دانلود مقاله دین زرتشت

Word 168 KB 13894 29
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: دین - دین زرتشت - زرتشت
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • هنگامی که آریائیان به ایران آمدند، پس از چند سالی زندگی روستایی و شهرنشینی شکل گرفت.

    در آن زمان انسان اصلاح‌گری جهت پایان دادن به خرافات و آئین‌های منحرف قیام کرد.

    این پیامبر مصلح خود را فرستاده خدای خوبی و روشنایی معرفی کرد.

    او خود را زرتشت و خدای آئینش را اهورا مزدا نامید.

    اکثر علمای اسلام زرتشتیان را اهل کتاب دانسته به دلیل این که در قرآن کریم مجوسی را در کنار پیروان ادیان دیگر می‌آورد.


    آئین زرتشت حدود یک قرن قبل از میلاد و بنابر تحقیق «جان ناس» در سال 660 ق.م تحول یافت و این آئین را (مزدیستی) یا (مزدیسنا) می‌نامند که به معنای «ستایش مزدا» است.


    زرتشتیان را «گبر» در «زبان سریانی» و کافر یا مجوس و یا پارسی می‌خوانند.


    زندگی‌نامه زرتشت
    درگاتها (بخشی از کتاب آسمانی زرتشت) نام وی را «زَرثوشتر» معادل «زرداشتر»؛ یعنی دارنده شتر زرد می‌باشد.


    پدرش پور وَشسب (دارنده اسب پیر) و مادرش «دَغدو» دوشنده گاو ماده از خاندان «سپیتَمَه» سپیدنژاد بوده است.


    او ایرانی و اهل آذربایجان بوده و محل بعثت او کوهی نزدیک دریاچه ارومیه بوده است.

    (از اینرو آب دریاچه ارومیه نزد زرتشتیان مقدس شمرده می‌شود.) زرتشت در سال 660 ق.م به دنیا آمده آمد.


    بعضی دیگر با قراین و دلایل موجه برآنند که زمان ظهور این پیغمبر ایرانی 1000 ق.م بوده است.


    روایات باستانی بر آن است که زرتشت در 15 سالگی نزد آموزگاری تعلیم یافت، و از او «کَشتی» «بند مقدس زرتشتیان» را دریافت کرد، از آغاز عمر به خوی مهربانی و سرشت لطیف معروف گردید.


    او در سن بیست سالگی برای یافتن اسرار مذهبی که اعماق ضمیر او را مشوش می‌داشت، خانواده را رها کرده و در اطراف جهان سرگردان شد.


    چون به 30 سالگی رسید مکاشفاتی به او دست داد، نخستین بار شبحی که بلندی قامت او نه برابر انسان بود، در برابر نظرش نمودار گردید، آن فرشته بهمن (پندار نیک) نام داشت.

    بهمن به زرتشت فرمان داد: جامه عاریتی کالبد را از جان دور کند و روان را پاک و طاهر کرده، آنگاه در پیشگاه اهورامزدا؛ یعنی خدای یکتا حاضر گردد، زرتشت به گفته فرشته عمل کرد پس اهورامزدا او را تعلیم داد و به پیامبری برگزید، سپس امر فرمود: که حقایق و تعالیم و تکالیف آئین بهی را به عالمیان بیاموزد.


    درگاتها که ظاهراً کلمات زرتشت است به این مکاشفات اشاره شده است.


    زرتشت پس از این مکاشفه، بی‌درنگ تعلیم خلایق را آغاز کرد، در ابتدا کسی به سخنان او گوش نداد.

    امّان پس از ده سال نخستین کسی که آئین او را پذیرفت، و به او گروید عموزاده وی مردی به نام «میدینیمائونها» بود.


    سپس زرتشت به دربار یکی از پادشاهان بلاد شرقی به نام ویشتاسپ راه یافت.

    ویشتاسب که ظاهراً مردی، پاکدل و نیکومنش بود، پس از دو سال با زرتشت همراه گردید، و آن هنگامی بود که معجزه‌ای از زرتشت ظاهر شد.


    آن معجزه این بود؛ اسب سیاه ویشتاسب به بیماری مهلکی مبتلا شده بود و قابل درمان نبود؛ از آنجا که زرتشت آن اسب را درمان کرد، مورد مهر و توجه همسر ویشتاسب، به نام «هوتائوسا» و اطرافیان شاه قرار گرفت.

    بدین سبب ویشتاسب هم از زرتشت حمایت و پشتیبانی کرد و دین او را در میان مردم خود رواج داد.


    از پیروان مؤثر و نیرومند زرتشت دو بردار از طبقه نجبا به نام «فراشائوشترا» و «جامناسپا» بودند که با او خویشاوندی پیدا کردند.

    اولی دختر خود را به او داد، و دومی دختر زرتشت را که از همسر اول زرتشت اول زرتشت بود به همسری برگزید.

    سپس زرتشت در جنگ دوم با اسفندیار همراه شد و هنگامی که تورانیان بر شهر بلخ تسلّط یافتند؛ او را در سن 77 سالگی در حالی که مقابل محراب آتش مشغول عبادت بود، به قتل رساندند.

    مکتب زرتشت این مکتب در ابتداء آئینی اخلاقی و طریقه یگانه‌پرستی بود.

    زرتشت اهورامزدا را خدای یکتا و معبود خود نامید، او را خدای عالم و خلاّق نظام طبیعت می‌دانست، عبادت و پرستش را برخلاف آئین هندوان و دیگر ادیان گذشته خاص اهورامزدا که ذاتش به حکمت محض و خیر مطلق متصف است، قرار داد.

    اصول تعالیم زرتشت 1- اعلام پیامبری خود از ناحیه اهورامزدا 2- اعتقاد بر این که از میان همه ارواح یک روان خوب و نیکو به نام اهورامزدا وجود دارد.

    3-اراده و اوامر اهورامزدا به وسیله فرشتگانی انجام می‌گیرد که عبارتند از: 1.

    وُهومَن (بهمن) فرشته پندار نیک؛ 2.

    آشه وهیشه (اردیبهشت) فرشته راستی و عدالت؛ 3.

    خشثره (خرداد) فرشته رسایی‌ها و کامروائی؛ 4.

    سپنته (شهریور) فرشته نیرو و قدرت کامل؛ 5.

    هَئورتات (اسفندارمز) فرشته شفقت و لطف؛ 6.

    امرتات (مرداد) فرشته بقاء و جاودانگی؛ 4- با آن که اهورامزدا در عرض خود هیچ ضد و ندی ندارد، با این وصف زرتشت معتقد است در برابر هر نیکی، بدیی موجود است.

    این ضدیت و دوگانگی بین دو عنصر بدی و نیکی از ابتدای خلقت وجود داشته است.

    نصوص کتب زرتشتی، درباره حد مسؤولیت اهورامزدا، در خصوص ایجاد روح شریر بسیار مبهم است.

    معلوم نیست که «انگره مینو» روح پلید، با اهورامزدا بوده یا بعداً خلق شده است.

    امّا شکی نیست که انگره مینو با اهورامزدا در حال ستیز و پیکار است.

    5- روزی که اهورامزدا آدمی را آفرید، او را آزادی عمل عطا کرد که از بین دو راه، خطا و صواب یک راه را انتخاب کند، و آنان که گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک، آبادانی، کشاورزی، دامداری را برگزینند در صواب هستند.

    6- گرچه خیر و شر به خوبی در اوستا تعریف نشده امّا آمده است هر که آئین زرتشت را پذیرفت، در خیر است و هر که به ادیان گذشته باشد، در شر است و خلاصه این که، آدمی خوب و نیکو است که همیشه راستگو و از درد و رنج بیزار است، و آدم بد و شریر کسی است، که خلاف این اعمال انجام دهد.

    7- آتش در اوستا عطیه یزدان، رمز قدوسی و نشانی گرانبها از اهورامزدا معرفی شده است، بدین جهت زرتشتیان آتش را مقدس شمارده و عبادت در مقابل آن را جزء آداب و تشریفات مذهبی خود قرار داده‌اند.

    8- در اوستا آمده:آخرالامر «اهورامزدا» بر «انگره‌مینو» پیروز می‌گردد، و آن روز، قیامت فرا می‌رسد و اندکی پس از مرگ، محاکمه مرده آغاز می‌شود و مردگان از پل چنیوت (پل جداکننده) عبور خواهند کرد.

    نیکان از پل گذشته به بهشت می‌روند، و بدان به پایین پرتاب شده، به جهنم می‌روند.» تحولات آئین زرتشت پس از درگذشت زرتشت آئین وی به وسیله پیشوایان، روحانیون و فرمانروایان دستخوش دگرگونی‌های فراوانی گردید.

    1- جنبه اُلوهیت دادن به زرتشت (شبان فقرا) مانند این که درگاتها آمده است؛ او بود که زمین و آسمان را به حرکت درآورد و از این قبیل افسانه‌های فراوانی که در زرتشت نامه (1200 م) تدوین گردیده است.

    2- اندیشه توحید دستخوش تغییراتی گردید.

    مانند ان که وحدت اورمزد (نام اختصاری اهورامزدا) مورد تردید قرار گرفت و الهه‌های دیگری که دارای توانایی و نیروی فوق‌الطبیعه بودند به ظهور رسیدند.

    (همچون فرشتگان شش‌گانه که تبدیل شدند به: وهومنه: خدای زراعت، آشا: محافظ آتش، خشترا: پروردگار سنگ‌ها و معادن و ...

    .) و همچنین تعداد الهه‌ها به بالاتر از این هم رسید، زیرا عامه مردم به فرشتگانی به نام یازاتا (یزدانها) قائل گردیدند.

    از اینرو یزدانها به چهل تن رسیدند که در کتب زرتشتی‌ها از آنها نام برده شده است.

    مثلاً عقیده به تقدیس شربت الهی «عصاره،‌ هوما» تا حدی رواج یافت؛ که در «ریگ ودا» آمده است، آن شربت خاصیت اعطای طول عمر، خلود روح و خاصیت ضد مرگ (نامیرایی) دارد و در واقع آن گیاه را خدایی صاحب روانی عُلوی و شفابخش تصور کردند.

    3- اعتقاد به مبدأ شر و عامل تباهکاری و خطا در طول زمان تحوّل حاصل کرده و دین زرتشت از آئین یکتاپرستی به آئین دوگانه اخلاقی در آمده است.

    بعضی از قطعات و اجزای اوستا که از آثار قرون اخیر است«انگوه مینو» را هم‌شأن و هم‌تراز با «اهورامزدا» شناسانده تا جایی که می‌گوید: هر دو در خلقت عالم به تساوی شریک بوده‌اند و به صورت دو عامل تساوی با یکدیگر به ستیز و نبرد می‌پردازند و بلکه بالاتر «انگره و مینو» (ابلیس) خالق بدی‌ها و زشتی‌ها حتی مرگ است!» 4- تبدیل امور اخلاقی به امور تشریفاتی مبارزه با دیوها و اهریمن در زندگی، یک امر اخلاقی دین زرتشت بود.

    امّا بعدها به منظور باطل کردن نیروی دیوها و دوری از اهریمنان کتاب «وندیداد» عمل کردن به منتره‌ها (افسون‌ها) را توصیه نمود که با خواندن و قرائت بعضی عبارت گاتها، جلوگیری از شر شیاطین می‌شود و همچنین نوشیدن شربت الاهی «هوما» در از بین بردن شر دیوها مؤثر است.

    از اینرو، موبدان و روحانیون زرتشتی شربت «هوما» را در مراسم‌های خود نوشیده و به دیگران هم می‌نوشانند.

    5- تحوّل بنیادی در مسأله حیات زرتشت اصل و قاعده‌ای را بنیان نهاد و گفت: «هر کس مسؤول عمل خود است و دستاوردهای سرنوشت او در حیات دیگر معلوم خواهد شد.» امّا زرتشتیان قرون بعد مسأله حیات عقبی را مبتنی بر یک سلسله افکار و تصورات، همراه با جزئیات اوصاف و تفصیلات بسیار، از قرار ذیل بیان نمودند.

