دانلود مقاله بررسی سیره نبوی و نظام تعلیم و تربیت

Word 103 KB 13841 37
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: تربیت - تعلیم - سیره نبوی - نظام
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه
    هدف پیامبران از بعثت مهمترین پرسش در طول تاریخ بشر است عده ای معتقدند هدف پیامبران جهت گیری معنوی و ضد دنیایی بوده است.

    محور تعلیمات پیامبران توجه به آخرت، پرداختن به درون و رها ساختن برون،‌ گرایش به ذهنیت و گریز از عینیت بوده است.

    گروهی نقش پیامبر را در گذشته مثبت، مفید و در جهت تکامل تاریخ می دانند و معتقدند که پیامبران اساسی ترین نقش ما را در اصلاح بهبود و پیشرفت جوامع داشتند آنها معتقدند که نقش مثبت تعلیمات منحصر به گذشته است و امروزه با پیشرفت علوم تعلیمات دینی نقش خود را از دست داده و در آینده بیشتر از دست خواهد داد ولی بعضی ها معتقدند که هرگز پیشرفت های علمی جایگزین آن نخواهد شد همچنانکه مکاتب فلسفی نیز نتوانستند جایگزین آن گردند.


    اما با توجه به قرآن و احادیث متوجه می شویم که هدف پیامبران تزکیه و تعلیم همه انسانهای بشری است چنانکه در احادیث است که فرمود: «من مبعوث شدم تا مرکز حلم، معدن علم و مسکن صبر باشم».


    اما آیا خود پیامبر سواد خواندن و نوشتن داشت موقعیت شبه جزیره عربستان از نظر علم چگونه بود و چه نظراتی در مورد دانش و علم و آداب دانشجو و معلم داشت با مطالعه سیره نبوی و مراجعه به کتب متعدد رسمی شد که جواب این سؤال ها داده شود چرا که پیامبر بهترین الگو برای تمامی مردم است.

    (با مقایسه نظام تعلیم و تربیت و سیره نبوی) تعلیم، تربیت، یادگیری تربیت یعنی برانگیختن استعدادها و قوای گونه گون انسان و پرورش آن باید با کوشش خود متربی توأم باشد تا به منتهای کمال نسبی خود نائل شود انسان با عوامل و انگیزه هایی در زندگی احاطه شده است که نشاط و جنبش او را تحریک نموده و استعدادها و قوای او را بیدار می سازد.

    تربیت در صورتی ثمربخش خواهد بود که با عمل و کوشش متربی همراه باشد بدین معنی که کوششی که متربی در غلبه بر مشکلات و هنگام برخورد با دشواریهای زندگی روزمره به کار می رود عملاً به او درس اخلاق می آموزد و به وی می فهماند که چه نوع رفتاری درست و یا نادرست می باشد.

    تعلیم با مفهوم محدود آن عبارت از تلقین و انتقال معلومات به اذهان شاگردان می باشد پس معلم در حوزه وظیفه خود عمل می کند و شاگرد در برابر او ساکت به سر می برد و اتفاقات و گفته های او را دریافت می کند و متربی را وادار می کند که شخصاً عمل کند و به منظور حل مشکلات بیندیشد تعلیم این نقش را به عهده دارد که اذهان و شاگردان را با معلومات فکری مجهز سازد.

    وظیفه تعلیم در مجهز ساختن ذهن شاگردان با معلومات و معارف مختلف محدود می شود که غالباً این معلومات برای خود شاگردان روشن و معلوم نیست.

    اما تربیت اهتمام خود را به پیشبرد تمایلات فطری و استعدادی متنوع متربی متوجه ساخته و به انسان آنچنان آمادگی می بخشد که در شئون مختلف زندگی با مهارت وارد عمل شده و در برابر موقعیت های گوناگون درست عمل می کند.

    معلم در مسیر انجام وظیفه تعلیم سعی می کند اذهان شاگردان را با معلومات و معارف پر کند اما مربی می کوشد که از راه تربیت راه را برای استعداد قوای انسان از درون او برای بحث و کاوش باز کند.

    البته تعلیم صحیح عبارت از کوششی است که معلم باید در سایه آن شوق و تمایل به علم و عمل و اهتمام آن دو را در نفوس شاگردان زنده و بیدار کنند.

    تعلیم به صورت کنونی شاگرد برای اشتغال به حرفه و فن و قبولی و پیروزی در امتحان آماده می سازد در حالیکه تربیت انسان را به اصل و هدف زندگانی انسان رهنمون گردد.

    بنابراین تربیت متوجه این هدف است که از خود انسان، انسانی بسازد که از انسانیت خود پیش از آنکه آلت و ابزاری برای کسب معشیت باشد برخوردار شود.

    موضوع علم تعلیم و تربیت وجود آدمی است از لحاظ اینکه استعدادها و نیروهایش در جهت کمال پرورش یابد و درخور توانائیش معلوماتی به وی انتقال داده شود دانشمندان علوم تربیتی از دیرباز درباره انسان از لحاظ پرورش استعدادها و راههای تعلیم و تربیت به تحقیق پرداخته اند و در نظر داشته اند که او را به عالی ترین مقامی که مورد توجهشان برسانند.

    یادگیری فرایند تغییر کردن، تغییر یافتن، تغییر پذیرفتن کم و بیش دائمی است که از طریق آنچه در جهان اطراف ما رخ می دهد و بوسیله آنچه ما مشاهده می کنیم یا انجام می دهیم ایجاد می گردد.

    یکی از موهبت های خداوند متعال به انسان علاوه بر اعطای ادراک حسی و تحمل بار مسئوولیت و فراهم آوردن راههای خوشبختی می شود انسان علوم و فنون را از دو منبع فرا می گیرد.

    منبع الهی و منبع بشری.

    اما در نخستین آیاتی که بر پیامبر گرامی اسلام نازل گردید تربیت جایگاه نخستین را اشتغال کرده و بعد تعلیم.

    «اقراء باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق اقراء و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم» «بخوان به نام پروردگارت، پروردگاری که آفرید، آفرید انسان را از خون بسته و لخته شده.

    بخوان در حالیکه پروردگار تو با کرامت تر است که او با خامه و قلم علم و دانش بیاموخت.

    انسان را با تراوش قلم به حقایقی رهنمون گشت که از آنان آگاهی نداشت».

    تقدم کلمه ربک (پرورشکارتو) بر کلمه علّم (علم آموختن) می باشد.

    در اکثریت قریب به اتفاق مدارس و مراکز علمی به تعلیم در معنای محدود آن پرداخته اما به مسئله تربیت توجهی نشده است.

    حتی مربیان غرب نیز سالها و قرنها پس از هشدار دانشمندان اسلامی این حقیقت را اعلام کردند زیرا آشکارا حس کردند که تعلیم محض وجدانیات شاگرد را نادیده گرفته و عواطف و استعدادها و ذوق فطری او را فراموش کرده است تعلیم در مفهوم محدود آن نمی تواند انسان را در مسیر اهداف عالیه قرار دهد.

    «وضعیت علمی و فرهنگی عربستان جاهلی» زمانی که عرب بر جوامع و مناطقی پیروز می شد خرابی وارد می شد سبب این امر آن بود که قواعد موازین توحش در آنان ثبت شده بود و از آنان امتی وحشی ساخت تا آنجا که توحش در آنها به صورت اخلاق و طبیعت آنها در آمده بود و برایشان لذت بخش بود.

    زیرا به خاطر توحش از نظام و حکم خارج می شوند و از سیاست اطاعت نمی کردند و این گونه طبیعت با آبادی و مدنیت ناسازگار و سبب خرابی آن می شد.

    پس به صورت عمومی طبیعت وجودی عرب با طرح ریزی و بناء منافات دارد.

    طبیعت عرب به غارتگری اموال مردم بوده است و رزق خود را در سایه شمشیرها می یافتند و حدی در غارت اموال مردم نمی شناختند بلکه هر زمان که نظری به مال یا متاع یا ظرفی می انداختند به سمت آن غارت برده و پس از تملک آن با پیروزی و تصرف در حفظ اموال مردم ناتوان و تا نابودی آبادی پیش می رفتند.

    همچنین اعراب توجهی به قوانین و جلوگیری مردم از فساد نداشتند.

    و در بدست آوردن قدرت با یکدیگر رقابت و هم چشمی داشتند.

    جعفر بن ابیطالب در برابر حبشه وضعیت سیاسی جامعه را شرح می دهد: پادشاها ما مردمی بودیم که در دوران جاهلیت بتها را پرستش می کردیم، مردار می خوردیم، کارهای زشت انجام می دادیم.

    قطع رحم می کردیم با همسایگان و هم پیمانان خود کارهای زشت انجام می دادیم،‌قطع رحم می کردیم با همسایگان و هم پیمانان خود بدرفتاری داشتیم نیرومند ما ناتوان ما را می خورد وضع ما همین بود تا خدا پیامبری از خودمان که به راستی و امانت و پاکدامنی او را می شناسیم به سوی ما فرستاد.

    امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: همانا خدا محمد را برانگیخت تا مردمان را بترساند و فرمان خدا را چنانکه باید رساند آن هنگام شما ای مردم عرب بدترین آیین را برگزیده بودید و در بدترین سرای خزیده منزلگاهتان سگستانهای ناهموار، همنشینتان گرزه ماری زهردار، آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلوآزار، خون یکدیگر را ریزان، از خویشاوندان بریده و گریزان.

    در واقع در فرهنگ جاهلیت چیزی که به آن اهمیت نمی دادند علم و فرهنگ و آگاهی بوده است ملت عرب در جاهلیت به جزء افراد معدودی از نعمت سواد محروم بودند، در قرآن آیاتی به امی بودن پیامبر اشاره کرده و در آیه دیگر به عدم توانایی پیامبر به خواندن و نوشتن اشاره شده است.

    واقدی می گوید در قریش تنها هفده نفر قدمت کتابت داشتند.

    بلاذری می گوید در میان اوس و خزرج نوشتن به ندرت بوده است تنها بعضی از یهود آگاهی به کتابت عربی بوده است تنها عده ای قدرت کتابت داشتند.

    یکی از علل بی فرهنگی عرب بی سوادی است.

    هیچ نوعی آگاهی مشخصی درباره وجود مدرسه و مکتب خانه در مکه و مدینه و طائف گزارش نشده است.

    قرآن با صراحت می گوید: تو پیش از قرآن هیچ کتابی را نمی خواندی و به دست خویش کتابی نمی نوشتی اگر چنان بود اهل باطلی به شک افتاده بودند بلکه قرآن آیاتی است روشن که در سینه اهل دانش جای دارد و آیات ما را جزء ستمکاران انکار نمی کنند آیا آنان را بسنده نیست که بر تو کتاب فرستادیم و برای آنها خوانده می شود در این کتاب برای مؤمنان رحمت و اندرز است.

    «اهمیت دانش و علم از نظر پیامبر و احادیث مربوطه» آگاهی از معارف دینی و دانستن حکم خداوند و نظر شرع و عقل لازمه تقوا پیشگی است و کسی که از کارهای زشت و زیبا خبر ندارد نمی تواند آنها را ترک کند و اینها را به جای آورد قرآن مجید عالی ترین درجه تقوا را که خوف و خشیت الهی است منحصر در قشر ارزشمند دانمشندان کرده است می فرماید: انما یخشی الله من عباده العلماء تنها دانشمندان از خدا می ترسند.

    در مقدمه گفته شد که هدف بعثت پیامبر تزکیه و تعلیم بوده است.

    در چندین مورد بیان شده است که خداوند از خود مردم پیامبری را در بین ایشان برانگیخته که آنان را از آلودگی پاک گرداند و کتاب و حکمت را به ایشان بیاموزد و همان پیش از آنکه پیامبر کلیه امتیازات ظاهر و مادی لغو شده علم و دانش جزء امتیازات افراد به حساب آمده است چنانکه خداوند فرموده است «یرفع الذین آمنوا و الذین اوتو العلم» درجات خداوند کسانی از شما را که به آنان دانش داده شده به درجات بس مهم بالا می برد.

    نشان می دهد که اسلام به خواندن و نوشتن اهمیت بسیار داده و از مسلمین خواسته است که به آن توجه کنند در قرآن مجید سوره ای به نام القلم نامیده شده که عنایت اسلام را به قلم و نوشتار نشان می دهد قلم و اثر آن از نظر اسلام به اندازه ای اهمیت دارد که آفریدگار عالم به گونه ای به آن ارج نهاده که به آن قسم می خورد از ابن عباس نقل شده است به پیامبر عرض کردم یا رسول الله اجازه هست که از آنچه به عنوان حدیث از شما بنویسم فرمود: آری همانا خداوند با قلم تعلیم داده است و در جنگ بود که جمعی از مشرکان به دست مسلمانان اسیر شدند در بین آنان افرادی بودند که خواندن ونوشتن می دانستند پیامبر قرار گذاشت که هر کدام ده نفر نیاز دارد واجب کفایی است خداوند در سوره انعام می فرماید: این قرآن کتابی است با برکت که آن را فرو فرستادیم از آن پیروی نمایید که مورد رحم قرار گیرید که صبا را بگویید فقط کتاب بر دو گروه پیش از ما نازل شده و همانا ما از درس آن بی خبر بوده ایم، در این آیه درس و خواندن کتب آسمانی به مردم گوشزد و یادآوری شده و معلوم است که هدف از انزال کتاب خواندن و عمل به مضامین آنهاست.

    ارزش علم و اعتبار علم و علماء از احادیث رسول الله: - دانشجویی بر هر مسلمانی فرض و واجب است.

    - حکمت را در هر کجا و در نزد هر کس ولو مشرک یا منافق یافتید اقتباس کنید.

    - علم را جستجو کنید ولو مستلزم آن باشد که تا به چین سفر کنید.

    - دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند امت من صلاح می یابد و اگر فاسد شوند امت من فاسد می شود علما و حکام.

    - مؤمن همواره در جستجوی حکمت است.

    - فقری سخت تر از نادانی و ثروتی بالاتر از خردمندی و عبادتی والاتر از تفکر نیست.

    - رشته عمل از مرگ بریده می شود مگر به سه وسیله خیراتی که مستمر باشد، علمی که همواره منفعت برساند، فرزند صالحی که برای والدین دعای خیر کند.

    - سه چیز نشانه ایمان است دستگیری با وجود تنگدستی، از حق خود به نفع دیگری گذشتن و به دانشجو علم آموختن.

    - کسی که خداوند خیر و سعادت او را خواهان است وی را از بینش دینی و فهم حقایق الهی برخوردار می سازد.

    - اگر کسی درصدد پویایی از دانش برآید و سعی خود را در بازیافتن علم مصروف دارد و با مساعی و کوشش های خود علم و دانش را باز یابد خداوند متعال دو بهره و نصیب را برای او مقرر می فرماید ولی اگر در پویایی از علم ناکام و نامؤفق باشد یک اجر و پاداش در نزد خداوند متعال منظور می گردد.

    - سوگند به کسی که جان من در ید قدرت اوست هر شاگرد و دانشجویی که به منظور تحصیل علم به در خانه عالم و دانشمند رفت و آمد می کند در هر گامی که بر می دارد ثواب و پاداش عبادت یک ساله عابد را برای او منظور می فرماید.

    و برای هر قدمی که در این مسیر می نهد شهر و دیار معمور و آبادی را در بهشت برای او آماده می سازد و او که بر روی زمین راه می رود زمین نیز برای او طلب آمرزش می کند و در تمام لحظات و آنات آنگاه که روزش را به شامگاهان می پیوندد و شامگاهان را به روز می رساند مشمول رحمت و مهر و آمرزش الهی است فرشتگان آسمانی گواهی می دهند که اینگونه شاگردان پویای علم و جویای بینش الهی از شکنجه آتش دوزخ آزاد ودرامانند.

    - دانشجو و دوستدار علم همانند کسی است که روزها روزه دار و شبها بیدار و سرگرم عبادت بوده و هر بایی از علم که دانشجو بدان دست می یابد و آنرا فرا می گیرد از کوه ابوقبیس که اگر سراسر آن طلا باشد و آنرا در راه خدا انفاق کند بهتر و سودمندتر است.

    - دانشجویی که هدف او از علم آموختن احیاء دین و آیین الهی اسلام است اگر به هنگام تحصیل علم مرگش فرا رسد فاصله میان او و میان پیامبران از لحاظ مقام و منزلت بهشتی در حد یک پایه و درجه است.

    - فضیلت و برتری عالم و دانشمند بر عابد و پارسا به میزان اقتصاد پایه و درجه است درجاتی که میان هر دو درجه آن فاصله دو رود درازی وجود دارد که اگر اسب راهواری بخواهد این فاصله را با دویدن طی کند هفتاد سال به طول می انجامد تا مسافت میان دو درجه از درجات هفت گانه را بپیماید.

    علت وجود چنین فضیلت قابل توجه برای فرد عالم و دانشمند این است که شیطان بدعت ها و نوآوریهای زیان بخش و نامشروع را شناسایی می کند و آنرا از بیخ و بن برکند در حالی که عابد صرفاً به عبادت خویش روی می آورد.

    - فضیلت و برتری مقام عالم بر عابد همسان با فضیلت من بر پایین ترین افراد مردم است زیرا خداوند و فرشتگان و ساکنان آسمان و زمین حتی مورچگان در لانه خود و ماهیان دریا میان آب بر عالم و دانشمند که معلم مردم است و آنانرا به خیر و سعادت رهنمون می سازد.

    - آنگاه که دانشجو برای دانش آموزان خانه خود را ترک می کند تا آن لحظه ای که دوباره به خانه خود باز می گردد سیر و جهاد در راه خدا محسوب می شود.

    - اگر کسی بدین منظور پا از خانه بیرون نهد تا با بی علم فراسوی او گشوده گردد و از رهگذر آن امر باطل و نادرستی را به مأمن و جایگاه حق و درستی بازگرداند و گم کرده را به راه راست رهنمون شود خروج او از خانه البته با چنین هدفی با عبادت چهل سال از نظر اجر و پاداش برابری می کند.

    - رسول اکرم به امیرالمؤمنین (ع) فرمود: اگر یک فرد بوسیله تو به مدد الهی طریق هدایت را باز یابد و به حق رهنمون گردد پر ارزشتر و بهتر از آن است که مالک شتران سرخ موی اصیل و نجیب فراوانی باشی.

    - پیامبر اکرم به معاذ فرمود: اگر خداوند متعال یک فرد را بدست تو هدایت کند چنین کاری از دنیا و آنچه در آن است مهمتر و پر ارزشتر است.

    - پیامبر به امیرالمؤمنین فرمود: خداوند جانشینان مرا مشمول لطف و مرحمت خود قرار دهد که این جمله را در میان جمعی از یاران خود گفت آنان عرض کردند جانشینان شما چگونه مردی هستند فرمود: کسانی هستند که روش و سنت مرا احیاء نموده و آنرا به بندگان خود تعلیم می دهند.

    مسئله هدایت و ارشاد مردم مانند قضیه ریزش باران است بارانی که در مناطق و سرزمین های متفاوتی فرو می ریزد برخی از سرزمین ها آنچنان پاکیزه و آماده است که آب را در خود می پذیرد و در نتیجه ریزش باران در این سرزمین ها گیاهها و سبزه های فراوانی را می رویاند برخی از سرزمین ها سفت و سخت است که آب در آن نفوذ نمی کند و فرو نمی رود بلکه روی زمین جمع می شود و آب را در خود نگاه می دارد و خدا مردم را بدینوسیله سودمند ساخته تا از آن آب بیاشامند و سیراب گردند و مناطق کشاورزی خود را با این ذخائر آبیاری کرده و بارور سازند و برخی از سرزمین ها پست و کویر و شنزار است که نه آب را بر روی خود نگاه می دارد و نه گیاهی می رویاند.

    این مثل بازگو کننده حالات متفاوت کسانی است که زیر بارش هدایت ها و ارشادهای من قرار گیرند بعضی از آنها از ره آوردی الهی من بگونه ای بهره مند می گردند که نه تنها خودداری بصیرت دینی می شوند و از این بصیرت علمی سودمند می گردند.

    و بینش خود را به دیگران منتقل ساخته و آنان را تحت تعلیم قرار می دهند و بعضی دیگر در برابر فیضان و بارش دستاورد آسمانی من چنان سخت و غیر قابل انعطاف هستند که اساساً سرشان را بالا نمی گیرند و به ریزش و فیضان الهی توجه نمی کنند و باران هدایت الهی را در خود نمی پذیرند و نگاه می دارند هدایتی که من نسبت به آن احساس رسالت و مسئوولیت می کنم و آنرا برای مردم بازگو می کنم.

    کسی که مردم را به هدایت و رشد فکری و معنوی دعوت می کند و در این راه مؤفق می گردد برابر پاداش پیروان و ره یافتگان خود اجر و مزدی از خدا دریافت می دارد به گونه ای که به هیچ وجه راهبر از پاداش مذکور از میزان پاداش رهروان تعلیمات او نمی کاهد.

    اگر کسی صبحگاهان خویش را در پویایی از علم آغاز کند فرشتگان بر او سایه لطف و مرحمت می افکنند و نیز در طول زندگانی خود از یمن و برکت و فراخ روزی برخوردار گشته و کاهشی در رزق و روزی او پدید نمی آید.

    اگر کسی طریقی را به منظور دانش آموختن بپیماید خداوند در فراسوی وی راهی به سوی بهشت و نیک بختی او هموار می سازد.

    خوابیدن با علم بهتر و سودمندتر از نمازی است که در عین جهل و بر مبنای نادانی برگزار شود.

    وجود یک فرد فقیه و فرد واجد بینش و بصیرت دینی از دیدگاه شیطان ها و اهریمن صفتان طاقت فرساتر از وجود هزار عابد است.

    قضیه و جریانات زندگی افراد عالم و دانشمند بر روی پهنه زمین و جهان خاکی همانند وجود ستارگان بر فراز آسمانهاست که انسان به مدد درخشش آنها در خشکی و دریا در دل شب و تاریکی ها راه خود را باز می یابد و قافله و کاروان سفر را به مقصد رهنمون می گردند.

    آنگاه که این ستارگان زیر پوشش ابر قرار می گیرند و ناپدید گردند این احتمال وجود دارد که کاروانسالاران و راهبران مسافر نیز علاوه بر خود کاروانیان دچار گمراهی و سرگشتگی شوند.

    - عالم دانشمند با متعلم و شاگرد از لحاظ شریک اجر و پاداش الهی شریک یکدیگرند خیر و سعادت واقعی را نمی توان در سایر طبقات بازیافت.

    - اگر شخصی بامدادان راه مسجد را در پیش گیرد و ظاهراً هدف او چنین باشد که راه خیر و نیک بختی را فرا گیرد و یا آنرا به دیگران تعلیم دهد از لحاظ اجر و پاداش اخروی همسان کسی است که عمره کامل انجام داده باشد.

    - یکی از دانشمندان با اسناد به ابن یحیی زکریا بن یحیی ساجی چنین نقل می کند که او گفت در یکی از کوچه های بصره به سوی خانه یکی از محدثین می رفتیم میان راه بر سرعت خود افزودیم مرد شوخ چشم و بی باکی با ما همراه بود و او با حالت تمسخر و استهزاء به ما گفت: پاهای خود را از روی بالهای فرشتگاه بالا نگاهدارید یعنی روی پر و بال فرشتگان گام ننهید و به دلیل گفته پیامبر در مورد فضیلت علم، ناگهان دیدیم که او نمی تواند گام از گام بردارد چون دو پای او از کار افتاده و خشک شده بود.

    از سخنان پیغمبر چنین بر می آید که اسلام به تعلیم اهمیت زیادی قائل بوده است و تعلیم و نشر آن الزامی است و باید عالم و دانشمند آن را در استفاده مردم قرار دهند.

    مساوات در علم امروزه تحصیل و امکان درس خواندن برای تمامی افراد مهیاست اما در دوران های گذشته در ایران مدرسه رفتن و حق تحصیل مختص فرزندان اشراف بود که موبدان علوم مذهبی، چوگان و شنا را یاد می دادند چرا که فرزندان اشراف فرماندهان ایالات و حاکمان شهرها می شدند و در مصر نیز که یکی از سرزمین های باستانی نیز همین گونه است یعنی فرزندان اشراف در معابد درس یاد می گرفتند که کاهنان در آن زمان آموزش های لازم را می دادند.

    اما همانطور که گفتیم پیامبر فرمودند فراگیری دانش بر هر مسلمان مرد، زن، کوچک و بزرگ واجب است.

    که علت پیشرفت مسلمانان در سالهای نخست هجری همین مسئله است.

    رسول اکرم این مساوات را در مدینه تحقق بخشید.

    با تأکید فراوان همگان را به فراگیری دانش خواند.

    پیامبر جامعه را در سایه مساوات در تحصیل علم به سوی مقصدی که می خواست سیر داد.

    پیامبر به عبدالله بن سعید بن عاص فرمان داد تا در مدینه به مردم خواندن و نوشتن بیاموزد.

    از عباده بن صامت نقل شده است که گفت من به جمعی از اصحاب صفه خواندن و نوشتن و قرآن آموختم.

    همینطور پیامبر به شفا ام سلیمان بن ابی حتمه فرمود: به برخی زنان قرآن آموزش بدهد که از جمله آنها حفصه همسر پیامبر،‌ام الکثوم دختر عقبه و عاشیه دختر سعد،‌ پیامبر خدا همگانی را به کسب دانش و آگاهی می خواند و آن را به صورت تکلیف دینی بیان می فرمود.

    از سخنان پیامبر: تعلمو الکتاب الله و تعاهده: کتاب خدا را بیاموزید و ملتزم بدان باشید.

    در سال یازده بعثت رسول خدا در موسم حج در عقبه منی با گروهی از مردم یثرب ملاقات کرد و اسلام را بر آنان عرضه داشت آنها پس از شنیدن آیاتی چند از قرآن و دعوت رسول خدا ایمان آوردند و اسلام با آنان به یثرب رفت.

    در سال 12 بعثت دوازده نفر از انصار در موسم حج در عقبه منی با رسول خدا بیعت کردند، پیامبر مصعب بن عمیر را همراهشان به مدینه فرستاد تا به آنان که اسلام می آوردند قرآن بیاموزند و مصعب را در مدینه مقری می گفتند و مردم نزد او اقراء می کردند یعنی قرآن را تلاوت می کردند.

    رسول خدا افراد زیادی را برای آموزش همگانی دین به مناطق گوناگون اعزام کرد از جمله رافع بن مالک انصاری را برای تعلیم در مدینه مأمور ساخت.

    معاذ بن جبل را به یمن و حضرموت روانه کرد و چون مکه فتح شد عتاب بن اسید را جانشین قرار داد و معاذ را مأمور آموختن قرآن و دینی کرد.

    عمروبن حزم خزرجی را به بخران گسیل کرد.

    در مدینه‌ پیامبر نشانی از تبعیض در زمینه تحصیل نبود و با هر گونه تبعیضی در تعلیم و تربیت مخالفت می کرد.

    اسلام نگاه طبقاتی را در همه امور زیر پا گذارده و به هیچ کس اجازه نداده است که مردمان را در فراگیری دانش بر مبنای ثروت طبقه بندی کند.

    تبعیض در تعلیم و تربیت و امکانات آن در سیره نبوی پذیرفته نیست و از همین رو محدثان بزرگ اسلام در کتب روایی خود باب مساوات در تحصیل علوم گشودند و طبقات محروم جامعه یعنی مستضعفان محرومان و ستمدیدگان به مراتب بالا دست یافتند.

    اولین مراکز تعلیم و تربیت مسئله تعلیم در آغاز طلوع اسلام به خواندن قرآن کریم و آموزش خواندن و نوشتن به کودکان و یا مردان و زنان محدود بود.

    بلاذری می نویسد فقط بیست و یک تن از اهل مکه اعم از زن و مرد همزمان با ظهور اسلام به خواندن و نوشتن آشنایی داشتند.

    مکتب خانه ای که کودکان در آن خواندن و نوشتن بیاموزند وجود نداشت.

    در صورتی که در ایران و مصر و شام دارای مراکز پیشرفته ای در تعلیم علم بودند رسول اکرم در کنارخانه بی پیرایه خود مسجدی ساخت که بی اندازه ساده عاری از هر گونه آرایشهای موجود در کلیساها و معابد دیگر بوده است.

    در طبقات ابن سعد یادآوری می شود که رسول اکرم هنگام ورود به مدینه در محل نشستن مرکب خود مسجدی بنا کرد.

    در مساجد تعلیمات دینی، تفسیر قرآن، تدریس حدیث، ارائه نظم و نثر ادبی و به شاگردان فقه و حدیث و تفسیر آموزش می دادند.

    در واقع با ساختن مسجد مسلمانان مرکزیتی یافتند و همه بدون هیچ گونه محدودیتی در آنجا اجتماع می کردند و علاوه بر بهره برداری عبادی و اقامه نمازها به صورت جماعت در رابطه با مسائل مهم اسلامی به شور و تبادل نظر پرداختند و احکام و دستورات دینی را از پیامبر و یا کسانی که آن حضرت تعیین می کرد می آموختند از جمله مصعب بن عمیر را همراه آنان فرستاد تا به تبلیغ اسلام و تعلیم قرآن بپردازند.

    در واقع تأسیس مسجد از نخستین اقدامات رسول خدا در مدینه شناخته می شود مسجد که پیش از آن در قبا تأسیس شده بود با ساده ترین امکانات برپا شده و نقش مهمی را در فرهنگ و تمدن اسلامی ایفا کرد تا سال هفتم مجری همان بنای نخستین را داشت که پس از بازگشت مسلمانان از خیبر بر وسعت مسجد افزوده شد که مرکزیت عبادی، نظامی و سیاسی داشته است که نقش اصلی در شکل دهی جامعه اسلامی جدید داشت.

    استفاده از بازارهای عمومی و چهارراه های و مراکز عمومی برای تعلیم و تربیت مثل بازارهای عکاظ، مجنّه، ذی المجاز، طائف این بازارها و شوارع عمومی چه در عصر جاهلیت و چه در دوران اسلامی در نشر علم مؤثر بوده است.

    علوم واجب برخی از علوم جز زیان و فساد نتیجه دیگری ندارد بر مردم لازم است که از یاد گرفتن و یاد دادن این علم اجتناب کنند که منظور اسلام فقط علم دین و خداشناسی نیست هنگامی که سلمان فارسی در جنگ خندق به پیامبر اظهار کرد که برای جلوگیری از ورود مشرکان به مدینه خندق ایجاد نمایند با وجود آنکه تا آن زمان چنین کاری در میان عربها سابقه نداشت پیامبر فکر او را پسندید و به مسلمانان دستور داد که آن را عملی سازند و خود آن حضرت نیز دست به کار شد و در حفر خندق شرکت نمود پس هر شیوه و دانشی که در پیشرفت مسلمین دخالت داشته باشد و باعث تقویت آنها گردد لازم است آن را عملی سازند.

    علمی که در اسلام سفارش شده است علوم دینی است در قرآن آمده است که خداوند بر مؤمنان راهی را که موجب سلطه و اقتدار کفار بر ایشان باشد قرار نداده است.

    که پیامبر فرمود: آیا خدا و رسولش می پسندند که مثلاً اگ مسلمانی به بیماری صعب العلاجی مبتلا شود چون مسلمین پزشک مجرب و متخصص و بیمارستان مجهز و داروی مؤثر ندارند او را برای معالجه و مداوا به دیار کفر ببرند و با زبونی از کفار یاری بجویند و زیر بار منت آنها باشند در عبارت اطلبوا العلم من المهد الی الحد ‌منظور علومی است که مردم به آن علوم دینی می گویند.

    و همینطور از بنی اکرم نقل شده است العلم علمان، علم الادیان و علم الابدان، علومی که دارای اهمیت است دو علم است یکی علمی که مربوط به تحقیق درباره ادیان و دیگر علمی است که درباره‌ بدنها و پزشکی صحبت می کند.

    همینطور پیامبر اکرم ترغیب و تشویق فرمود که زبان دیگران را یاد بگیرند تا بتوانند زبانشان را به کار گیرند و به مسلمین دستور داد که به عنوان یک واجب کفایی به این کار اقدام نمایند زیرا اگر زبان اجانب را یاد بگیرند از فواید فراوان آن برخوردار شوند آن حضرت به زیدبن ثابت فرمود لغت قوم یهود را یاد بگیر چون بر مکاتباتی که بیگانگان از جانب مسلمین به بیگانگان با لغت خودشان می نویسند اطمینان ندارم که ممکن است آن را کم و زیاد و یا تحریف کنند زید می گفت طبق دستور رسول خدا در مدت اندکی زبان سریانی را فرا گرفتم و از آن پس نامه هایی را که مربوط به یهودیان بود می نوشتم.

    آداب دانشجو و معلم 1- توکل: نخستین گام در کسب دانش های سودمند توکل و امیدواری به درگاه خداوند است چنان که فرمود و ما اوتیتم من العلم الاقلیلا از شما جز اندکی از دانش را دریافت نکرد.

    برای دریافت علم و دانش باید بر لطف و عنایت الهی اعتماد کرد و از درگاه او علم و معرفت را طلب نمود که می فرماید: و قل رب زدنی بگو پروردگارا بر دانش من بیفزا.

    2- خلوص نیت: علم و دانش نور الهی است که دانشجو باید برای خاطر و بندگی بهتر و خدمت بیشتر به خلق خدا فرا گیرد که علاوه بر مؤفقیت در تحصیل از برکات وافر آن نیز بهره مند گردد.

    به فرموده پیامبر: هر گاه خداوند به بنده ای دانش عطا کند و او را اشتیاق بیشتری به دنیا نشان دهد از خداوند بیشتر دور شده و خشم خدا بر او فزونی گردد.

    در اولین مرحله و اولین زمانی که شاگرد وارد مدرسه علوم دینی می شود به او درس می دهند اول العلم معرفه: الجبار و آخر العلم تفویض الامرالیه، بنابراین او از نخستین لحظه شروع درس خود را در برابر هدفی واقعی و اساسی می یابد که خدا در ارتباط با اوست و باید تمام کارهایش را برای رسیدن به آن هدف انجام دهد و تمام آمال و آرزوها را در برابر آن ناچیز و بی ارزش شمارد.

    3- فروتنی و نرمش معلمان نسبت به شاگردان: خداوند متعال به من وحی نمود که تواضع و فروتنی را پیشه خود سازید هیچ صدقه و انفاق مالی از مال و ثروت انسان نمی کاهد خداوند متعال به خاطر عفو و گذشت افراد بر عزت و سرفرازی آنان می افزاید و هر فردی که تواضع و فروتنی را پیشه خود سازد از مقام والا و شخصیتی ارجمند برخوردار می گردد معلم و آموزگار باشید و در تعلم خود دشوار و سختگیر نباشید.

  • فهرست مطالب
    مقدمه 5-4
    تعلیم و تربیت 9-5
    وضعیت علمی و فرهنگی عربستان جاهلی 12-9
    اهمیت دانش و علم از نظر پیامبر و احادیث مربوطه 22-12
    مساوات در علم 25-22
    اولین مراکز تعلیم و تربیت 27-25
    علوم واجب 28-27
    آداب دانشجو و معلم
    1- توکل 29
    2- خلوص نیت 30-29
    3- فروتنی و نرمش معلمان نسبت به شاگردان 30
    4- موضوع و محتوای درس 31-30
    5- تنبه و مجازات 31
    6- صدای معلم هنگام تدریس 32
    7- آموزش علم در جوانی 32
    8- نگارش دانش ها 32
    9- مراعات حقوق همدرسان 33-32
    10- عاقبت بینی 33
    11- معاشرت با صالحان 34-33
    12- آگاهی به زمان و تحولات دنیا 34
    13- برازندگی از لحاظ اوصاف بدنی و جسمانی 35-34
    نتیجه گیری 38-36
    فهرست منابع و مآخذ 39-38

مقدمه: الحمدلله رب العالمین وصلی‏الله علی سیدنا وحبیب قلوبنا وطبیب نفوسنامحمدصلی الله علیه وآله وآله الطاهرین ولاسیما بقیه الله فی‏الارضین واللعنه علی اعدائهم اجمعین الی‏یوم الدین. قال الله عزوجل: لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته‏ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمه وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین[1]; خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خود آنها ...

جوان و تربیت " فرزندم ، قبل از آنکه قبلت، سخت شود و اندیشه ات ، مشغول گردد، به تربیت تو مبادرت نمودم." (حضرت علی علیه السلام) " تربیت، زیباترین چیزی است که در بهترین انسانها ، آشکار می شود."( افلاطون) چهار چیز است که اگر جمع شود در دل سنگ لعل و یاقوت شود ، سنگ بدان خارایی پاکی طینت و اصل گهر و استعداد تربیت کردن مهر از فلک مینایی در من این هرسه صفت هست کنون ...

چکیده: مدیریت اسلامی باید با جهت گیریهای دینی همراه باشد. جهت گیریهای دینی در مدیریت اسلامی نقشی اساسی دارد، مدیر اسلامی در چارچوب جهت گیریهای دینی و اسلامی می تواند به امور و فعالیتهای خود رسیدگی کند. در مدیریت اسلامی جهت گیریهای دینی مدیر است که در چارچوب این جهت گیریهای دینی و اسلامی می تواند مجموعه امور، کارها و اقدامات مدیریتی خود را ساماندهی کند. مدیریت اسلامی را مانند ...

مقدمه یکی از مواردی که بی شک در تعلیم و تربیت مؤثر است رعایت ادب و شرایط خاصی است که بر شاگرد و معلم مترتب است آموزش و نیز فراگیری علم در طول تاریخ جریان داشته و در این مسیر معلمی موفق بوده که متصف به صفات و ویژگیهای خاصی بوده است و نیز شاگردی بهتر از دیگران مطالب استاد خود را فرا گرفته که آداب و شرایط شاگردی را بهتر درک نموده و آنرا رعایت کرده است. بررسی متون گذشته و توجه به ...

از محبت دُردها صافی شود وز محبت دردها شافی شود مقدمه: نقش محبت و مهروروزی در فرآیند تعلیم وتربیت محبت نیاز اساسی و طبیعی انسان بالاخص کودکان است. یکی از عللی که آدمی را از تنهایی گریزان و در جمع سرخوش می‌سازد این است که در تنهایی محبّت‌هایی ندارد و تمایلات آدمی در آن برآورده و ارضا نمی‌شود. محبت مهمترین عامل سلامت روح کودک و عدم آن موجب ناهنجاری‌های روانی است. کمبود محبت مشکلاتی ...

مقدمه یکی از مواردی که بی شک در تعلیم و تربیت مؤثر است رعایت ادب و شرایط خاصی است که بر شاگرد و معلم مترتب است آموزش و نیز فراگیری علم در طول تاریخ جریان داشته و در این مسیر معلمی موفق بوده که متصف به صفات و ویژگیهای خاصی بوده است و نیز شاگردی بهتر از دیگران مطالب استاد خود را فرا گرفته که آداب و شرایط شاگردی را بهتر درک نموده و آنرا رعایت کرده است. بررسی متون گذشته و توجه به ...

انسان، موضوع تربیت است و هر‌گونه طرحی در این زمینه مسبوق به نگاه انسان‌شناختی ویژه‌ای است. در این نگاه، تربیت، دین و انسان همواره ملازم یکدیگرند. با ظهور دیدگاه‌های جدید در حوزه موضوعات نظری و فلسفی، به‌ویژه در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت، چالش‌هایی تازه پیش ‌روی تربیت انسان، به‌خصوص در برابر تربیت از منظر دینی قرار داده است که از آن جمله، دیدگاه‌های مدرنیته و پست‌مدرنیته است. این ...

چکیده انسان، موضوع تربیت است و هر‌گونه طرحی در این زمینه مسبوق به نگاه انسان‌شناختی ویژه‌ای است. در این نگاه، تربیت، دین و انسان همواره ملازم یکدیگرند. با ظهور دیدگاه‌های جدید در حوزه موضوعات نظری و فلسفی، به‌ویژه در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت، چالش‌هایی تازه پیش ‌روی تربیت انسان، به‌خصوص در برابر تربیت از منظر دینی قرار داده است که از آن جمله، دیدگاه‌های مدرنیته و پست‌مدرنیته ...

خانواده و تربیت دینی فرزندان نظام تربیتی اسلام اسلام دینی است که برای کلیه شئون زندگی پیرامون خوئ برنامه های منظم و تدوین شده دارد و بر پیرامون آن است که با شناخت این برنامه ها و عمل به آن سعادت و کمال نهایی خود را بدست آورند اسلام دین تعلم و تربیت است، در اولین آیاتی که بر نبی اکرم (ص) نازل شده است امر به خواندن می کند، آنها به اسم کس که رب و پروردگار انسان است. اما انچه که ...

-1- مقدمه “ما مفتخریم و ملت عزیر سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می‌خواهد حقایق قرآنی که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می‌زند، از مقبره‌ها و گورستانها نجات داده و بعنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می‌کشاند نجات دهد.” (امام خمینی، ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول