چرا کودک از خوردن امتناع می کند و چه باید کرد؟
امتناع کودک از خوردن ممکن است به دلایل زیر باشد: فعالیت زیاد و در نتیجه خستگی فعالیت کم و در نتیجه کمتر گرسنه شدن نخوابیدن کم بودن فاصله بین تنقلات با غذاهای اصلی اظهار نظر مبنی بر دوست نداشتن غذا توسط بزرگترها.
اما در عین حال این امر ممکن است وسیله ای باشد که کودک می خواهد عدم وابستگی و استقلالش را نشان دهد.
این خود بخشی از مراحل تکامل اوست.
والدین اگر هیجان زده باشند و به کودک فشار بیاورند سبب کندی جریان ترشح معده کودک و مانع از هضم غذای وی می شوند.
بعلاوه کودک از توجه والدین لذت می برد و می آموزد که امتناع از خوردن، یکی از راه های جلب توجه آنان است.
کودک معمولا غذای بخصوصی را برای مدتی دوست دارد و بعد ممکن است به غذای دیگری علاقه نشان دهد.
یعنی کودک غذایی را که تا دیروز دوست داشت و می خورد، امروز از خوردنش امتناع می کند.
در این مورد، والدین با تغییراتی از قبیل تغییر در درجه حرارت و یا نوع پخت، یا شکل غذا (به عنوان مثال دادن شیر گرم یا سرد، دادن تخم مرغ آب پز یا نیمرو و...
) و تعریف و تمجید از غذا می توانند آن را مورد پسند و دلخواه کودک کنند.
اگر کودک باز هم از خوردن امتناع کرد، والدین باید صبور باشند و کودک را به اجبار وادار به خوردن نکنند و پس از تمام شدن غذا، بشقاب او نیز با سایر بشقاب ها برداشته شود.
بدین ترتیب هم کودک یاد می گیرد که زمان صرف غذا نامحدود نیست و هم باعث می شود در وعده غذایی بعد، به اندازه کافی گرسنه باشد و غذا بخورد.
نتایج مطالعات نیز نشان داده است که دریافت انرژی هر کودک از یک وعده غذایی به وعده دیگر بسیار متفاوت است ولی کل انرژی دریافتی روزانه بطور قابل توجهی ثابت است.
بدین معنی که معمولا کودک کمبود کالری و مواد مغذی در یک وعده را، در وعده بعد جبران می کند.
لذا وظیفه والدین انتخاب و ارائه مواد غذایی مغذی و مناسب است.
اگر کودک به خوردن بعضی از غذاها علاقه نشان نمی دهد چه باید کرد؟
اگر کودک علاقه کافی برای خوردن بعضی از انواع غذاها را ندارد مادر باید آن غذا را به روش های مختلف درست کند تا همان ماده غذایی با مزه و طعم جدید مورد استفاده کودک قرار گیرد و اگر باز هم از خوردن امتناع کرد می توان از جانشین های آن ماده غذایی استفاده نمود.بعضی از مادران شکایت دارند که کودکشان گوشت تکه یا تخم مرغ نمی خورد و یا شیر کم می خورد و یا شیرینی زیاد طلب می کند.
در زیر چند پیشنهاد برای راهنمایی این مادران اورده شده است.
برای کودکانی که گوشت تکه ای نمی خورند: بهتر است گوشت را به قطعات بسیار کوچک و ریز تقسیم کنید که به خوبی پخته شود مثلا به صورت حلیم گندم درآید.
قطعات بسیار ریز گوشت را مخلوط با حبوبات کاملا بپزید و نرم کنید.
همراه با یک قاشق غذا خوری روغن زیتون و یک قاشق مرباخوری آب لیمو ترش یا آب نارنج تازه به کودک بدهید.
گوشت چرخ کرده را به صورت کوفته قلقلی درآورید یا به صورت مخلوط با گوجه فرنگی بجای سس روی ماکارونی بریزید یا کتلت (مخلوط کوشت و سیب زمینی و تخم مرغ) به شکل های کوچک و زیبا تهیه کنید و یا به صورت مخلوط با آب گوجه فرنگی و لوبیا و برنج (لوبیا پلو) بپزید.
از گوشت مرغ یا ماهی استفاده کنید.
اگر کودک هیچیک از انواع گوشت را نمی خورد از جانشین های آن استفاده کنید؛ مثل زرده تخم مرغ، سفیده تخم مرغ، عدس، پنیر با بادام یا گردو، لوبیا چیتی پخته شده، بادام زمینی بدون پوست، شیر و ماست.
برنج را در آب گوشت یا مرغی که می پزید بریزید و به صورت کته نرم، با انواع سبزی ها یا عدس ، به او بدهید.
کودکانی که اصلا گوشت نمی خورند باید از نظر دریافت آهن مورد توجه باشند.
برای کودکانی که تخم مرغ سفت شده را نمی خورند: تخم مرغ سفت شده را با کمی کره یا شیر نرم کنید.
زرده و سفیده تخم مرغ را بزنید و داخل سوپ بریزید و بگذارید چند جوش بزند.
زرده و سفیده تخم مرغ را با کمی شیر (2 قاشق غذاخوری) مخلوط کرده و در روغن بپزید (خاگینه) سیب زمینی پخته شده و تخم مرغ سفت شده را رنده کنید و به آن کمی کره یا روغن زیتون بزنید (تقریبا مثل سالاد الویه ولی بدون سس مایونز) یا به آن ماست و روغن زیتون یا کمی شیر اضافه کنید.
تخم مرغ را بزنید و با نصف استکان ماست در ته قابلمه ای که برای او کته درست می کنید بریزید (مثل ته چین) ماکارونی را بپزید، آب کش کنید، یک تخم مرغ را بزنید و با یک استکان شیر مخلوط کنید، کمی پنیر در آن رنده کنید و با ماکارونی دم کنید.
تخم مرغ را بزنید و با کمی خامه و آب لیمو به سوپ او اضافه کنید و بگذارید بپزد (از مصرف تخم مرغ خام یا نیم پز پرهیز کنید).
برای کودکانی که شیر مادر یا هیچ شیر دیگری را نمی خورند: ماست را جانشین شیر کنید و دوغ و ماست را در وعده های غذایی کودک بگنجانید.
در بعضی از غذاها از شیر استفاده کنید.
مثلا آرد و کره و شیر را به سوپ اضافه کنید.
ماکارونی و شیر و پنیر درست کنید.
به کودک شیر برنج و فرنی بدهید.
با شیر و کره و پنیر و کمی آرد، سس درست کنید و روی ماکارونی یا روی سبزی های پخته شده بریزید.
برای کودکانی که سبزی یا میوه نمی خورند: کودکان ممکن است در این سن یک نوع میوه یا سبزی را نخورند و نوع دیگر را بهتر بپذیرند.
هر کدام را که بهتر می خورند بیشتر بدهید.
اما گهگاه سبزی ها یا میوه هایی را که نمی خورند باز امتحان نموده و پیشنهاد کنید.
سبزی هایی مثل کرفس و هویج را بپزید (نه خیلی زیاد که له شود بلکه کمی ترد باشد) و بگذارید کودک آن را با دست بردارد و بخورد.
سبزی ها را ریز کرده و در سوپ او بریزید.
کمی ماست چکیده بر روی سبزی های پخته بریزید یا سبزی را با نان و پنیر به او بدهید.
اگر میوه نمی خورد، آن را رنده کرده یا به تکه های کوچک تقسیم کنید و با کمی خامه یا ژله به او بدهید (مثل سالاد میوه)؛ یا در تهیه ژله به جای آب، آب میوه بریزید؛ یا ژله درست کنید و تکه های بسیار کوچک میوه را به ژله اضافه نمائید (فراموش نکنید میوه و سبزی ها را قبل از مصرف خوب شسته و ضد عفونی نمائید).
برای کودکانی که شیرینی زیاد می خورند: چون عادت به خوردن مواد شیرین از کودکی ایجاد می شود، لذا برای پیشگیری از ایجاد این عادت باید: خرید شیرینی و درست کردن غذاهای شیرین را کاهش دهید.
در غذاهای شیرینی که استفاده می کنید، شکر کمتری استفاده نمائید.
مواد شیرین مثل بستنی و شکلات را به عنوان جایزه به کودک ندهید بلکه مقدار کمی از آن را جزو برنامه غذاییش بگذارید.
از عکس برگردان یا برچسب های رنگی بعنوان جایزه استفاده کنید.
مراقب دندان های کودک نیز باشید و بعد از مصرف مواد شیرین حتما دندان های او را مسواک بزنید.
عوامل بی اشتهایی تقریباً تمام عفونتها میتوانند باعث بی اشتهایی شوند.
مثلاً ویروس سرماخوردگی یا آنفولانزا ممکن است عامل آن باشد.
یا علل جدیتر مثل سل، کم کاری غده تیروئید، بیماریهای قلبی یا ریوی، یا گرفتاریهای کبدی داشته باشد.
بی اشتهایی مقاومت بدن در برابر خوردن هر چیزی است که به فرایند بهبود کمک کند.
با این همه بیماری تنها علت کاهش اشتها نیست.
گاهی چیزی که به دلیل خاصی خوردهاید، مثل یک دارو، میتواند عامل آن باشد.
آنتی بیوتیکهایی مثل اریترومایسین، جوانههای چشایی را غیرفعال کرده و باعث کندی حرکت غذا در روده شده و احساس پری بعد از خوردن غذا را طولانی میکنند.
تمام آمفتامینها که برای کاهش وزن تجویز میشوند، احساس گرسنگی را از بین میبرند.
داروهای مسکن و ضد التهاب مفصل میتوانند معده را تحریک کرده و باعث تهوع و برگرداندن غذا شوند.
دیژیتالیس (که یک داروی قلبی است) و داروهای مدر (که مانع احتباس آب شده و فشار خون را پایین میآورند) نیز میل به غذا خوردن را کم می کنند.
گاهی چیزی غیرخوراکی مشکل ساز شده است.
کمبودهای کلی تغذیهای میتوانند نیروی حیاتی یک اشتهای طبیعی را تضعیف کنند.
مخصوصاً اشخاص مسن ممکن است گرفتار کمبود روی در رژیم غذایی باشند که میتواند جوانههای چشایی را از بین ببرد.
خود پیری بر روی اشتها تأثیر میگذارد.
در اشخاص مسن، سازوکار بدن آهسته میگردد، وزن ماهیچهها کم میشود و ضعف جسمانی مانع فعالیت است.
در رأس آنها ، کاهش احساس چشایی و ترشحات معدی قرار دارد که همه باعث بی اشتهایی میشوند.
گاهی نیز اتفاقی در زندگی بر اشتها تأثیر میگذارد.
اگر اخیراً یک برنامه ورزشی را شروع کردهاید، ممکن است دچار بی اشتهایی شوید تا بدن خود را با نیازهای جدید تطبیق دهد.
بطور کلی، سلامت روانی نقش مهمی در اشتهای شما دارد، در هنگام گرفتاری طولانی، تنش روانی میتواند شما را به پرخوری بکشاند.
ولی فشارهای کوتاه مدت معمولاً اشتها را از بین میبرند.
افسردگی نیز در برخی افراد باعث بی اشتهایی میشود.
بی اشتهایی عصبی اختلالی است که در افراد مبتلا معمولاً دختران جوان تقریباً باعث ترک کامل غذاخوردن میشود.
بیماری وسوسه غذا خوردن دارند، ولی از ترس چاق شدن چیزی نمیخورند.
برای آنها نخوردن از به اندازه خوردن راحتتر است.
درمان بی اشتهایی کمی بی اشتهایی جای نگرانی ندارد.
اما اگر آخرین باری را که از غذا خوردن لذت بردهاید به یاد ندارید، باید سعی کنید عادت عادی خوردن را باز به دست آورید.
در اینجا مواردی را که باید به ان توجه کنید گفته میشود.
به اندازه بخورید.
اشتهای طبیعی دقیقاً چگونه است؟
اشتهای طبیعی خوردن به اندازهای است که وزن بدن را طبیعی نگاه میدارد.
اگر اشتهای طبیعی دارید، باید انواعی از غذاها را بخورید، اشتهای زیاد به خوردن فقط گوشت فقط اشتهای طبیعی نیست.
اگر مرتباً خود را وادار به خوردن میکنید، این هم علامت خوبی نیست.
ویتامین بخورید.
خوردن روزانه مکمل مولتی ویتامین و کانیها به بازشدن اشتهای کاهش یافته کمک میکند و اگر کم خوردن شما باعث سوء تغذیه شده است، مواد غذایی اضافی آسیبی به شما نمیرساند.
گاهی افراد مسنتر با خوردن روی کمی اشتهای خود را باز مییابند.
درباره لزوم خوردن روی با پزشک مشورت کنید.
داروهایتان را کنترل کنید.
درباره احتمال اینکه داروهای مصرفیتان یا مقدار آنها باعث بی اشتهایی شده باشد سئوال کنید.
پزشک ممکن است دارو را با داروهای دیگری که اشتها را ازبین نمیبرند عوض کند.
هر چه را که دوست دارید بخورید.
اگر غذاخوردن لذت خود را از دست داده است، برنامه غذایی خود را عوض کنید.
ببینید کدام غذاها برایتان اشتها آور است و از آنها بخورید.
اگر فقط بستنی دوست دارید، هر قدر که میخواهید بخورید.
ما رژیم غذایی ناسالمی را توصیه نمیکنیم، اما اگر بستنی تنها راه رساندن کالری مورد نیاز به بدن است، هر قدر که میخواهید بخورید.
هدف بالا بردن ضریب اشتهاست.
حجم غذا را کم کنید.
غذا را با حجم کم و دفعات بیشتر بخورید.
معده شما غذای کمتر را بهتر میپذیرد.
آب زیاد بخورید.
اگر برنامه ورزشی تازهای شروع کردهاید، مهمترین نیاز شما آب است.
کم آبی بدن میتواند بی اشتهایی ایجاد کند.
پیش از شروع تمرین و بلافاصله بعد از آن یک لیوان آب بنوشید.
به علاوه هر روز شش تا هشت لیوان آب بخورید.
نزد پزشک بروید.
اگر بعد از دو هفته اشتهای خود را بازنیافتید، برای معاینه کلی پیش پزشک خود بروید.
قبل از درمان باید اختلالات جسمانی تشخیص داده شود.
شاید فقط به یک دوره درمان با آنتی بیوتیک برای از بین بردن یک عفونت خفیف نیاز داشته باشید.
سلامت روانی خود را بیازمایید.
اگر افسرده هستید، داروهای ضد افسردگی تجویز شده توسط پزشک اشتهای شما را بر میگرداند.
با بازگشت سلامت روانی اشتهای شما نیز باز میگردد.
از متخصص کمک بگیرید.
بی اشتهایی عصبی معمولاً به درمان خانگی جواب نمیدهد و افراد مبتلا به آن باید در بیمارستان بستری شوند.
معالجه آن مشکل است و نیاز به درمان شدید روانشناختی و تغذیهای دارد.
ممکن است تغذیه اجباری از طریق تزریق درون سیاهرگی یا لوله معدی لازم شود.
بی اشتهایی کودکان غذا نخوردن کودکان یکی از مشکلات رایج تغذیهای موجود در خانوادههاست سوال این است که والدین در مقابل این عمل چه میکنند؟
تهدید و ارعاب؟
ضرب و شتم؟
مقایسه با دیگران؟به زور خوراندن غذا؟
تطمیع با خوراکیهای بی ارزش یا به اصطلاح هله هوله؟
و ....؟کدام یک از راهها صحیح است؟
اگر کودکتان غذا نمیخورد باید او را نزد کارشناس تغذیه و همچنین در صورت نیاز نزد روانشناس ببرید.
اگر از کودکتان (مخصوصا اگر دختر است) بخواهید در بعضی از کارهای بیخطر آشپزی به شما کمک کند هنگامی که سفره را پهن کردید به همه اعلام کنید که غذای امروز را با کمک فلانی آماده کردهاید و از اهل خانه هم بخواهید (ولو اینکه از آشپزی شما ناراضی هستند) از غذا تعریف کنند مسلما این برخورد باعث خواهد شد که بچه نسبت به غذائی که خودش تهیه کرده است رغبت نشان داده و مقدار بیشتری از آنرا بخورد.
راه دیگر اینست که ببینید کودکتان برای غذا خوردن چه شرایطی را برای شما در نظر میگیرد و حتی الامکان آن را بپذیرید و فراموش نکنید آنچه از نظر ما نامعقول است شاید برای کودکتان (در آن شرایط) کاملا معقول و پذیرفتنی است و قبول آن باعث بهبود وضعیت روحی کودک میشود.
حتما قضیه ابن سینا و شاهزادهای را که فکر میکرد گاو است را میدانید.
شاهزاده به هیچ وجه غذا نمیخورد و میخواست تا قصابی را برای ذبح کردنش احضار کنند.
ابن سینا در هیات قصاب نزد شاهزاده رفت و گفت، این گاو لاغر است به او غذا بدهید تا فربه شود.
آنگاه او را قربانی خواهم کرد.
آنوقت شاهزاده شروع به خوردن غذا کرد هنگامی که کمی غذا خورد حالش بهبود یافت و سالم شد.
با کودکان هم باید همین گونه برخورد کرد.