    الف) چهار روز پس از مرگ، زندگانی دیگر آغاز می‌گردد؛ ب) در سه شب اول، روان مرده بر سر پیکر می‌نشیند و به کردار، پندار و گفتار خود می‌اندیشد.

    ج) روز چهارم روان مرده به سوی «پل چنیوت» که گذرگاه همه مردگان است روان می‌شود و در برابر آن پل، «میترا» و همکارانش، یعنی «سروش وداشنو» او را به داوری می‌خوانند؛ د) نیکوکاران با ضمیر خود، که به شکل دوشیزه‌ای زیبا است، مواجه می‌شوند؛ آنگاه بوی خوش فردوس و اعمال نیک نیکوکار، به استقبال او آمده و هر دو شادی‌کنان و سبکبال وارد فردوس می‌شوند.

    امّا تبهکاران باید از پلی که مانند تیغه‌ای تیزتر از لبه شمشیر بوده و زیر آن جایگاه دوزخ است عبور کنند، در آن هنگام بادی سخت، گزنده و گندناک از دوزخ می‌وزد، شبحی هولناک در میانه پل ظاهر شده، او را در برگرفته و از فراز پل به دوزخ سرنگون می‌کند.

    در این خصوص مطالب و داستان‌های فراوانی در کتب زرتشتیان وارد شده است.

    هـ) تعیین روز رستاخیر: زرتشتیان معتقد به «دور زمان» هستند؛ یعنی هر دور سه هزار سال است.

    حضرت زرتشت در آغاز دوره آخرین ظهور کرده، و پس از او سه تن نجات‌دهنده هر هزار سال خواهند آمد.

    هزاره اول «اوشتار»؛ هزاره دوم «اوشتار ماده»؛ هزاره سوم «سوشیانت»؛ که رأس هزاره سوم آخرالزمان است.

    برخی آورده‌اند: در آئین زرتشت، دوره کنونی جهان 12000 هزار سال است.

    خدای نیکی 3000 سال به تنهائی حکمرانی کرد، و 9000 سال به خدای بدی مهلت داد.

    پس از سه هزار سال زرتشت آفریده شد.

    آئین و رسوم زرتشتیان الف) از رسوم مهم زرتشتیان، پاکی آتش و حفظ آن از لوث کدورتها و پلیدی‌ها است.

    آداب طهارت آتش: زرتشتیان چند عدد هیزم از چوب صندل معطر تراشیده، توده می‌کنند و بر فراز شراره «آتش»، بدون لمس کردن در قاشق فلزی که روزنی کوچک در میان آن است قرار می‌دهند تا آن که آتش چوب‌های مقدس را مشتعل سازد.

    در این هنگام مشغول به قرائت و تلاوت دعا می‌شوند و این عمل را نود و یک بار تکرار می‌کنند.

    ب) معبد و اعمال آن افراد زرتشتی قبل از ورود به معبد دست و روی خود را با آب می‌شویند سپس قسمتی از اوستا را (کستی) تلاوت می‌کنند و بعد کفش‌ها را از پا بیرون آورده، به اطاق معبد داخل می‌شوند، و در برابر آتشدان مقدس نماز خوانده و هدیه‌ای یا صندلی معطر، برای موبد تقدیم می‌کنند.

    مهم‌ترین زیارت آتشکده در روز «نوروز» است.

    از اینرو برخی از اعمالی که ایرانیان در عید نوروز انجام می‌دهند از آئین زرتشتیان است.

    ج) برج خاموشان دخمه یا برجی است که از سنگ ساخته شده و پارسایان اجساد مردگان را در آن قرار می‌دهند؛ زیرا جسد مرده نزد آنان سخت ناپاک و نجس است.

    نباید آب و خاک و آتش به آن آلوده گردد، دخمه‌ها معمولاً سه طبقه است، طبقه بالا مردان، در وسط زنان و در پایین کودکان قرار می‌گیرند.

    ناقلان جنازه معمولاً شش نفر هستند.

    وقتی جنازه به وسیله حیوانات متلاشی شد، ناقلان بعد از چند روز استخوان‌ها را در چاه‌های مخصوص می‌ریزند.

    د) فرزندان ذکور وقتی به سن معیّن برسند، پیراهن مقدس (سدره) را طی مراسمی بر تن می‌کند و ریسمان مقدس (کشتی) « که از سه تار ترکیب شده، و آن سه رمز کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک است» بر کمر می‌بندند.

    لازم به ذکر است، پس از فتوحات اسلامی بسیاری از زرتشتیان از ایران جلای وطن کردند.

    به سواحل خلیج‌فارس و یکی از دامنه‌های غربی هند خاک گبرات مهاجرت کردند، آنان را در هندوستان پارسی می‌خوانند.

    تأسیس یهودیت تورات می‌گوید: حضرت موسی (ع) وعده داد بنی‌اسرائیل را از دست مصریان نجات دهد، و سرزمین کنعانیان و حدود آن را که اماکن پربرکتی بود، به ایشان عطا کند، از اینرو وی با معجزاتی عازم مصر شد.

    قرار شد، حضرت هارون (ع) در این امر به او کمک کند.

    معجزات 1- عصای خود و بردارش تبدیل به اژدها شد و در مجلس فرعون تمام آلات و ادوات آنان را بلعید، و جادوگران مجلس، بدون ترس به او ایمان آوردند.

    2- نور سفیدی از دست حضرت موسی ساطع می‌گردید (ید بیضاء) 3- ده نوع عذاب برای مصریان.

    الف) تبدیل شدن آبهای مصریان به خون؛ ب) زیاد شدن قورباغه میان آنان؛ پ) زیاد شدن پشه؛ ت) زیاد شدن مگس؛ ث) مرگ حیوانات مصریان؛ ج) ابتلای مصریان و حیوانات آنها به دُمَل؛ چ) تلفات شدید حیوانات و مزارع بر اثر تگرگ؛ ح) زیاد شدن ملخ؛ خ) تاریک شدن خانه‌های مصریان تا سه رور؛ د) هلاک شدن نخست زادگان مصریان و حیوانات آنان.

    البته لازم به ذکر است که معجزات آن حضرت به صریح قرآن وتورات بیش از این اعداد می‌باشد.

    دوران سرگردانی به گفته تورات: فرعون سرانجام تسلیم شد، و شبانه، حضرت موسی و هارون (ع) را فراخواند، و اجازه داد، تا با قومشان به هر کجا تصمیم دارند، بروند.

    امّا پس از چندی پشیمان شد و به تعقیب آنان شتافت.

    وقتی قوم بنی‌اسرائیل از دور، آمدن فرعونیان را مشاهده کردند، حضرت موسی (ع) دست خود را به طرف دریا دراز کرد، دریا شکافته شد، و آنان به آسانی عبور کردند.

    پس از مدتی بنی‌اسرائیل، در حوالی شبه جزیره سینا توقف کردند و هر روز برای آنان از آسمان چیزی مانند شبنم و بلدرچین (سلوی) فرود می‌آمد و آنان می‌خوردند، این جریان تا چهل سال ادامه داشت.

    منابع آئین یهود هنگامی که سه ماه از خروج بنی‌اسرائیل از مصر گذشته بود، حضرت موسی (ع) مأموریت یافت برای گفتگو با خداوند بالای طور سینا (کوه سینا) برود وی در آنجا لوح دریافت کرد که فرمان خداوند، بر آنها نقش بسته بود.

    طبق گفته تورات: وقتی آن حضرت از کوه پایین آمد، مشاهده کرد، که بنی‌اسرائیل نزد هارون رفته، و از او خواستند؛ تا برای آنان خدایانی بسازد و آن حضرت هم از طلاهای مردم گوساله‌ای برای آنان ساخته است.

    از اینرو، آن حضرت خشمگین و دو لوح را بر زمین زده و شکست سپس هارون را مواخده کرد و گوساله را خرد کرده و سوزاند.

    سپس امر کرد شمشیرهای خود را بردارند و نصف روز یکدیگر را بکشند.

    سپس خداوند؛ به حضرت موسی (ع) دستور داد، دو لوح سنگی، مانند لوح‌های خرد شده بسازد، تا خداوند وصایای مذکور را بر آنها بنویسد.

    الواح و ده فرمان از جمله فرمان‌های که در لوح نقش بسته بود، ده فرمان معروف بود.

    1- برای خود خدایی جز من نگیرید.

    2- به بت سجده نکنید.

    3- نام خدا را به باطل نبرید.

    4- شنبه را گرامی بدارید.

    5- پدر و مادر را احترام کنید.

    6- کسی را به قتل نرسانید.

    7- زنا نکنید.

    8- دزدی نکنید.

    9- بر همسایه شهادت دروغ ندهید.

    10- به اموال و ناموس همسایه طمع نورزید.

    تورات تقریباً همه اهل کتاب معتقدند که حضرت موسی (ع) تورات را تألیف کرده است به گونه‌ای که فرقه فریسیان یهود در تأکید بر این عقیده، مخالف آن را مرتد می‌دانند.

    امّا بین دانشمندان یهودی مانند ابن‌عزرا و فیلسوف هندی به نام « باروخ اسپینوزا» (در رساله الهیات و فلسفه) به این مطلب انتقاد دارند.

    اسپینوزا می‌گوید: نویسنده تورات نمی‌تواند حضرت موسی (ع) باشد؛ زیرا مربوط بودن برخی از مطالب تورات به زمان‌های بعد از آن حضرت قطعی است.

    مسیحیان تورات را در مقابل انجیل که عهد جدید است «عهد عتیق» نام می‌برند.

    مطالب تورات تورات در پنج قسمت تنظیم گردیده است: 1- سفرهای پنج‌گانه 2- وقایع تاریخی 3- حِکم، مناجات و شعر 4- پیشگویی‌های انبیا 5- اپوکریفا اسفار پنج‌گانه امّا در مورد قسمت اول، بنابر گفته برخی مورخان، همان تورات واقعی شناخته می‌شود.

    1- سِفر پیدایش: درباره آفرینش جهان و داستان حضرت آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و یوسف (ع) 2- سفر خروج: درباره تولد و بعثت حضرت موسی، خروج از بنی‌اسرائیل از مصر و احکام 3- سفر لاویان: احکام کاهنان از نسل هارون و خاندان لاوی 4- سفر اعداد: آمار بنی‌اسرائیل در عصر حضرت موسی (ع)، شریعت و تاریخ ایشان.

    5- سفر تثنیه: تکرار احکام در اسفار چهارگانه و تاریخ بنی‌اسرائیل و وفات حضرت موسی (ع) .

    وقایع تاریخی 1- صحیفه یوشع: تاریخ و سیره یوشع‌ بن نون جانشین حضرت موسی (ع) (شاگرد ایلیای پیامبر) 2- سفر داوران: تاریخ قضات بنی‌اسرائیل قبل از نصب پادشاهان 3- کتاب روت: شرح حال زنی به نام روت جده حضرت داود 4- کتاب اول سموئیل: تاریخ سموئیل و تعیین شائول (طالوت) به سلطنت 5- کتاب دوم سموئیل: پادشاهی حضرت داود (ع) 6- کتاب اول پادشاهان: ادامه پادشاهی حضرت داود(ع) و سلطنت حضرت سلیمان (ع) 7- کتاب دوم پادشاهان: ادامه پادشاهی بنی‌اسرائیل تا حمله بخت نصر 8- کتاب اول تاریخ‌الایام: نسب نامه بنی‌اسرائیل تا وفات حضرت داود (ع) 9- کتاب دوم تاریخ‌الایام: پادشاهی حضرت سلیمان (ع) و ملوک بعدی 10- کتاب عزراء: نوسازی اورشلیم و آزادی بنی‌اسرائیل همراه عزیز 11- کتاب یخیما: بازسازی اورشلیم و بازگشت یهودیان (دوره هخامنشی) 12- کتاب استر: رفع خطر نابودی یهودیان با وساطت استر همسر یهودی خشایار شاه (مدفون در همدان).

    عقاید و احکام مذهبی یهود الف) خدا «دین یهود، از آغاز بر توحید استوار بوده است، بدین سبب انبیای یهود با شرک مبارزه کرده‌اند.

    امّا به مرور زمان، مردم، از دین خود غفلت و به شکل‌هایی به شرک روی آوردند.

    نام خاص خدی یهود «یَهْوَهْ» یعنی باشنده (موجود) است.

    چون این نام از اسمای اعظم است، به جهت این که بی‌احترامی در ذکر آن اسم نگردد، «یهوه» می‌نویسند و «اونایی» یا «اودنای»؛ یعنی خداوندگار، یا آقای ما، می‌گویند.

    یکی دیگر از نام‌های خدا درمیان یهودیان «اِهیه اَثیر اِهیه» به معنای «هستم آنچه هستم» می‌باشد.

    وجود خداوند، در دین یهود، خاصه در تورات و تَلمود، به گونه‌ای تعریف شده، که با گفته برخی از فلاسفه یهود، سازگاری ندارد.

    موسی بن میمون، فیلسوف وپزشک یهودی می‌گوید: یهودیان، به یگانگی خدا، مجرد بودن او و نداشتن زمان وحکنت، عدالت وقابلتقرب بودن از راه عبادت، اعتقاد دارند.» «اما خداوند درتورات شکل عجیبی به خود گرفته است.

    مثلاً: مانند انسان است.

    گیسو و لباس دارد.

    دوپا دارد.

    مانند انسان راه می‌رود.

    از آسمان به زمین فرود آمده به هر کجا که بخواهد می‌رود وجایی را برای خویش مسکن قرار می‌دهد.

    بدون نشانه نمی‌تواند.

    خانه مؤمنان را از خانه کفّار تمیز دهد.

    از خیلی چیزهای بی‌خبر است.

    پیمان شکن است.

    از کرده خود پشیمان می‌شود.

    10- گاهی اسف می‌برد، واندوگین می‌شود بر کاری که کرده است.

    11- با انسان کشتی می‌گیرد.

    12- در عین این که سه است یکی است؛ یعنی هم یگانه و هم سه‌گانه است.

    13- مار، راستگوتر از اوست؛ زیرا خدا دروغ می‌گوید.

    14- از آسمان‌ها به زیر آمده، بین کلام مردم تفرقه می‌اندازه؛ چون از وحدت کلام آنها می‌ترسد.

    15- دم دمی مزاج است؛ یعنی چیزی را می‌گوید و باز تغییر می‌دهد.

    در تَلمود هم آمده است: «هرگز خداوند از کارهای ابلهانه، غضب و دروغ برکنار نیست.» ب) پیامبران «یهودیان بهنبوت معتقدند.

    البته برای آن معنای ویژه‌ای قائلند؛ که همان پیشگویی است.

    از اینرو هفده کتاب پایان عهد عتیق، به پیشگویی‌های انبیاء شهرت دارد.

    آنچه از تورات ودیگر کتب یهود به دست می‌آید، آنان برای انبیا خود عصمت قائل نیستند.

    بدین جهت از انبیا یهود درتورات می‌خوانیم: یا زنان نامحرم زنا می‌کنند مانند حضرت داود.

    با دختران خود زنا می‌کنند مانند حضرت لوط.

    مردم را فریب می‌دهند و آنها را کشته وزنهایشان را به همسری در می‌آورند.(حضرت داود) 4- با خداوند کشتی می‌گیرند، چنان چه به یعقوب نسبت می‌دهند.

    کارهایی را که خداوند نهی کرده، انجام می دهند، مانند حضرت سلیمان.

    قلب‌هایشان به جانب بت، مایل می‌شود، مانند حضرت سلیمان.

    برای پرستش بت‌ها، خانه می‌سازند، حضرت سلیمان.

    به خاطر عیب‌شان خداوند می‌خواهد، آنها را بکشد حضرت موسی.

    ستمکار هستند، وبه کشتار کودکان، افتادگان وحیوانات فرمان می‌دهند.

    حضر موسی.

    10- با خداوند درشتی وخشونت می‌کنند، حضرت موسی 11- سال‌های متمادی بینمردم لخت وپابرهنه راه می‌روند، اشعیای پیامبر.

    12- به گردن‌های خود، بند و یوغ ی‌گذارند، ارمیای پیامبر 13- خداوند فرمانشان می‌دهد، تا نان آلوده به نجاست انسانی بخورند، به حزقیال پیامبر نسبت می‌دهند.

    14- خداوند به آنها دستور می‌دهد، که سرو صورت خود را بتراشند.

    حزقیال پیامبر.

    15- خداوند امرشان می‌کند، تا زن زنازاده را به همسری درآورنند.

    به هوشع پیامبر نسبت می‌دهند.

    16- مردم را ب پرستش بت، ترغیب کرده و خود بت می‌سازند.

    حضرت هارون.

    17- از نسل زنا متولد شده‌اند.

    به یفتاح پیامبر نسبت می‌دهند.

    18- شراب می‌نوشند، مستی می کنند، به حضرت نوح نسبت می‌دهند.

    19- نبوت را به زور از خداوند می‌گیرند، به حضرت نوح نسبت می‌دهند.

    «این مطالب برخی از صفات پیامبران و سفرای الهی در نظر عهد عتیق است.

    آری یهود، این صفات زشت و ناروا را به پیامبران خویش نسبت می‌دهند، تا ساحت خود را از هر آلودگی و معصیتی منزه سازند، تا اگر زنا کردند، شراب خوردند، دروغ گفتند، وعهد و پیمان شکستند، کسی آنان را سرزنش نکند.» خلاصه احکام یهود «یهودیان بر خلاف مسیحیان از مردا و نجاسات؛ مانند منی، خون، ادرار آدمی، اجتناب می‌کنند و حیوانی که نشخوار نکرده، و سم شکافته نداشته باشد؛ مانند خوک، شیر، ببر، پلنگ، خرگوش، روباه، میمون را نجس دانسته و نمی‌خوردند.

    از پرندگان، گوشت کلاغ، کرکس، عقاب، لک‌لک، هدهد؛ واز حشرات موش، خرچنگ، مار، سوسمار، لاک‌پشت، خارپشت و قورباغه را حرام دانسته وبرخلاف مسیحیان نمی‌خوردند.

    یهودیان سه مرتبه به سوی مسجدالاقصی، ایستاده، نماز می‌خوانند.

    25 ساعت از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها خودداری می‌کنند.

    زکات، جهاد، و اطاعت زن از شوهر را واجب می‌دانند.

    برخلاف مسیحیان از جنابت، حیض، نفاس، استحاضه، و مس میت غسل می‌کنند.

    در ازدواج دختر، رضایت پدر را شرط می‌دانند.

    ازدواج مطلقه را جایز نمی‌دانند.

    به قربانی در اعیاد و غیره انتقاد دارند.

    اولین محصول مزارع و بچه‌های نر حیوانات را به وسیله کاهن، قربانی کرده و می‌سوزانند.

    امّا اولین نوزاد انسان را به کاهن داده و از او می‌خرند.» علل شکل‌گیری و پیدایش صهیونیسم «دین یهود تبلیغ ندارد؛ زیرا یهودیان، دین خود را نعمتی الهی می‌دانند.

    صهیون، نام تپه‌ای در قدس است.

    این نام همواره یادآور اقتدار آن قوم بوده و در کتاب‌های انبیای متأخّر آمده است.

    علت پیدایش صهیونیزم مطالبی بود که در تورات و تَلمود وجود داشت.

    مثلاً در تَلمود آمده است: ـ ارواح یهود از ارواح دیگران افضل است؛ زیرا ارواح یهود جزو خداوند است، و نزد خدا عزیزتر است.

    و ارواح دیگران، شیطانی و مانند ارواح حیوانات است.

    ـ نطفه غیریهودی مثل بقیه حیوانات است.

    ـ بهشت مخصوص یهود است، و کسی جز آنها داخل آن نمی‌شود.

    ولی جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است.

    ـ بر یهود لازم است که املاک دیگران را خریداری کرده تا آنها صاحب ملک نباشند، تا همیشه سلطه اقتصادی برای یهود باشد.

    می‌گویند: وای بر ما این چه ننگی است که ما جیره‌خوار دیگران باشیم.

    ـ کشتن مسیحی، از واجبات مذهبی ما است و پیمان بستن با او یهودی را ملزم به ادا نمی‌کند.» « ـ رؤسای مذهب نصرانی و هر که دشمن یهود است را باید در هر روزی سه مرتبه لعن کرد.

    ـ اسرائیلی در نزد خداوند بیش از ملائکه محبوب و معتبر است.

    اگر یک یهودی، غیریهودی را بزند، چنان است که به عزت الهیه جسارت کرده است، جزای آن شخص جز مرگ چیز دیگری نیست.

    ـ اگر یهود نبود برکت از روی زمین برداشته می‌شد و آفتاب در نمی‌آمد و باران نمی‌بارید.

    ـ سگ افضل از غیریهودی است؛ زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد، ولی نان دادن به اجنبی حرام است.

    ـ خانه‌های غیریهود به منزله طویله است.

    ـ اجانب دشمن خدا و مثل خوک قتلشان واجب است.

    ـ غش و خدعه کردن با غیریهودی بی‌مانع است.

    ـ سلام کردن بر کفّار اشکال ندارد، به شرط آن که مخفیانه او را مسخره کرده باشد.

    ـ چون یهود با عزت الهیه مساوی هستند.

    بنابراین تمام دنیا و هر چه در اوست، ملک آنها می‌باشد، و حق دارند بر آن تسلط کامل داشته باشند.

    دزدی از یهودی حرام و از غیر جایز است.» « ـ یهود مانند زن شوهردار است.

    که باید به استراحت پرداخته و دیگران روزی آنها را تأمین کنند.

    ـ ربودن اموال دیگران؛ مانند سرقت صموئیل خاخام، از مرداجنبی بلاشکال است.

    ـ به غیریهودی قرض ندهید مگر آنکه نزول بگیرید.

    ـ نجات غیریهودی حرام است.

    هرچند در چاه افتاده باشد و کمک یهودی به غیر، ذنب لایغفر است.

    ـ تا می‌توانید از غیریهود بکشید وگرنه خلاف شرع کرده‌اید.

    ـ هلاک کردن مسیحی ثواب بسیار دارد، و در صورت عدم امکان سبب هلاکش را فراهم کنید.

    ـ تَعَدّی کردن به ناموس غیریهودی، مانعی ندارد.

    آنچه نقل شد، احتیاج به توضیح و تعلیقی ندارد؛ زیرا معلوم می‌شود یهود یک حزب خطرناکی است، که برای فریب دادن مردم در لباس مذهب در آمده است.

    در نتیجه تمام این تعلیمات در تجاوز یهود به انسان‌ها، به صورت عملی درآمد، و از اواخر قرن نوزدهم وقتی یهودیان از روسیه اخراج شدند.

    گروهی به فلسطین رفتند و در مکانی نزدیکی دریای مدیترانه ساکن شدند و نام صهیون را برای آنجا برگزیدند، و در مرور زمان با پیوستن یهودیان اروپا به آنان با نادیده گرفتن سنت انتظار برای کسب استقلال و عزت، صهیونیزم را بنیاد نهادند و با قساوت آمیزترین شیوه، به حمایت امریکا و انگلیس و ضعف و زبونی رهبران کشورهای اسلامی موقعیت خود را محکم کرده و سرزمین فسلطینیان را اشغال کردند.» عصر ظهور «فلسطین یکی از آخرین سرزمین‌هایی بود، که به دست رومیان تسخیر و در سلطه آنان درآمده بود؛ بدین جهت، رومیان و یهود در دو قطب متفاوت قرار داشتند.

    فشار دولت روم غیرقابل تحمّل بود، و مردم برای نجات، نهضت‌های نافرجامی درگوشه و کنار فلسطین انجام دادند و مانند آن نهضت‌ها، نهضت حضرت عیسی (ع) هم در آغاز ظهور، شکست خورد و بعداً پیروان او با عزمی استوار به نشر آئین او پرداختند.» سرگذشت حضرت عیسی (ع) «گر چه در تاریخ زندگی بنیانگذار مسیحیت، برخی از دانشمندان مانند «ویل دورانت» در تاریخ تمدن و دانشمندی به نام «وُلتی» در «ویرانه‌های امپراطور» و بسیاری دیگر از مورخان غیر متدین تشکیک کرده‌اند.

    امّا طبق داستان‌های موجود در انجیل، به نقل «متی و لوقا» حضرت عیسی (ع) در بیت‌اللحم زاده شد.

    مادرش «مریم» نامزد نجّاری از شهر ناصره به نام «یوسف» بود.

    بنابر گفته «متی»، حضرت مریم (ع) را قبل از ازدواج با یوسف، از روح‌القدس حامله یافتند.

    یوسف چون مردی صالح بود نخواست او را رسوا کند.

    پس اراده نمود، او را به پنهانی رها کند...

    ناگاه فرشته خداوند در خواب بر وی ظاهر شد و گفت: «ای یوسف پسر داود از گرفتن زن خویش مریم مترس؛ زیرا آنچه در شکم او قرار دارد، از روح‌القدس است.

    او پسری خواهد زایید نام او را عیسی خواهی نهاد؛ زیرا که او امت خویش را از گناهانشان خواهد رهانید...

    .

    پس چون یوسف از خواب بیدار شد، چنان که فرشته خداوند بدو امر کرده بود به عمل آورد، ...

    و تا زمانی که مریم پسر خود را به دنیا نیاورد با او همبستر نشد و کودک را عیسی نام نهاد.» کتاب مقدّس مسیحیت «دانشمندان مسیحی معتقدند: مسیح کتاب آسمانی، از خود به یادگار نگذاشته است بلکه پس از مدتی شاگردان وی و یا عده‌ای دیگر به این فکر افتادند که رساله‌هایی درباره گفتار و کردار مسیح بنویسند.

    امّا از همان ابتدا تا مدت سیصد سال، امپراطورانی مانند، «طراژان»، «مارک اورال»، «دسیوس»، «والرین»، «دیوکلسین»؛ که شدیداً با مسیحیت مخالف بودند، با برنامه‌های دقیق به قتل و کشتار مسیحیان و تفسیر زیرکانه متون آن رساله‌ها مبادرت نمودند.

    تا این که در سال 312 میلادی «قُسطنطین» به سمت پادشاهی روم نایل گردید و با تشکیل شورای «نیقیه» مسیحیت را در روم حاکم کرد.

    در نتیجه هر چه از عهد جدید (انجیل) در دسترس مسیحیان بوده و هست همه به نسخه‌هایی می‌رسد که مربوط به اوایل یا اواسط قرن چهارم پس از میلاد یعنی حدود 350-325 میلادی می‌باشد.» نویسندگان عهد جدید «عهد جدید از بیست و هفت رساله تشکیل شده و به وسیله هشت نفر به نام‌های: پطرس؛ یوحنا؛ متی؛ یهودا (این چهار نفر از شاگردان مسیح بودند).

    و مرقس؛ لوقا؛ یعقوب و پولس تالیف گردیده است.

    آشنایی با شخصیت نویسندگان انجیل 1- پطرس: همان شخصی است که حضرت به او گفت: «دورشو از من ای شیطان؛ زیرا که باعث لغزش من می‌باشی، چون نه امور الهی را بلکه امور انسانی را تفکر می‌کنی».

    2- یوحنا: در شبی که حضرت عیسی از حزن و اندوه مشرف به مرگ بود، به پطرس و یوحنا گفت: با من بیدار باشید.

    امّا این دو به خاطر راحتی خود، فرمان او را فراموش کرده و نافرمانی کردند.

    دیگر این که در شام آخر قبل از دستگیری آن حضرت، به همه شاگردانش گفت: «همه شما امشب در راه من لغزش می‌خورید» از اینرو هنگام دستگیری جمیع شاگردان او را تنها گذراندند و فرار کردند.

    این شرحِ حال شاگردان آن حضرت بود و حال آن که بقیه نویسندگان یا مجهول‌الحال هستند، یا به نوعی با پولس رفاقت داشتند.

    در این جا مختصری از احوال پولس را که بسیاری از احکام و عقاید مسیحیت را گفته است؛ می‌آوریم.

    3- پولس: مدرکی برای شناسایی پولس جز همان نوشته همکار و هم دست او یعنی لوقا (مجهوال‌الحال) در اختیار نیست.

    در طول تاریخ مسیحیت هیچ کس نتوانسته است همچون پولس نقش حساس و اساسی بیافریند، نقش او در تعیین هویت فعلی مسیحیت از هر شخصیت دیگری، حتی مسیح (ع) به مراتب بیشتر است.

    بدین جهت الهیات و عقاید مسیحیت را در واقع باید الهیات پولس نامید.» «پولس در شهری از جنوب ترکیه به نام «طرسوس»، در خانواده‌ای یهودی متولد شد، نام اصلی او قبل از گرویدن به مسیحیت «شائول» (سؤلُس) بوده که پس از ایمان به یونانی، پولس خوانده شده است.

    او عقاید خود را در اورشلیم از شخصی به نام «غمالائیل» که از برجسته‌ترین عالمان یهودی بوده فراگرفت.

    آشنایی او با شعرای یونانی و نظرات فلسفی، قرینه بر آن است که او از علوم یونانی اطلاع دقیقی داشته است و از اینرو افکار و عقاید یونانی را به نام عقاید مسیحیت وارد انجیل کرد.

    اولین داستان که در منابع مسیحی از او به میان آمده، در جریان شهادت استیفان برگزیده حواریون است، و آن این که پولس در زمره مخالفان و شکنجه‌دهندگان اوست.

    پس از شهادت استیفات، پولس با اخذ فرمانی از مجمع یهودیان اورشلیم، جهت دستگیری و آزار نو ایمانان مسیحی و آوردن آنان به اورشلیم به جهت محاکمه، به سمت دمشق حرکت کرد و در اثنای همین سفر بود، که ناگاه رویایی عجیب، مسیر زندگی او را دگرگون کرد.»

دین زرتشت در فصول مختلف این تحقیق ، نظریات زرتشت در باره مسائل متعدد، به آن گونه که از گاتاها بر می آید، تجزیه و تحلیل شد. از این بررسی میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی زرتشت تربیت انسان و رشد فضائل عالی و معنوی در اوست. از نظر زرتشت فقط در جامعه انسانهای راست دین که کمک منش نیک و خرد مینوی به فضائل عالی دست یافته و سه عامل ، پندا و گفتار و کردار نیک را سرلوحه زندگی خود قرار دادند ...

همان طور که می دانیم خداوند متعال می فرماید که در ادیان وملتهای پیشین بنگرید که در زندگی آنها پندی است آموزنده برای شما . از استاد بسیار گرامی جناب آقای جعفری نهایت سپاس گزاری را دارم که در تهیه این تحقیق راهنما ومشوق من بوده است آیین زرتشتی دین رسمی کشور ساسانیان از ابتدا باروحانیون زرتشتی متحهد شدند و این رابطه محبت آمیز در میان دین ودولت تا آخر عهد آنان استحکام داشت بنابه ...

در فصول مختلف این تحقیق ، نظریات زرتشت در باره مسائل متعدد، به آن گونه که از گاتاها بر می آید، تجزیه و تحلیل شد. از این بررسی میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی زرتشت تربیت انسان و رشد فضائل عالی و معنوی در اوست. از نظر زرتشت فقط در جامعه انسانهای راست دین که کمک منش نیک و خرد مینوی به فضائل عالی دست یافته و سه عامل ، پندا و گفتار و کردار نیک را سرلوحه زندگی خود قرار دادند ، سعادت و ...

زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیسنا و سراینده گاثاها کهن‌ترین بخش اوستا است. زرتشت توجه مورخین معاصر را حداقل به دو دلیل جلب کرده است: یکی مبدل شدن زرتشت به شخصیت ای افسانه ای است چنانچه در طی سال های ۳۰۰ قبل از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد اعتقادات مبنی بر اینکه او از علوم غیبیه مطلع بوده و از رسوم جادوگری آگاه، رایج شده بود. ...

مقدمه : زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت(در اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی «دارنده روشنایی زرین‌رنگ» و به تعبیری دیگر «دارنده شتر زردفام» و سرانجان به معنای «ستاره زرین») نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی‌گری یا مزداپرستی و سراینده گاهان (کهنترین بخش اوستا) است. بعضی پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در روز ششم فروردین زاده شده ولی ...

دین مجوس : دین مجوس ، همان آئین زردشتی است که در ایران قبل از اسلام دین رسمی مردم بوده است و البته در هندوستان نیز بطور چشمگیری در بین مردم شیوع داشته است ، و فعلاَ هم در هر دو کشور ایران و هندوستان و بعضی از کشورهای دیگر نیز پیروان فراوانی دارد. برخی از دانشمندان معتقدند : دین زرتشت ابتدا یک آئین توحیدی و یگانه پرستی بوده است ، و زردشت با زحمات طاقت فرسائی را که متحمل گردید و ...

زرتشت و دین ایران در زمانی از تاریخ که ایران در گیرودار زایش یک نوزاد تمدنی بود که قرار بود درآینده تمدن شکوهمند ایران هخامنشی شود «زَرَت‌اوشترَه پسر پوروش‌ اسپَه» از خاندانِ «اسپیتامَه» در خوارزم (شمال ازبکستانِ کنونی) ظهور کرد. زَرت‌اوشترَه بمعنای شتر زرین است. شتر در خوارزم و بیابانهای آسیای میانه یک حیوان بسیار مفید به شمار میرفت زیرا سواری بود، بارکش ...

آیین سدره پوشی برابر با یک روش کهن و پذیرفته شده باستانی، همه جوانان دختر و پسر باید آیین سدره پوشی را انجام دهند تا زرتشتی شناخته شوند. درباره سنی که آیین باید انجام شود، دیدگاه های چندی وجود دارد. برخی انجام آن را هنگامی که جوان به سن بلوغ رسیده و توانایی شناخت خوب از بد را دارد، سفارش می کنند و برخی دیگر انجام آن را پیش از رسیدن به سن بلوغ لازم می دانند. امروز در ایران کودکان ...

مقدمه همان طور که می دانیم خداوند متعال می فرماید که در ادیان وملتهای پیشین بنگرید که در زندگی آنها پندی است آموزنده برای شما . از استاد بسیار گرامی جناب آقای جعفری نهایت سپاس گزاری را دارم که در تهیه این تحقیق راهنما ومشوق من بوده است آیین زرتشتی دین رسمی کشور ساسانیان از ابتدا باروحانیون زرتشتی متحهد شدند و این رابطه محبت آمیز در میان دین ودولت تا آخر عهد آنان استحکام داشت ...

در زمانی از تاریخ که ایران در گیرودار زایش یک نوزاد تمدنی بود که قرار بود درآینده تمدن شکوهمند ایران هخامنشی شود «زَرَت‌اوشترَه پسر پوروش‌ اسپَه» از خاندانِ «اسپیتامَه» در خوارزم (شمال ازبکستانِ کنونی) ظهور کرد. زَرت‌اوشترَه بمعنای شتر زرین است. شتر در خوارزم و بیابانهای آسیای میانه یک حیوان بسیار مفید به شمار میرفت زیرا سواری بود، بارکش بود، شیر برای تغذیه میداد، از گوشتش تغذیه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول