت به او بیگانه ایم .

    امیرالمؤمنین (علیه السلام) به هنگام دخول وقت لرزه بر اندامش مى افتاد و به خود مى پیچید .

    عرضه داشتند : چه شده ؟

    مى فرمود : وقت اداى امانتى رسیده که به آسمانها و زمین و کوهها ارائه کردند ولى آنها از قبولش سربرتافتند .

    مکان تصوّر کن در پیشگاه عدالت قرار دارى و محّل رسیدگى به حساب است ، اگر پرونده ات سراسر از کثرت گناه سیاه بود چه مى کردى ؟

    توجّه داشته باش که بهترین مکان براى نماز مساجد و مشاهد مشرّفه است ، زیرا خداوند مهربان این گونه مکانها را محل اجابت دعا و مرکز رسیدن رحمت و لطف و محبت و عنایت به بندگان قرار داده است .

    امام ششم (علیه السلام) مى فرماید : * چون به مسجد رسیدى ، آگاه باش که اراده ورود بر پادشاه بزرگى دارى .

    پادشاهى که جز پاکان بر بساطش راه ندارد و غیر راستان و اهل صدق اجازه مجالست با او برایشان نیست .در آنجا به عجز و ناتوانى اقرار کن و به بیچارگى خویش توجه داشته نما و از حضرتش طلب رحمت کن .

    او وجودى است که از همه کس به تو مهربان تر است و آماده قبول عمل با اخلاص ، اگر چه کم باشد .

    قبله قبله جهتى است که ظاهر بدن باید به طرف آن قرار گیرد ، و ظاهر اسوه اى است براى باطن .

    بنابراین ، فکر و روح و قلب را به طرف صاحب قبله قرار ده و به کلام رسول اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) توجه کن که فرمود : * هنگامى که عبد به نماز برمى خیزد و اراده و قلب را متوجه خدا مى کند مانند روزى است که از مادر متولد شده است اَللّهُ اَکْبَر خداوند بزرگر از آن است که به وصف درآید ، وجود مقدّس او اکبر از کلّ شىء است و چیزى در برابر حضرت او بزرگى ندارد ، و چون چنین است دل برداشتن از او و دل بستن به غیر آن محبوب ، عین ضلالت و گمراهى است .

    راستى ذرّه کوچکى چون انسان در برابر عظمتى بى نهایت در بى نهایت چگونه نیروى وصف و توان تعریف دارد ؟

    به هنگام گفتن تکبیره الاحرام باید محور دیدار و فانى در عظمت دوست شد ، بمانند کسى که براى حج حقیقى احرام بسته و از همه چیز جز معشوق چشم پوشیده .

سیمای نماز در نهج البلاغه نماز نخستین حکم الهى بود که چند روز پس از بعثت پیغمبر خاتم، حضرت محمد بن عبد اللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم توسط جبرئیل امین از جانب خداوند صادر شد و پیغمبر با تعلیم پیک وحى، آن را معمول داشت. بدین گونه که پیک وحى الهى، جبرئیل امین، چند روز بعد از آن که پیغمبر به مقام نبوّت رسید، براى دومین بار بر آن حضرت نازل شد و آبى از آسمان آورد و طریقه وضو ...

سیماى نماز هر چه براى نماز گفته و نوشته شود حق آن ادا نمى‏شود و چگونه ممکن است عمودِ دین و پرچم اسلام و یادگار ادیان و انبیا و محور قبولِ همه اعمال در چند جمله بیان شود؟ نماز، برنامه هر صبح و شام است بهنگام صبح اولین کلامِ واجب نماز و بهنگام شام آخرین واجب، نماز است. پس آغاز و انجامِ هر روزت با یاد خدا و براى خدا است. نماز در سفر یا وطن، در زمین یا هوا، در فقر یا غنى، رمز آنست ...

نماز اساسى ترین رشته ى الفت و عالى ترین عامل محبّت بین بندگان و حضرت حقّ است . نماز نور دل و صفاى قلب و روح جان و سلامت روان و فروغ ذات عباد صالح خداست . نماز واسطه ى محکمى است که تمام هستى انسان را به ملکوت هستى پیوند مى دهد و به مانند آن ، برنامه اى را براى ربط دادن آدمى به حقّ و حقیقت نمى توان یافت . نماز پناه بى پناهان ، سنگر جهادگران ، گلستان روح افزاى عاشقان ، چراغ سحر ...

راز نماز سیمای نماز عبادت عنوان عامی است که نمونه ها و مصداق های فراوانی را در بر می گیرد وتنها در «نماز» خلاصه نمی شود حج،روزه ، امر به معروف و نهی از منکر ،جهاد ، طلب روزی حلال ، خدمت به هم نوعان، درس خواندن و درس گفتن ؛ عزاداری برای شهیدان کربلا ، نیکی به پدر ومادر ، تیم نوازی ، پرداخت خمس و زکات و .. همه وهمه عبادت است ( البته به شرط خدای بودن نیت ) ولی در میان اعمال عبادی ...

سیمای امر به معروف - سیمای امربه معروف ، نشانه عشق انسان به مکتب است . - امر به معروف ، نشانه علاقه انسان به سلامت جامعه است. - امر به معروف ، نشانه فطرت بیدار جامعه است. - امر به معروف ، مایه تشویق نیکوکاران جامعه است. - امر به معروف ، مایه تذکر و آگاه کردن افراد جاهل است. - امر به معروف ونهی از منکر ،گاز وترمزی است که ماشین جامعه را هدایت می کند . - امر به معروف ونهی از منکر ...

مقدمه بازار به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده ساختاراصلی شهر های قدیمی همواره مطرح بوده است. در گذشته بازارها ستون فقرات شهر وعنصر پیوند دهنده ی عناصر شهری ومحلات آن بوده اند.در عین اینکه یکی از مسیرهای مهم تردد نیز به شمار می رفته اند.با تغییر وتحولاتی که در یک قرن اخیر در شهرهای قدیمی کشورمان حادث گردید وبا ورود ماشین به صحنه ،آمد وشد در شهر وبا سابقه تاریخی وذهنی این که ...

پیشوای دوم جهان تشیع که نخستین میوه پیوند فرخنده علی (ع) با دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود . حسن بن علی(ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریبا هفت سال بیش نداشت که پیامبر اسلام بدرود زندگی گفت . پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سی سال در کنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشت و پس از شهادت علی (ع) ...

گلستان ، آیینه ی زندگی پر ماجرای سعدی در خانواده ی عالمان دین به دنیا می آید. از خردسالی بانک اذان و صوت قرآن می شنود پیش از آن که بر او واجب شود. نماز می خواند، روزه می گیرد و شب ها قرآن در بر، به خواب می رود جانش با خدا پرستی اسلامی سرشته می شود. هنوز دوازده سال از عمرش نگذشته است که پدرش می میرد پدری که او را همراه خود به مجالس وعظ و شاید بحث می برده. به پرسش های کودکانه اش ...

فصل اول مقدمه آنچه که شعر نو را از شعر کهن جدا می‌کند، فقط سبک و ساختار آن نیست ، بلکه محتوا و نگرش آن نیز تفاوت دارد. شاعر نو از مردم، می‌گوید و از مسائل آنان. شاعرانی مثل نیما، شاملو، فروغی، هدایت و اخوان ثالث که در این امر، درخشیده‌اند از بطن مردم برخاستند و برای مردم، سخن گفتند. آنچه مسلم است، شرایط اجتماعی و حوادث سیاسی، بسیار بر شاعران، مؤثر می‌باشد. اشعار اخوان ثالث که در ...

اُنس دینی: نخستین مرحله‌ی تربیت دینی، اُنس دینی است. کودکی که در سال‌های نخست زندگی با قرآن و نماز خواندن پدر و مادر آشنا می‌شود و در سه یا چهار سالگی در کنار آنان جانمازی پهن می‌کند و به تقلید از آنان، قیام، رکوع و سجده‌ برپا می‌کند، کم‌کم زمینه‌ای به نام اُنس و الفت دینی در او ایجاد می‌شود. وقتی فرزند شما در کنارتان سجده و رکوع کرد و سلام نماز را داد و شما دستش را به گرمی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول