پیشگفتار سپاس بیکران خدای را که گویندگان از دستیابی به ستایش او باز می مانند و شمارگران به شمارش نعمتهای او دست نمی یابند و کوشند گان از حق گذاری او ناتوانند خدایی که همتای بلند پرواز به ادراک او راه نمی یابند و ژرفاندیش خرد تیز بین به او در نمی رسد .
خداوندی که کتاب را برای هدایت بندگان خود نازل فرمود و هر آنچه که مورد نیاز بشر بود در آن بیان فرمود .
رسول اکرم (ص) نیز مانند دیگر پیامبران که امت خود را بی چراغ هدایت و بی نشان ندادن راه روشن ترک نکردند .
امت سلام را با برجای گذاشتن « ثقلین » ترک فرمود : امام علی (ع ) در این خصوص می فرماید ( آن حضرت کتاب خدای را در میان شما بر جای گذاشت که روشنگر حلال و حرام و واجب و مستحب ناسخ و منسوخ و رخصت و عزیمت ، خاص و عام ، پند و امثال ، مرسل و محدود ، محکم و مشابه می باشد و کتاب هدایت است .
حمد خداوند یکتا و بی همتای که مسیر هدایت بندگان را نشان داده است و توفیق فراگیری قرآن کربم را به ما عنایت فرمود .
این کتاب که برای همه قابل فهم است و برای هدایت به طریق بهتر بر پیامبر خاتم نازل شده است از هر گونه کثری منزه است ( قرانا عربیا عیرذی عوج ) و هر کس در آن تدبر نماید راه راست می یابد و چون کلام بشریت و منشائی غیر از ذات الهی ندارد در آن افتاد وتناقض دیده نمی شود .
مقدمه با گذشت بیش از 1420 سال از نطول قرآن و تلاش و کوشش قرآن دوستان و قرآن پژوهان هنوز مورد توجه اندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی بوده و در طول این سالیان متمادی کوششهای فراوانی در این زمینه صورت گرفته است .
چرا که به فرموده مولا علی u دریای علوم و سرچشمه دانش و پایگاه دادوری و دادگستری است .
قرآن کتابی است که خداوند آن را سیراب کننده تشنگان علم ، بهار دلهای فقیهان و دانشمندان و آخرین مقصد نیکان و پاکان قرار داده است .[1] « امام صادق u نیز درباره این کتاب گرانمایه می فرماید : قرآن زنده جاوید است و هرگز از بین نمی رود همچون شب و روز در همه زمانها آمد و شد دارد و سیری چون آفتاب دارد و همان سان که به مسلمانان صدر اسلام روشنی می بخشید ، به آیندگان نیز نور افکنی و روشنی خواهد داد » .
از آن حضرت پرسیدند که این چه رازی است که هر چه قرآن بیشتر می شود و بیشتر مورد بحث قرار می گیرد بر طراوت و تازه گیش افزوده می گرد ؟
فرمود : چون قرآن که برای مردم یک عنصر و زمان معین و یا برای گروهی خاص نازل نشده است بلکه قرآن رای همه زمانها و همه مردم نازل شده است بدین سبب همیشه نو است و برای مردم هر زمان تازگی دارد .
البته عقول بشری در راه شناخت کلام خدا گام برداشته و هر یک به فرا خود حال خود از این بی کران تابید اخیر گرفته ، ولیکن هر کدام از دید خود و به عمر فهم و درک خودئ از معشوق خبری آورده و به قدر تشنگی از این چشمه صافی نوشیده اند شاید بیشتر از هر کتاب دیگری در دنیا مورد بحث و گفتگو قرار گرفته باشد و روزی نمی گذرد که کتابی در این باره نشر نیابد .
خلف لکم عبر من آثار الماضین قبلکم از آثار گذشتگان ، برای شما عبرتها بر جای مانده است .
امام علی u عظمت و اهمیت قرآن کریم کلام الله مجید آخرین کتاب آسمانی ، منشوری جاودانی و برنامه ای متعالی از مکتبی انسان ساز است که بر حضرت محمد (ص) پیامبر رحمت آخرین پیامبر نازل شده و آن حضرت در انجام رسالت بزرگ خود ، دورانهای گوناگون و دشواری را با بردباری و استقامت بی مانندی سپری نمود و در رسالت خویش لحظه ای عظمت ننمود .
در عرصه ای از تاریخ که فصاحت و بلاغت بیان بسیار مطرح بود با بیانی فصیح و بلیغ در بین مردم مطرح شد و با گستردگی مطالب به همه آنچه در زندگی انسان تا ابد نیاز می باشد اشاره فرموده و از آنجا که کلیت خاص خود دارد در هیچ دوره ای از زمان کهنه و فرسوده نمی گردد نوری است که پروردگار به وسیله آن جهانیان را بسوی راستین و صراط مستقیم رهنمون می سازد قرآن دعوت بسوی حق - خیر - فضیلت - وحدت و اندیشیدن است درمان بیماریهای قلب و شفای امراض درون و پاک کننده آلودگیهای نفس و روشنائی بخش تاریکی های گمراهی و ضلالت ها و وسوسه ها و هوا و هوسهاست دریای عمیق و شگرفی است که پایان ندارد و چشمه گوارائی است که تشنگان را همواره سیراب می سازد و فیضش هرگز تمام شدنی نیست پس به این عروه وثقای الهی دست زنیم و به این وادی ایمن راه یابیم .
قرآن کریم معجزه جاویدان رسول مکرم اسلام (ص) و سرلوحه زندگی آن حضرت می باشد در طول تاریخ اسلام همواره مورد توجه بوده و افراد از سه روش نسبت به این آیت الهی شناخت پیدا کرده اند : گروه اول در اثر اتحاد با حقیقت آن را می شناسند مانند پیامبر اکرم (ص) وائمه اطهار که اهل بیت رسول ا… (ص) هستند و به منزله جان رسول خدا (ص) می باشند.
وقتی حقیقت کلام خدا بر روح و جان رسول اکرم (ص) نازل شد برای آن حضرت جای هیچگونه ابهام نخواهد بود و با دریافت آ›ن حقیقت که خود عین معرفت می باشد.[2] کلام الهی را به طور کامل خواهد شناخت .
گروه دوم : در اثر مشاهده جمال و جلال آن ، آن را می شناسند که تبیین این کشش خاص برای کسی که از آن بارقه سهمی و از آن نفحه نصیبی ندارند میسوریت و گروه سوم ، قرآن را با بررسی ابعاد گوناگون اعجاز می شناسند .
اگر چه کاملترین این شناخت ، همان معرفت عمیقانه و عارفانه گروه اول است که در مرحله عقل قرآن مسنهثل و در مرتبه طبیعت قرآن ناطق می باشند ولیکن شناخت طبقه دوم از بهترین نوع شناخت هاست که با مشاهده آیات انفسی قرآن بسوی این هدف والا جذب شده و با کششی قرآن وارد در پای بیکران آن می شوند و با پیک وحی محشور شد ، و با سفیر قرآن هم صحبت می گردند و از آنجا که دلباخته کلام خدا شده اند آنچنان قرآنرا با ایمان می خوانند که قرآن با تمام گوشت و خون آنها مخلوط خواهد شد و اینان برجسته ترین چهره های انسانی بعد از انبیاء و معصومینu می باشند .
اما شناخت گروه سوم که با بررسی ابعاد اعجاز آمیز قرآن کریم آن را شناخته اند ، چون قرآن شناسی آنان از روزنه های بیرونی است و کلام خدا را از پشت پرده های الفاظ و مفاهیم آن می بینند و قهرا تماس مستقیم با خود قرآن نداشته اندازه حد ظاهری و حجاب اصطلاحات فراتر نمی رود .
امام صادق u می فرمایند[3] کسی که قرآن بخواند و جوان و مومن می باشد قرآن با گوشت و خون او آمیخته شود خداوند برای او سفره کرامت و نیکوئی قرار دهد و قرآن حجت او در روز قیامت گوید : ای پرودگار اگر عامل به دستورات من بوده است اجرا او را عطا فرما و خداوند اجری بیش از عملش به او عطا کند و بپوشاند لباس های بهشتی برای او .
و برایش تاجی از کرامتش قرار دهد پس فرماید آیا راضی شدی؟
پس قرآن فرماید : ای پروردگار ، میزان رغبت او به ما بیشتر است عطا شود به الو خلدهایی از راست و چپ و وارد بهشت شود و گفته شود به او بخوان آیه ای و صعود کن تا آن حدی که قرآن راضی شود و فرمای راضی شدم .
قرآن دلیل است که به سوی بهترین طریق هدایت می کند و کتاب تفصیل و جدایی حق از باطل است .
کتاب بیان است که هر لحظه انسان را به سعادتی سوق می دهد و معارفی در همه زمینه ها به انسان می دهد ، معارفی در رابطه با عظمت الهی ، تاریخ پیدایش نوع انسان ، سرگذشت اقدام وامت های گذشته علوم متفاوت شگفتیهای خلقت و عظمت آن و صد ها معرفت دیگر ، چرا که « ولا رطب ولا یابس الا فی کتاب مبین .[4] این کتاب پایه گذار تمدن بزرگ اسلامی است و هدف آن ساختن جامعه ای از بهترین اسنانها و بهترین امت هاست تا امنت الهی در زمین به بهترین شکل خود خلافت نماید .
لذا انس با کتال خدا بهترین و جاودانه ترین یافته ای است که تقوای به دل و عمل به چشم و دست و دل و موفقیت از عنایت اوست و این چنین است که مونس دلهای بی قرار در شبهای دراز می گردد و طراوت زبانها و امید قلبها در هجوم تیرگی هاست .
تا قیامت می زند قرآن ند ندا کای گروهی جهل را گشته فدا من کلام حقم و قائم به ذات قوت جان جان و یاقوت زکات نور خورشیدم فتاده بر شما لیک از خورشید ناگشته جدا جغرافیای تاریخی مکانهای یاد شده در قرآن کریم خداوند متعال در این کتاب در تعداد قابل توجهی از آیات خود به بیان وقصص برخی از امم گذشته پرداته است لیکن غرض از این قصص حکایت وقایع تاریخی نیست زیرا تاریخ در مقام جزئیان وقایع و تعیین سال و ماه حدوث واقعه هاست در حالیکه قرآن صریحا توجه به اینگونه تعینات را بی اهمیت دانسته و در این راستا در بیان قصه اصحاب کهف به آن اشاره می کند .
خداوند متعال در این کتاب در تعداد قابل توجهی از آیات خود به بیان وقصص برخی از امم گذشته پرداته است لیکن غرض از این قصص حکایت وقایع تاریخی نیست زیرا تاریخ در مقام جزئیان وقایع و تعیین سال و ماه حدوث واقعه هاست در حالیکه قرآن صریحا توجه به اینگونه تعینات را بی اهمیت دانسته و در این راستا در بیان قصه اصحاب کهف به آن اشاره می کند .
و می فرمایند : و لبثوا فی کهفهم ثلاث مائه تسنین و زدادو اتسعا قل الله اعلم بما لبثوا .
قرآن هدف بیان تاریخ را عبرت و موعظه بیان فرموده است و لذا در آیات متعدد انسانها را به تفکر و تدبر و عبرت گرفتن از سرگذشت گذشتگان دعوت فرموده است از جمله قرآن کریم با بیان اسمی مکانهای این امن ها و اماکن قابل توجه دیگر و افراد مطرح اهمیت آنها را بیان داشته است زمانی که بیش از 10 بار ز ( مسجد الحرام ) یاد می کند توجه و ارزش مکان را بیان می فرماید که قلب جهان اسلام است .
آیات متعددی در قرآن کریم به بیان قصه امتهای پیشین در سر زیمن متفاوت پرداخته اند ، سر زمینهائی که برخی از آنها به صراحت و برخی با بیان قصه ای از قومی معرفی شده اند سرزمینهای حائز اهمیت مثل ( احقاف - اخدود - ارم - اقصا - ایکه - بابل - بدر - جودی - مدینه - رش - رقیم - روم - سباء - سینا - مکه - مصر و … ) در این کلام آسمانی معرفی شده اند و قصه مربوط به این سرزمینها در هدایت انسانها نقش مهمی داشته است آنچه در تمام این قصه ها مطرح است به تاکید خداوند متعال ( عبرت ) و موعظه برای انسانهاست.
لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الا لنب .
تعداد زیادی از سرزمینهای یاد شده در قرآن کریم که مربوط به امتهای گذشته است با گذشت زمان توسط انسان شناسایی شده است و دلیلی قاطع بر صحت گفتار قرآن کریم گشته اند .
قصص قرآنی با داستانهای تورات وکتب دیگر این تفاوت را دارد که به وجه احسن قصه شده است ( نحسن نقص علیک احسن القصص ) همه محتویات قصه ، عبرت آمیز است و یکایک این داستانها را دعوت به توحید آغاز می شود ومقاومت ومجاهده مردان خدا را نشان می دهد و عناد و خصومت مخالفین سر سخت را باز می نماید .
در پایان هر قصه ، مردم نادرست و خائن و تبهکار دچار هلاک و دمار می شوند و مومنان و صالحان نجات می یابند قرآن مجید به اصول حقه اینگونه امور اشاره می کند و به حقیقت واقعه تاریخی را در یابند و گر نه به عبرت و موعظه ای که حاصل داستان اصیل و مشهور است اکتفا کنند .
پس باید به این عروه الوثقی دست یا زید و به این وادی ایمن راه یافت و به این محور تقوی تمسک جست و به این ریسمان وحدت بخش چنگ زد تا سعادت دو جهان را دریافت که البته این گام نیاز به شناخت قرآن دارد و مفسر و مبین الهی می خواهد و این جز از راه اهل بیت که اهل ذکرند و مفسر قرآن هستند میسر و امکان پذیر نیست.
تاکید قرآن بر عبرت آموزی قرآن کریم کتاب آسمانی ما مسلمانان که بهترین و کامل ترین کتاب برای هداست انسان هاست ، بر اطلاع از سرگذشت پیشینیان و توجه در عاقبت آنان تاکید و فراوان کرده است قرآن کریم سر گذشت اقوام گذشته و شرح رسالت پیامبران الهی را تحت عنوان قصص راجه قصص آورده است و می توان در قرآن قصه آدم و فرزندانش قابیل و هابیل ، همچنین انبیاء الهی چون نوح ابراهیم و موسی و … و اقوامی چون عاد ، ثمود ، … را مطالعه کرد .
هر یک از این اقوام روزگاری را با بهره مندی از نعمتهای پروردگار توانا سپری کردند اما چون گمراهی پیشه کردند و از دستورات خداوند یکتال سرپیچی نمودند دچار عذاب الهی شدند و نابود گشتند .
انبیاء الهی نیز هر یک بنا بر رسالت خویش در میان قومی به دعوت انسانها به راه راست مشغول شدند اما در همان حال که گروهی به آنان ایمان می آوردند گروهی دیگر راه کفر و فساد را ادامه می دادند آنان نه تنها خود قدم در راه راست نمی گذاشتند که موجب آزار و اذیت پیامبر خدا و پیروانشان نیز می گردیدند .
سرانجام اینگونه افراد نیز چیزی جز خواری و شکست و بیچارگی نبوده است .
از آنجاکه اطلاع بر سر گذشت افراد و اقوام گذشته ونتایج اعمالشان ، موجب هدایت و تربیت انسانها می گردد ، قرآن کریم می فرماید : همانا در داستانهای ایشان عبرتی برای خردمندان بوده است .
همچنین در آیه دیگر می فرماید : بگو ای پیغمبر ، در روی زمین گردش کنید و از حال امم گذشته جویا شوید .
تا عاقبت سخت آنها که تکذیب ( آیات خدا و رسول او ) کردند را مشاهده کنید .
در سوره توبه خداوند ضمن اشاره به اقوام قدیمی می فرماید : آیا اخبار پیشینیان شان مانند قومنوح و عاد و ابراهیم و اهل مدین و موتفکات ( یعنی قوم شعیب و لوط ) به آنها نرسید که رسولان الهی آیات و معجزات آشکار بر آنها آوردند ( آنها نیز نپذیرفتند هلاک شدند ) خدا هیچ ستمی بر آنها نکرد بلکه آنها خود در حق خویش ستم کردند .
تاریخ با عرصه شرح حال پیامبران ، امامان و صالحان بهترین الگوهای تربیتی را در اختیار ما می گذارد در طول تاریخ کسان بسیاری بوده اند که با در پیش گرفتن راه صحیح زندگی و خدمت به انسانها نامشان به نیکی و خوبی به یادگار مانده است و تاریخ همیشه از آنان به عنوان انسانهای راستین و خدمتگزاران به جامعه انسانی یاد می کند اما کسانی که زندگی خویش را صرف ظلم و ستم قتل و غارت ودیگر اعمال زشت و ناپسند کرده اند همیشه با نفرت و بدی از آنها داده می شود .
همه جنگهای تجاوز کاراندای در طول تاریخ صورت گرفته بدلیل خود خواهی و خود پرستی کسانی بوده است که خوشبختی خویش را در بدبختی دیگران دیه اند تاریخ گذشته همه ملتها را نشان داده را خوشبختی واقعی انسانها همکاری و همدلی آنان است و این امر نیز جز با توسل همه انسانها به تعلیمات الهی که دوره ای همه اقوام و ملتها قرار دارد ممکن نیست .
زیرا تعلیمات انسانی همه انسانها را برابر می داند و هر گونه برتری طلبی و فخر فروشی انسانی بر انسان دیگراز نظر نژاد زبان - تاریخ و مانند آنها را نفی می کند .
چنانکه قرآن کریم می فرماید : ای مردم شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملتها و قبیله ها قرار دادیم تا به این وسیله یکدیگر را باز شناسید .
همانا گرامیترین شما نزد خداوند منفی ترین شماست .
تاریخ نشان داده است که تجاوزگری و غارتگری موجب پیشرفت ملتها و آبادی کشور نمی گردد و همیشه نیز متجاوزان و غارتگران با شکست و ناکامی مواجه می شوند .
از وصایای حضرت علی به فرزندش امام حسن .
ای فرزند گرامی اگر چه من به اندازه همه آنان که پیش از من بوده اند نزیسته ام اما چندان در کارهایشان نگریسته ام که همچون یکی از آنان شده ام بلکه چندان بر امورشان آگاهی یافته ام که گویی با اولین آنها تا آخرینشان زیسته ام .
پس در این مسیر و تامل ، کردار پاکیزه را ازآلوده باز شناختم و سود را از زیان دریافتم .
ذکر مکانهای یاد شده در قرآن : تاریخ بابل کلمه « بابل » یکبار در قرآنکریم آمده است خداوند در داستان « هاروت و ماروت » از آن یاد می فرماید .
شهر « بابل » در موقعیت 32 ، 40 عرض شمالی و 23 ، 33 طول شرقی در مشرق فرات نزدیک دجله بوده است و موضع اولیخ شهر « بوسیا » است که برج نمرود در آن ساخته شده است مولف « اشکال العالم » در این باره می نویسد.
بابل دهی خرد و قدیمی ترین بنای عراق و آن سرزمین را از قدیم به این نام می خوانند پادشاهان کنعان بدانجا مقیم بوده اند و آثار و بناها و علامات آن باقی است می توان شناخت که در روزگار قیم شهری به غایت بزرگی بوده است .
« بدر » خداوند در سوره آل عمران آیه 123 در این باره چنین می فرماید : « و لقد نصرکم الله ببدر و انتم اذله فاتقوا لله لعلکم تشکرون » در ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت روز جمعه یا دوشنبه هفدهم یا نوزدهم ماه سال دوم هجری بین یاران ابوسفیان و اصحاب پیامبر (ص) جنگ سختی در منطقه بدر صورت گرفت که به دلیل وقوع آن در این منطقه به « بدر » مشهور شد .
« تاریخ روم » کلمه روم ، در اولین آیات سوره مبارکه روم فقط یک مرتبه در قرآن آمده است .
خداوند در این سوره می فرماید : « الم غلبت الروم فی ادنی الارض و هم من بعد غلبتهم سیغلبون » کلمه روم که در این آیه آمده است نام اقوامی از انسانها ست که در ساحل مدیترانه در غرب آسیا زندگی می کردند .
در دوران صد راسلام این اقوام یکی از بزرگترین امپراطوری ها بوده که با امپراطور ایران بزرگترین قدرت زمان بوده اند و دامنه آن تا حدود شامات گسترده بوده است .
این سوره در دورانی که جنگی بین امپراطوری ایران و روم در سرزمینی میان شام و حجاز صورت گرفت و روم از ایران شکست خورد و به مصداق این آیات به زودی بر ایرانیان غلبه خواهند یافت .
منظور از روم در آیه شریفه قرآن دولت روم شرقی یعنی امپراطوری بیزانس است که بر شام و فلسطین تسلط داشته و در برخی قبایل جزیره العرب هم نفوذ و قدرتی به هم رسانده بود .
از جمله اقدامات تاریخی حضرت محمد ( ص) نوشتن نامه به سران کشورهای آن عصر است از جمله آن حضرت نامه ای به قیصر روم هرقل می تویسد ، متن نامه آن حضرت که توسط دحیه بن خلیفه کلبی به قیصر ارسل نمود چنین است بنام خداوند بخشنده مهربان از محمد فرستاده خدا به هرقل بزرگ روم ، سلام بر کسی که از رهنمائی پیروی کند سپس همانا من تورا به داعیه اسلام دعوت می کنم ، پس اسلام آور تا سالم بمانی .
و خدای تو را دوبار مزدت دهد .
بگو ای اهل کتاب بیایید بسوی سخنی میان ما و شما یکسان ، که جز خدای را پرستش نکنیم و جیزی را انبازوی نگیریم و جز خدا سرورانی نگیریم پس اگر روی گردان شدی راستی که گناه کشاورزان بر تو خواهد بود .
« هرقل در پاسخ نامه آن حضرت نوشت : « به احمد فرستاده خدا همان کسی که عیسی به او نوید داده است .
از قیصر پادشاه روم همانا که نامه ات با فرستاده ات چه من رسید و به راستی من گواهی می دهم که تو فرستاده خدایی نو را در انجیل نزد خدا می یابیم .
عیسی بن مریم ما را به تو مژده داده است و من رومیان را دعوت نموده تا به تو ایمان آورند لیکن زیر بار نرفتند و اگر فرمان مرا برده بودند برای آنها بهتر بود و راستی که دوست دارم تا نزد تو خدمتگزرت بودم و پاهای تو را می شستم .
« نبرد مسلمین با رومیان » اولین بر خورد جدی بین سپاهیان اسلام و رومیان در سال هشتم هجری در دوران حیات رسول مکرم اسلام (ص) اتفاق افتاد این واقعه از جمله حوادث سختی بود که بر مسلمانان گذشت در این حادثه جعفر بن ابیطالب پرچم را در دست داشت و دست راستش را بریده شد و با دست چپ نبرد کرد دست چپ هم بیده شد و سپس از میان دو نیم شد جعفر بن عبدالله بن رواحه سپس پرچم را برداشت او نیز به شهادت رسید و بعد از او خالد بن ولید فرمانده جوان سپاه که وضعیت سپاه اسلام را آشفته دید فرماندهی آن را به عهده گرفت .
وی با استفاده از تاریکی شب و فریب رومیان سپاهیان اسلام را از تیغ کشیده رومیان نجات داد .
این حادثه بسیار بر مسلمین دشوار آمد بطوری که هنگام برگشت آنها به مدینه مردم آنها را سرزنش می کردند پس از این جنگ پیامبر مصتمم گردید مستعمرات روم در عربستان و شامات در تحت تصرف مسلمانان قرار گیرد و برای اجرای این تصمیم در سال نهم هجرت به جنگ ( تبوک ) اقدام فرمود .
طور خداوند متعال در قرآن کریم 7 بار از طور یاد کرده است : سوره بقره آیه 63 سوره بقره آیه 93 سوره مریم آیه 52 سوره طه آیه 8 سوره قصص آیه 46 سوره قصص آیه 46 سوره طور آیه 1 ( ذوالطور ) طور سلسله جبالی است که در میان شبه جزیره سینا واقع است و دامنه این کوه همان وادی مقدس قرار دارد .
طور کوه سیاهی است که خداوند بر فراز آن بر حضرت موسی تجلی نمود و موسی از شدت عظمت الهی مدتی بیهوش شد که در آیه 43 سوره اعراف آن را بیان فرموده است در هیمن مکان است که خداوند از شجره با موسی صحبت نمود و صفت کلیم ا… برای حضرت موسی نشانی از این قصه دارد .
در قرآن کریم خطاب به بنی اسرائیل آمده است که (ئن بر افراشتیم برفراز شما طور ) چون بنی اسرائیل از پذیرفتن احکام الهی سر باز زدند خداوند کوه طور را بالای سر ایشان معلق ساخت و آ›نها پیوسته سقوط کوه و هلاک خود را منتظر بودند و حتی نوشته اند که بنی اسرائیل یکطرف پیشانی را به خاک سجده نهاده و با چشم دیگر کوه را می نگریستند موسی به کوه طور ( سینا ) رفت و چهل روز ماند و تورات را نوشت بنی اسرائیل آمدنش را بر شمردند و به هارون گفتند موسی رفت و گمان نداریم باز گردد بنی اسرائیل گوساله ای خالی یافتند که باد در آن می رفت و صحرای گوساله را شکست و دستور دادند که کسانی که گوساله پرستیدند هر چه توانستند بکشند .
عرفات عرفات نام صحرایی است وسیع و هموار - در دامنه کوهی به نام حبل الرحمه قرار دارد .
حضرت آدم و حضرت حوا (س) پس از هبوط به زمین و بعد از جدابی طولانی در این صحرا به یکدیگر رسیده و با هم آشنا شده اند .
و یا اینکه ابراهیم در این محل برای قربانی کردن اسماعیل خواب دید .
و لذا نسبت به وظیفه خود آشنا شد و عارف به آن شد و یا اینکه جبرئیل در روز عرفه به ابراهیم نازل شد و مناسک حج را به او آموخت و با این اعمال آشنا نمود .
این صحرا در سال دهم هجری شاهد آخرین حج پیامبر که یکی از حوادث مهم تاریخ اسلام می باشد بوده است خطبه مهم آن حضرت (ص) را می توان ( منشور حقوق بین الملل ) در اسلام نام نهاد زیارت عرفه امام حسین در این مکان یادگار جاوید آن حضرت است فاصله بین عرفات تا منی را مشعر الحرام گویند که در محدوده حرم قرار دارد .
از جمله اماکن تاریخی این مکان ( مسجد خیف ) است که در این مسجد پیامبران زیادی از جمله موسی - عیسی - حضرت رسول (ص) نماز گذاشته اند و گویند قبر 70 پیامبر در آن است .
کعبه کعبه که قبله مسلمین است دوباره در قرآن تکرار شده است و در آیات دیگر با کلماتی همچون ( بیت ) از آن یاد شده است .
کعبه به دلیل چهار گوش بودن به این نام نامیده شده است از بهترین جایگهاههای روی زمین است که مورد احترام همه ادیان و فرق بوده است کعبه در مرکز مسجد الحرام قرار گرفته است از سطح زمین 2 متر ارتفاع دارد کعبه برای اولین بار توسط حضرت آدم و با راهنمایی جیرئیل امین در مقابل بیست المعمور الهی بنا شد .
در طوفان نوح ویران شد و بعد از آن خداوند حضرت ابراهیم را به ساختن آن فرمان داد و چون ابراهیم نمی دانست آن را کجا بنا کند .
جبرئیل را فرستاد تا نقشه خانه یا تنه و شاخه درختان ( اذخر ) پوشیده و هاجر بر درب کعبه پتویی آویزان نمود .
اولین تعمیرات اساسی کعبه بعد از حضرت ابراهیم(ع) که توسط قریش صورت گرفت 35 سال بعد از تولد حضرت رسول اکرم (ص) بود در این سال مکه را سیل فرا گرفت و پایه های کعبه فرور ریخت لذا قریش تصمیم گرفت که آن را بازسازی کند و به هنگام نسب حجر الاسود مشاجره بین خاندان های قریش صورت گرفت هر قبیله مدعی شد که در انجام این کار او سزاوارتر است تا دیگران در نهایت رضایت دادند که اولین کسی که از باب ( بنی شبیه ) وارد شود قضاوت نماید که اتفاقا پیامبر وارد شد و قریش به قضاوت او رضایت دادند پیامبر رادی خویش را گسترده و حجرالسود را بر گرفت و بر جایش نهاد و برای سقف آن نیز چوبهای کشتی شکسته شده ای را خریداری نموده و آن را پوشاندند .
کهف نام کهف چهار بار در آیات مبارکه سوره کهف آمده است خداوند از آیه 8 تا 32 این سوره به بیان قصه کهف می پردازد از ظاره آیات بر می آید که اصحاب کهف و رقیم جماعت واحدی بوده اند که هم اصحاب کهف نامیده شده اند و هم اصحاب رقیم .
بخاطر اینکه در کهف ( غار ) منزل کردند و اصحاب رقیم نامیده شدند چون داستان و سر گذشت شان در سنگ نشسته ای در آن ناحیه پیدا شده است .
موقعیت جغرافیایی کهف درباره موقعیت جغرافیایی غار جاهای گوناگونی نامبرده شده است که از جمله این مکانها می توان به موارد ذیل اشاره کرد : 1- کهف افسوس : شهر مخروبه ای در ترکیه که در 73 کیلومتری شهر بزرگ ازمبر قرار دارد .
2- دومین غاری که احتمال داده اند کهف اصحاب کهف می باشد .
غار رجیب است که در 8 کیلومتری شهر عمان پایتخت اردن هاشمی نزدیک هی بنام رجیب قرار دارد .
داستان به این قرار است که در عهد قصر قیانوس مشرک ، هشت نوجوان نجیب زاده که به فرامین مشرک آلود کردن نمی نهند و اعتقاد خود را پنهان می داشتند تا آنکه قیصر از ایمان آنها اطلاع می یابد و به آنها مهلت می دهد تا دست از مسیمیت بردارند ولی آنها برای حفظ دین خویش از افسوس گریخته و به غار سنگی در بالای کوه پنا بردند و شب همانجا می مانند و با دعا خوانی و اشکباری از خدای خویش می خواهند که ایشان را در پناه خویش گیرد ، خداوند هم خواست آنها را بر می آورد و به پاداش ایمان راسخ و پاک آنها ، روح ایشان را می گیرد و به آسمان می برد و فرشته ای را مامور می فرماید که نزدشان در غار ماند تا حفظ و نگهدار پیکرهایشان باشد شاه در تعقیب آنها تصمیم می گیرد که جوانان را زنده به گور نماید لذا دستور می دهد بنایان درب غار را با سنگهای تراش داده شده به مسدود نمایند با سپری شدن عهد قیصر خداوند آنان را از خواب بیدار می کند و یملیخا داوطلب می شود که جهت خرید نان و آذوقه به شهر وارد شود ولی با چهره دگرگون از شهر روبرو می شود و آنچنان شگفتی به سراغش می آید که از اهالی شهر نام شهر را می پرسد و چون سکه های طلای عهد قیانوس را جهت تهیه خوراک ارئه می دهد مورد توجه قرار گرفته واو را نزد اسقف می برند و در نهایت به وضعیت خویش و همراهان اعتراف نمود و داستان را بیان می نماید آنگاه همه بزرگان شهر گرد وی می آیند و در پی یلمیخا به راه می افتند و با دیدن دیگر جوانان و لوح نگاشته شده به آنها اعتقاد پیدا کرده و از آنان می خواهند تا به شهر آیند لیکن آنها از خداوند خواستند تا به حالت اولیه خویش بر گردند و خداوند دعای آنها را اجابت نمود این واقعه در عهد قیانوس امپراطوری روم صورت گرفت و جوانان مسمی بعد از گدشت دو قرن در عهد قیصر شئودور روم از خواب بیدار شدند و مجددا روم از آنها گرفته شد .
برخی عقیده دارند که اصحاب کهف و رقیم یکی هستند و رقیم به معنی نوشته و خط است و چون سرگذشتشان در سنگ نوشته ای بوده است به این نام نامیده شده اند و با اینکه رقیم نام سنگ آنهاست و با نام قریه ای که اصحاب کهف از انبیرون آمدند و یا نام وادی ایست که غار در آنجا واقع بوده است .