دانلود مقاله تفاوت شیعه و سنی

Word 148 KB 14071 11
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: سنی - شیعه
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اختلاف شیعه و اهل سنت در این مسائل به اختلاف در مبانی استنباط احکام دینی بر می گردد.
    هر یک از مذاهب فقهى اسلامى براى استنباط احکام دین، از یکسرى اصول و مبانى بهره می گیرند.
    طبیعى است که اگر در اصول، مبانى و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتیجه و رهاورد استنباط ها متفاوت خواهد شد.
    بسیارى از اختلافات فقهى شیعه و سنی،‌ ریشه در تفاوت دیدگاه ها در اصول و مبانى استنباط دارد، مثلا‍ً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پیامبر(ص) به سنت صحابه و گاهى به سنت تابعین ارزش مى دهند،‌ ولى شیعه افزون بر قرآن و سنت پیامبر (ص)، به سنت اهل بیت پیامبر(ص) بها مى دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پیامبر نباشد، به عنوان منبع شرعى نمى پذیرند.
    برخى از اختلافات فقهى ریشه در همین نکته دارد.

    اختلاف در وضو هم از همین نوع است.

    شیعیان با تمسک به حدیث ثقلین، به اهل بیت و امامان معصوم(ع) مراجعه مى کنند و احکام شرعى خویش را فرا مى گیرند، امّا اهل سنّت این چنین نیستند.
    در زمان خلفا به ویژه خلیفه دوم (عمر) سیاست جلوگیرى از نشر حدیث رواج داشت و خلفاى بعدى تا زمان عمر بن عبدالعزیز، همین سیاست را در پیش گرفتند که سرانجام بسیارى از روایت هاى پیامبر اسلام(ص) و حوادث صدر اسلام به فراموشى سپرده شد و نسل هاى بعدى نسبت به آن بیگانه شدند.
    ازاین پس شیعیان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فراموش شده پیامبر(ص) را دریابند و آن را سرمشق زندگى خویش قرار دهند؛ به عنوان مثال: امام باقر(ع) در این راستا ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پیامبر (ص) چنین وضو مى ساخت.


    ازاین پس شیعیان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فراموش شده پیامبر(ص) را دریابند و آن را سرمشق زندگى خویش قرار دهند؛ به عنوان مثال: امام باقر(ع) در این راستا ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پیامبر (ص) چنین وضو مى ساخت.

    کیفیت وضوى اهل سنت به جهت تفسیرى است که ایشان از آیه «فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى المرافق» دارند.

    ظاهر معناى آیه چنین است که صورت و دست‏ها را تا آرنج بشویید.

    اهل سنت از کلمه «الى» خیال مى‏کنند که آیه مى‏گوید دست‏ها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشویید، ولى با اندکى دقّت روشن مى‏شود که کلمه «الى» تنها براى بیان حدّ شستن است، نه کیفیّت شستن.

    توضیح: آیه درست به آن مى‏ماند که انسان به کارگرى سفارش مى‏کند دیوار اتاق را از کف تا یک متر رنگ کند.

    بدیهى است منظور این نیست که دیوار از پایین به بالا رنگ شود، بلکه منظور این است که این مقدار باید رنگ شود، نه بیشتر و نه کمتر.

    بنابراین فقط مقدارى از دست که باید شسته شود، در آیه ذکر شده اما کیفیت آن در سنت پیامبر (که به وسیله اهل بیت به ما رسیده) آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.

    البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست هنگام وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمى‏دانند و مى‏گویند بهتر است که بدین طریق وضو گرفته شود.

    امامیه(شیعه) گفته‏اند: از آرنج واجب است و عکس آن باطل است، هم چنان که مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است.

    باقى مذاهب گفته‏اند: شستن آن‏ها به هر طریقى که باشد، واجب بوده و تقدیم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ یعنى ثواب بیشترى دارد.

    شستن پا به جاى مسح که میان اهل سنت رواج دارد، تفسیر خاصى است که از ادامه همان آیه ارائه داده‏اند.

    به نظر آنها کلمه «ارجلکم» (پاها) بر «وجوهکم» (صورتها) عطف شده و باید مانند آن شسته شود، اما شیعه معتقد است این کلمه بعد از کلمه رؤوس (سرها) ذکر شده و عطف به آن است و باید پاها را مانند سر مسح کنید.

    در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آیات بوده و سنت پیامبر را هر دو گروه طبق عقیده خود مى‏دانند، اما شیعه افتخار دارد که پیرو ائمه اطهار بوده و پیشوایان معصوم(ع) از آیات الهى و روش و سنت و گفتار رسول خدا(ص) آگاه‏تر بوده و درست‏تر تفسیر مى‏کنند.

    و همان گونه که بیان شددر روایات ائمه(ع) بیان شده که روش وضوى پیامبر(ص) به روش شیعه بوده است.

    مسئله دست بسته بودن (تکفیر و یا تکتّف) در حال نمازکه اهل سنت انجام می دهند, از زمان خلیفهء دوم مرسوم شد و از بدعت هاى ایشان است .

    در زمان پیامبر و خلیفهء اول این طور نماز می خواندندهنگامى که اسیران جنگى ایرانى بر عمر وارد شدند, همین کار راکردند.

    عمر از این کار خوشش آمد و گفت : خوب است در نماز در برابر پروردگار همین کار را بکنیم .

    اما شیعه با توجه به روایات امامان معصوم آن را درست نمی داند.

    .

    امام باقر(ع) فرمود: و علیک بالاقبال على صلاتک ...

    قال : ولا تکفّر فانّما یصنع ذلک المجوس ; بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ...

    و دست بر روى دست در حال نماز نگذار, زیرا این کار مجوس است .

    بنابر این به عقیده شیعه این نحو نماز خواندن درست نیست وتکفیر یکى از مبطلات نماز است , زیرا بدعت در دین محسوب می شود.پیامبر(ص)فرمود: صلّوا کما رأتیمونى أصلى ; همانطور که من نماز مى خوانم نماز بخوانید.

    پیامبر و اصحاب دست بسته نمى خواندند.

    فاوت میان شیعه و سنی و تاریخ پیدایش تشیع ؟

    برای پی بردن به تفاوت میان شیعه و سنی، ابتدا باید چگونگی پیدایش این دو مذهب را در جهان اسلام، مورد بررسی قرار دهیم.

    آغاز پیدایش شیعه را همان زمان حیات رسول اکرم( ،‌باید دانست.

    در آغازین روزهای بعثت، پیامبر( از خداوند مأموریت یافت، تا خویشان نزدیک خود را به اسلام دعوت کند.

    پیامبر ( به آنها فرمود : "هر کس از شما دعوت مرا بپذیرد، و بر دیگران سبقت گیرد، وزیر و جانشین و وصی من است." علی ( که از همه کوچکتر بود، اولین کسی بود که مبادرت کرد، و اسلام را پذیرفت.

    پیامبر( همچنین طبق روایتی که سنی و شیعه نقل کرده اند،‌ فرمود : "علی( در قول و فعل خود از خطا و معصیت مصون است.

    هر کاری که کند، و یا هر سخنی که بگوید، با دعوت دینی مطابقت دارد.

    و داناترین مردم به معارف و شریعت اسلام است." خدمات ارزنده و گرانبهای علی( در مدت حیات با عزت و پربرکتش، شگفتی همگان را بر می انگیزد.

    و اگر او نبود، اسلام بدست دشمنان حق ریشه کن شده بود.

    فتوحاتی که در جنگهای بدر و احد و خندق و خیبر بدست آمد، همه مدیون فداکاریهای علی( است.

    (1) حدیث غدیرخم از احادیث مسلّم و معتبر میان شیعه و سنی است.

    که بنابرآن پیامبر(، حضرت علی( را به ولایت و جانشینی خویش تعیین فرمود.

    این چنین فضایل و امتیازاتی بود که گروهی از مسلمین را به گرد او جمع می کرد.

    و در این میان گروهی نیز به او حسد می‌ورزیدند، و نسبت به او کینه داشتند.

    نام شیعه علی( و شیعه اهل بیت( ،‌ در سخنان پیامبر( بسیار دیده می شود.

    چنانکه می فرماید : "علی و شیعیانش در قیامت رستگار خواهند بود." هواداران و پیروان علی( ، نظر به مقام و منزلتی که آن حضرت نزد رسول خدا( و صحابه داشت، و نیز علم و آگاهی و درایت و شجاعت و دیانت آن حضرت، مسلّم می دانستند که خلافت و مرجعیت پس از پیامبر(، از آن علی( است.

    اما بر خلاف انتظار، و بر خلاف فرمایش رسول خدا(، پس از رحلت پیامبر( ،‌در حالی که هنوز پیکر مطهرش دفن نشده بود، اهل بیت و خویشان پیامبر(،‌و هواداران صدیق اهل بیت، که مشغول مراسم دفن بودند، خبر یافتند که عده ای دیگر، که بعدها اکثریت را تشکیل دادند، با کمال عجله و بی آنکه با این گروه، خصوصاً اهل بیت( ، مشورتی بکنند، و حتی اطلاع دهند، به بهانه خیرخواهی، برای مسلمین خلیفه معین کردند.

    و علی( و یارانش را در برابرعمل انجام شده قرار دادند.

    و زمانی که با مخالفت پیروان علی( موجه گشتند، گفتند که ابوبکر سالخورده و با تجربه است و علی( جوان و کم تجربه؛ مصلحت مسلمین چنین بود که ابوبکر خلیفه باشد.

    بدین ترتیب پس از رحلت پیامبر خدا(، مسلمانان عملاً به دو گروه تقسیم شدند.

    گروهی معتقد به ولایت علی( بودند، و گروهی خلافت ابوبکر را پذیرفتند.

    هواداران علی( برای احیاء حقوق اهل بیت( ،‌ در خصوص خلافت و مرجعیت ابوبکر و سپس عمر و عثمان، به انتقاد و اعتراض پرداختند، و از اکثریت مردم جدا شدند.

    شیعیان در زمان خلفای راشدین (ابوبکر ـ عمر ـ عثمان)،‌ پیوسته زیرفشار بودند.

    و پس از آن در مدت خلافت بنی امیه، هرگونه امان و مصونیت از جان و مالشان برداشته شد.

    و چه جنایتها که در حق شیعیان علی( صورت نگرفت!!

    (3) اینکه از آغاز علی( دست به قیام خونین علیه خلفای راشدین نزد، به جهت رعایت مصالح اسلام و مسلمین، و نداشتن نیروی کافی بود.

    در عین حال جمعیت معترضین، از جهت عقیده تسلیم اکثریت نشدند، و جانشینی رسول اکرم( و مرجعیت علمی را حق مطلق علی( می دانستند، و مراجعه علمی و معنوی را تنها به آن حضرت روا می دانستند.

    شیعه معتقد است که شریعت اسلام، بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر( است.

    و تا روز قیامت به اعتبار خود باقی است.

    و هرگز قابل تغییر نیست.

    ولی گردانندگان و طرفداران خلافت انتخابی، معتقدند که کتاب خدا مانند یک قانون اساسی محفوظ است، ولی سنت پیامبر( و بیانات او در اعتبار خود ثابت نیست، بلکه حکومت اسلامی می تواند به سبب اقتضای مصلحت، از اجرای آن صرف نظر کند.

    و با نقل روایات جعلی(صحابه مجتهدند و در اجتهاد و مصلحت بینی اگر درست عمل کنند مأجور و اگر خطا کنند معذروند.)، این اعتقاد خود را به تأیید رساندند.

    خلافت انتخابی، خمس را که حق اهل بیت( و خویشان پیامبراکرم( بود، ممنوع کرد.

    و نوشتن احادیث پیامبر( نیز قدغن گردید.

    و اگر به حدیث مکتوبی برمی خوردند،‌ آنرا می سوزانیدند.

    و این امر در زمان تمام خلفای راشدین، تا زمان عمربن عبدالعزیز،‌خلیفه اموی، ادامه داشت.(4) خلیفه دوم حج تمتع، و نکاح متعه، و گفتن "حی علی خیرالعمل" را در اذان نماز،‌ ممنوع کرد.

    و به جای این جمله، جمله "اصلاه خیرٌ من النوم" را وارد کرد.

    یعنی (نماز از خواب بهتر است.) او در تقسیم بیت المال نیز عدالت به خرج نمی داد،‌لذا اختلاف طبقاتی عجیبی را میان مسلمین موجب گشت.

    در زمان او معاویه در شام، با رسومات سلطنتی حکومت می کرد.

    و خلیفه او را کسرای عرب می نامید، و متعرّض او نبود.

    در زمان خلیفه سوم، عثمان، وضع از این هم بدتر گردید.

    او خویشان اموی خود را بر مردم مسلط کرد.

    و آنها آشکارا بی بندوباری را آغاز کردند، و از هرگونه ستم و بیداد و فسق و فجور و نقض قوانین اسلام ابایی نداشتند.

    خلیفه سوم که تحت تأثیر خویشاوندان اموی خویش بود، به شکایات مردم ترتیبی نمی داد.

    بلکه دستور تعقیب شاکی را نیز صادر می کرد.

    عاقبت مردم بر او شوریدند، و او را به قتل رساندند.

    هم در زمان او بود که حکومت معاویه بیش از پیش تقویت گردید.

    خود معاویه منشأ بسیاری از جنایتها و خیانتها، در حق اسلام و مسلمین است.

    (5) خلیفه اول با انتخاب اکثریت صحابه، و خلیفه دوم با وصیت خلیفه اول، و خلیفه سوم نیز با نظر شورای شش نفره، که اعضا و آئین نامه آنرا "عُمر" تعیین و تنظیم کرده بود، به خلافت رسید.

    و حال آنکه پیامبر اکرم(،‌در هنگام وفاتش دوات و قلم خواست، تا ولایت امیرالمؤمنین( را به ثبت رساند.

    ولی عمر مانع شد، و گفت که پیامبر( هزیان می گوید.

    به هنگام موت، خلیفه اول به خلافت عمر وصیت کرد، و در حین وصیت بیهوش شد.

    ولی عمر چیزی نگفت، و نسبت هزیان به او نداد.(6) سیاست خلفای راشدین در اداره امور، بر طبق اجتهاد و مصلحت وقت بود، که خلیفه تشخیص می داد.

    در معارف نیز تنها قرآن، بدون شرح و تفسیر، و بدون کنجکاوی در آیاتش، خوانده می شد.

    بیانات پیامبر( بدون اینکه نوشته شود، روایت می‌گردید، و از حد زبان و گوش تجاوز نمی کرد.

    و این امر موجبات بروز روایات ضد و نقیض، در مورد مسایل ضروری دین، از جمله نماز، گردید.

    در سایر رشته های علوم نیز در این مدت، قدمی برداشته نشد.

    و اکثریت مردم سرگرم فتوحات پی‌درپی اسلام،‌ و دلخوش به غنائم بودند.

    و عنایتی به علوم خاندان نبوت، که در رأسشان علی( بود، نمی شد.

    زمانی که قرار شد قرآن را به صورت مصحفی جمع آوری کنند، به مصحف علی( اهمیتی ندادند، و حتی او را در این امر مهم دخالت ندادند.

    اینها اموری است که پیروان علی( را، در عقیده و اعتقادشان راسخ تر می کرد.

    (7) آنگاه که علی( به خلافت رسید، عناصری که منافعشان به خطر افتاده بود، هر روز بهانه ای می تراشیدند.

    و از اینرو در تمام مدت خلافت امیرالمؤمنین(، که چهار سال و نه ماه به طول انجامید، جنگهای داخلی خونینی توسط این گروه برپاشد.

    علی( گرچه نتوانست در این مدت کوتاه، اوضاع درهم ریخته اسلامی را کاملاً به حال اول برگرداند، ولی از چند جهت، خلافت این بزرگ مرد تاریخ بشریت اهمیت دارد.

    به اجرای قوانین معطله اقدام کرد، و عدالت را در جامعه جاری ساخت.

    و بدین ترتیب به نسل جدید چهره حقیقی اسلام را نشان داد.

    زندگی او مانند فقیرترین مردم بود.

    و هرگز دوستان و خویشاوندان خود را بردیگران مقدم نداشت .

    با آن همه گرفتاریها و جنگهایی که در طول این مدت درگیر آن بود، ذخایر گرانبهایی از معارف الهی و علوم اسلامی در میان مردم بیادگار گذاشت.

    در طول خلافتش هرگز از در فریب و نیرنگ، برای پیشبرد مقاصدش وارد نشد، و به قوانین اسلام پایبند بود.

    دستور زبان عربی را وضع کرد، و اساس ادبیات عرب را بنیان نهاد.

    اول کسی بود که در اسلام بحثهای فلسفی را مطرح کرد، و به سبک استدلال آزاد و برهان منطقی سخن گفت.

    یازده هزار کلمه قصار از او ضبط شده است.

    و معارف اسلام را با شیواترین لهجه و روان ترین بیان، ایراد می نمود.

    گروه انبوهی از رجال دینی و دانشمندان اسلامی را تربیت کرد، که افراد ممتاز و برجسته ای در میان عرفای اسلامی، و خبرگان علم کلام، فقه، تفسیر، قرائت و غیره به شمار می آیند.(8) با همه جنایاتی که معاویه مرتکب گردید.

    اهل تسنن اعتقاد دارند که نمی شود او را لعن کرد.

    او مجرم نیست تا موجب لعن گردد، بلکه از جانب خدا برای او اجر و ثواب است.

    و اطاعت از او در همه اوامر و نواهی که می کرد، واجب و لازم است!

    ولی شیعه این بیهوده گوییها و مهملات را نمی پذیرد.

    طبق عقیده شیعه و سنی، علی(خلیفه مسلمین بود، و اطاعت از او واجب بود؛ نه اینکه در برابر او قیام کنند.

    اهل تسنن یزید فرزند معاویه را هم که مرتکب جنایات عدیده ای شد، و آن همه بی حرمتیها را به اهل بیت پیامبر( روا دانست، و شهادت امام حسین( و یارانش، و اسارت اهل بیتش به دستور او بود، و نیز علناً تظاهر به فسق می کرد، مستحق لعن نمی‌دانند.

    و می گویند که درباره‌ او باید سکوت کرد.

    چون اگر به قتل حسین بن علی( دستور داده باشد، باید لعن شود؛ ولی معلوم نیست.

    و یزید به هر حال مسلمان است، و لعن مسلمان جایز نیست.(9) در طول تاریخ، اهل تسنن به فرقه ها و مذاهب دیگری منشعب گشتند؛ از جمله گروهی به نام معتزله، و گروهی به نام اشاعره.

    همچنان که شیعه نیز به فرقه های مختلف انشعاب یافت.

    در میان مسلمانان تنها گروهی که به فلاح و رستگاری نزدیک شدند، شیعه دوازده امامی است.

    چرا که پشتوانه معارف و علوم آنها، دانش بیکران ائمه اطهار( است؛‌ که از خطا بدور می باشند، و کلام آنها برای شیعه حجت است.

    آنان که از کلام و انس و معرفت این بزرگواران، خود را محروم ساختند، گمراه گشتند.

    امیرالمؤمنین علی( می فرماید : "نگاهتان به اهل بیت پیامبر( باشد؛ از آن سمت بروید، که آنها می روند؛ و گام را به جای گام آنها بنهید.

    آنها شما را از راه هدایت بیرون نمی‌برند، و به سر منزل پستی سوق نمی دهند.

    اگر سکوت کردند، شما نیز سکوت کنید؛ و اگر قیام نمودند، بپا خیزید.

    از آنها پیشی نگیرید، که گمراه می شوید، و از آنها عقب نمانید، که هلاک می گردید." (10) و نیز می فرماید : "کجایند آنان که به دروغ و ستم خیال می کردند راسخان درعلمند.

    خداوند ما را مقامی بلند بخشید، و آنان را پست و خوار ساخت.

    به ما عطا نمود، و آنها را محروم ساخت.

    ما را داخل در رحمت خویش کرد، و آنها را خارج ساخت.

    از ناحیه ماهدایت عطا می شود، و کوردلان روشنی می گیرند.

    ائمه و پیشوایان از قریشند، درخت وجودشان در این خاندان، از تیره هاشم غرس شده است.

    امامت سزاوار دیگران نیست، و نباید راهبر و راهنمایان از غیر آنها باشند." در مورد مخالفان ائمه( چنین ادامه می دهد : "زندگی این جهان را برگزیدند، و آخرت را پشت سرانداختند.

    آب زلال و گوارا را رها کردند، و آبهای گندیده و پرلجن نوشیدند." (11) امام حسن مجتبی می فرمایند : "در مورد ما از خدا بترسید، که ما امیران و رؤسای شما هستیم."(12) به طور کلی اصول دین در نزد شیعه، "5" اصل است : "توحید،‌ عدل، نبوت، امامت و معاد"؛ و در نزد اهل تسنن (اکثریت اهل تسنن)"3" اصل می باشد : "توحید، نبوت و معاد".

    اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امرى است که هست و طبیعى است، و مخصوص شیعه و سنى هم نیست.

    بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنى، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است.

    تاریخ را نگاه کنید، مى‏بینید هم بین فرق فقهى و اصولى اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتى وجود داشته است.

    این اختلافات وقتى به سطوح پایین - مردم عامى - مى‏رسد، به جاهاى تند و خطرناکى هم مى‏رسد؛ دست به گریبان مى‏شوند.

    علما مى‏نشینند با هم حرف مى‏زنند و بحث مى‏کنند؛ لیکن وقتى نوبت به کسانى رسید که سلاح علمى ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادى استفاده مى‏کنند که این خطرناک است.

    در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعى مى‏کردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمى کارشان به درگیرى برسد؛ لیکن از یک دوره‏اى به این طرف، یک عامل دیگرى هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود.

    نمى‏خواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنى همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از کج‏فهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتى استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.

    لذا شما مى‏بینید برجستگان مبارزه با استعمار و استکبار، روى مسئله «وحدت امت اسلامى» تکیه مضاعف کرده‏اند.

    شما ببینید سیدجمال‏الدین اسدآبادى (رضوان‏اللَّه‏تعالى‏علیه) معروف به افغانى و شاگرد او شیخ محمد عبده و دیگران و دیگران، و از علماى شیعه مرحوم شرف‏الدین عاملى و بزرگان دیگرى، چه تلاشى کردند براى اینکه در مقابله با استعمار نگذارند این وسیله راحتِ در دست استعمار، به یک حربه علیه دنیاى اسلام تبدیل شود.

    امام بزرگوار ما از اول بر قضیه وحدت اسلامى اصرار مى‏کرد.

    استعمار، به این نقطه چشم دوخت و از آن حداکثر استفاده را کرد.

    من مى‏خواهم این را بگویم: در این کار، انگلیسیها از بقیه دشمنان استعمارى، متبحرترند؛ در ایران، ترکیه و کشورهاى عربى، و در شبه‏قاره هند، اینها سالها زندگى کرده‏اند، و با رموز کار آشنا هستند که چگونه مى‏شود سنى را علیه شیعه تحریک کرد و چگونه مى‏شود شیعه را علیه سنى تحریک کرد؛ اینها خوب بلدند.

    و کرده‏اند.

    از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، این حرکت استعمارى شدت گرفت؛ ما این را شاهد بودیم، از اول انقلاب نشانه‏هایش را مى‏دیدیم و هشدار مى‏دادیم؛ و این روزهاى اخیر، یا سالهاى اخیر به خاطر اینکه جمهورى اسلامى توانست یک هدف بزرگى را به دست آورد و به یک قله بزرگى برسد و آن قله عبارت بود از «بیدارى دنیاى اسلام»، انگیزه و داعى اختلاف‏افکنان و جبهه استکبار براى ایجاد اختلاف، شدیدتر و قویتر شد.

    لذا همه‏کارى مى‏کنند.

    این عواملى که اختلاف‏افکنى مى‏کنند، نه شیعه‏اند، نه سنى؛ نه به شیعه علاقه دارند، نه به تسنن؛ نه مقدسات شیعه را قبول دارند، نه مقدسات سنى را.

    چند روز پیش از این، بوش - رئیس‏جمهور امریکا - در سخنرانى‏اش به منفجر کردن حرم عسگریین (علیهماالسّلام) در عراق اشاره کرد؛ که منفجر کردند و اینها را تندروان سلفى کردند و شیعه را تحریک کردند و موفق شدند.

    این کار جلو چشم خود امریکاییها انجام گرفته!

    حرم عسگریین را در همان شهرى انجام دادند که مسلط بر امور امنیتى آن شهر و نیروهاى مسلحِ در حال تردد در آن شهر، امریکایى بودند؛ جلو چشم امریکاییها!

    مگر مى‏شد بدون اطلاع آنها، بدون اجازه آنها و بدون تدبیر آنها این کار انجام بگیرد؟

    خودشان این کار را کردند.

    منابع و مآخذ : 1.

    شیعه در اسلام، علامه طباطبایی 2.

    همان 3.

    همان 4.

    همان 5.

    همان 6.

    روضه الصفا،جلد2،ص260 7.

    شیعه در اسلام، علامه طباطبایی 8.

    همان 9.

    بررسی ادیان و مذاهب، نادر علی حکیمی جاغوری 10.

    نهج البلاغه،خطبه97 11.

    نهج البلاغه، خطبه 144 12.

    رهبری امام علی از دیدگاه قرآن، سیدشرف الدین رساله نوین امام خمینی، عبدالکریم بی آزار شیرازی

تقابل فکری شیعه و سنی سقیفه بنی ساعده در مطلب قبل و این مطلب که در جواب دیدگاه اهل سنت گفته شد به بررسی این سوال که آیا واقعا حق است که جانشین پیامبر با شوری انتخاب شود پرداخته شد که به اجمال مطالبی را عرض کردم و البته به این هم حتم نخواهد شد که امامت امری انتصابی از جانب ذات باری تعالی می باشد نه انتخاب زمینی که در وبلاگ یکی از دوستانم با ده مطلب در این پیرامون یا عناوین امامت ...

نقش روشنفکران شیعه و سنی در اتحاد مسلمانان (۲) ● یعنی چه نوع شیعه ای؟ ▪ شیعه تعاملی. شیعه تقابلی می گوید من حق هستم و بقیه ناحق. اما شیعه تعاملی بر گفت وگو و ارتباط تاکید دارد. شیعه تقابلی به برخورد ها کمک می کند و در این شرایط نهادهای رسمی هم موضع گیری هایی در همین راستا خواهند داشت که به خشونت و درگیری دامن می زند. مثلا «علامه فضل الله» لبنانی می گوید اگر جنگ بین ...

اختلافات اساسی و کلّی در مذهب تشیع و تسنّن چیست؟ منشأ اختلافات بین شیعه واهل سنت، اختلاف در امامت بعد از رسول خدا(ص) است. اهل سنّت اعتقادی به منصوب شدن امامان دوازده گانه از طرف پیامبر ندراند ولی شیعه معتقد است که پیامبر از طرف خدا، علی(ع) و فرزندان او را به عنوان امام و رهبر تعیین کرد و به مردم ابلاغ نمود که آنان مبیّن و مفسر قرآن و آگاه به رمز و رموز و بطون آن هستند. شیعیان در ...

مقاله حاضر بخش نخست مقاله ای بلند است که درباره «جامعه شیعه در مدینه» نگارش یافته و فصول اصلی آن عبارتند از: امیرنشین شیعی بنوالحسین، اشراف حسینی در مدینه جدید، حرب و شاخه های شیعی آن، نخاوله و ریشه ها و ویژگی های اجتماعی آنها. دو قسمت دیگر این مقاله در شماره های بعد به چاپ خواهد رسید و در انتها کتابنامه نیز خواهد آمد. إن شاء الله. پژوهش و تحقیقات من در باره شیعیان مدینه، از دهه ...

رسمیت مذهب تشیع اثنی عشری و اتحاد سیاسی ایران بر مبنای یکپارچگی مذهب شیعه امامیه اقتضاء می‌‌کرد تا جنبشی نیز در حوزه فرهنگ تشییع صورت گیرد و حرکت تألیف و ترجمه را تسریع وتقویت بخشد. تا زیر بنای اعتقادی و فکری و فقهی تشیع را در چارچوب مکتبی با پشتوانه‌ کلامی و فقهی قوی در ایران عرضه کند و آموزه‌های عقیدتی مذهب جدید برای تثبیت و استحکام نومذهبان، تبیین و تقسیم گردد و قواعد و ...

شیعه که در اصل لغت بمعنی پیرو می‌باشد به یکسانی گفته می‌شود که جانشینی پیعمبر اکرم (ص) حق اختصاصی خانواده رسالت می‌دانند و در معارف اسلام پیرو مکتب اهل بیت می‌باشند آغاز پیدایش شیعه را که برای اولین باربشیعه علی (ع) (اولین پیشوا از پیشوایان اهل بیت (ع) معروف شدند همان زمان حیات پیغمبر اکرم باید دانست و جریان ظهور و پیشرفت دعوت اسلام در بیست و سه سال زمان بعثت موجبات زیادی در ...

علی به حق بوده و مخالفان او اشتباه کردند در مورد اختلاف‌ میان‌ علی‌ رضی الله عنه و معاویه‌ اهل‌ سنت‌ بر این‌ متفقند که‌ علی‌ رضی الله عنه بر حق‌ بوده‌ و معاویه‌ و کسانی‌ که‌ بااو بودند از حکومت‌ علی‌ سرپیچی‌ کرده‌ بودند. اهل‌ سنت‌ از شیعیان‌ می‌خواهند حتی‌ یک‌ نوشته‌ در عقیده‌ اهل‌ سنت‌بیاورند که‌ مغایر این‌ موضوع‌ اهل‌ سنت‌ باشد. بر عکس‌ اهل‌ سنت‌ می‌توانند صدها کتاب‌ از ...

رسمیت مذهب تشیع اثنی عشری و اتحاد سیاسی ایران بر مبنای یکپارچگی مذهب شیعه امامیه اقتضاء می‌‌کرد تا جنبشی نیز در حوزه فرهنگ تشییع صورت گیرد و حرکت تألیف و ترجمه را تسریع وتقویت بخشد. تا زیر بنای اعتقادی و فکری و فقهی تشیع را در چارچوب مکتبی با پشتوانه‌ کلامی و فقهی قوی در ایران عرضه کند و آموزه‌های عقیدتی مذهب جدید برای تثبیت و استحکام نومذهبان، تبیین و تقسیم گردد و قواعد و ...

این کشور در شرق ایران با جمعیتی حدوداً 20 میلیون واقع می باشد. این کشور را شیعه و بقیه را سنی ها تشکیل می دهند. منطقه افغانسان را کوهستان، به نام بلندیهای هندوکش اشغال نموده است. تمرکز جمعیت بیشتر در جنوب جنوب شرقی است. نیروهای شیعی مذهب اکثراً در مناطق مرکزی که به هزار جات معروف می باشد ساکن اند. و در جدار مرز اکثراً اهل تسنن ساکن هستند تا سال 1315 نارد شاه در افغانستان حکومت ...

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی در این مقاله مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی مورد بحث قرار می دهیم و هدف این است که روشن کنیم آیا مسئولیت پزشک منوط به اثبات تقصیر او است یا فراتر از آن نیز می رود؟ و دیگر اینکه آیا پزشکی که به قصد احسان فردی را معالجه می نماید ولی به عللی آن فرد جان خود را از دست می دهد ضامن است مطلقاً در همه موارد یا در بعض موارد ضامن است؟ و یا ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول