مقدمه مکانیک کوانتوم با ذرات زیر اتمی سروکار دارد که خواص و روابط آنها را مورد بررسی قرار می دهد.
این ذرات مجموعه ای از کوانتومهای مختلف ماده، انرژی و نیروها هستند.
فرمیونها سنگ بنای ماده را تشکیل می دهند و بوزونها موجب پیوند یا گسستگی فرمیونها می شوند.
در هر صورت با هر عنوان و طبقه بندی که به این ذرات بنگریم، از یکدیگر جدا و گسسته اند.
در حالیکه فضا-زمان کمیتی پیوسته است.
آن گسستگی با این پیوستگی سازگار نیست.
کوششهای زیادی انجام شده تا این دو نظریه بزرگ علمی را سازگار سازد در این راستا نظریه های مختلفی مانند نظریه کوانتوم لوپ، نظریه ریسمانها و نظریه هگز بوزون مطرح شده اند.
نظریه ریسمانها و هگز بوزون در میان سایر نظریه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است.
نظریه ریسمانها در دهه ی 1920 مطرح شده و در 80 سال گذشته کارهای زیادی توسط فیزیکدانان انجام شده تا نظریه ریسمانها جایگزین مناسبی برای مکانیک کوانتوم و نسبیت باشد.
در این دوره ی طولانی بارها به بن بست رسیده و طرفدارانش با ارائه ی توجیحات جدید تلاش کرده اند آن را به گونه ای جدید مطرح کنند.
نظریه هگز بوزون به دهه ی 1960 بر می گردد که هنوز با مشکلات عدیده ای سروکار دارد و طرفدانش نتوانسته اند این مشکلات را برطرف سازند آخرین نظریه، نظریه سی.
پی.
اچ.
است.
هرچند زمان مطرح شدن نظریه سی.
ئر ایران به اواخر دهه ی 1980 بر می گردد، اما کمتر از دو سال در خارج از کشور و کمتر از یک سال در ایران بطور جدی مطرح شده است.
با این عمر کوتاه، از حالت نهالی نوپا در آمده و توانسته بصورت یک نظریه انقلابی و سرنوشت ساز جایگاه ویژه ای برای خود فراهم سازد و در مقابل نظریه های مختلف ایستادگی کند.
در این فصل هر سه نظریه مورد بحث قرار می گیرد محدودیت ها بشر همواره در تلاش بوده تا یک ارتباط منطقی بین اجسام بزرگ نظیر زمین و خورشید و ذرات ریز که بعدها اتم و ذرات زیر اتمی خوانده شد بیابد.
نمونه بارز این تلاشها را می توان در نظریه اتمی دموکریتوس و عناصر چهار گانه آب، آتش، خاک و هوا مشاهده کرد.
اما تمام این کوششها بیشتر جنبه ی فلسفی داشتند و با برداشت امروزی که از علم داریم، دارای اعتبار علمی نبودند.
نخستین کوشش علمی را می توان در آزمایشهای گالیله مشاهده کرد که بعداً توسط نیوتن بیان و شالوده ی فیزیک را تشکیل داد.
پس از اثبات نظریه اتمی ماده و مشاهده اینکه اتم خود نیز از ذرات دیگری تشکیل شده، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا قوانین حاکم بر جهان اجسام بزرگ را به ذرات زیر اتمی تعمیم دهند که مدل اتمی بور یک نمونه ی بارز این تلاشها است.
بعدها که مکانیک کوانتوم مطرح و ذرات زیر اتمی مورد بررسی دقیق قرار گرفت، مشخص شد که مکانیک کوانتوم نظریه ساده ای نیست و نمی توان رفتار ذرات زیر اتمی را با اجسام بزرگ مقایسه کرد.
رفتار اجسام بزرگ بخوبی در مکانیک کلاسیک قابل توضیح می باشد.
اما برای توضیح ذرات در مکانیک کوانتوم به یک بینش جدید نیاز است.
پایه بینش جدید برای شکل دادن به پایه بینش خود در مکانیک کوانتوم، باید به خصوصیات مولکولها، اتمها و سایر ذرات زیر اتمی توجه کرد.
این ذرات بسادگی و با سرعت زیاد از مکانی به مکان دیگر حرکت می کنند و همین امر پایه اصل عدم قطعیت هایزنبرگ را تشکیل می دهد.
QM1 ذرات، نقاط مادی اجسام بزرگ نیستند که با سرعت ثابت حرکت می کنند.
QM2 ذرات دارای یک ویژگی مشترک می باشند که آنرا اسپین می نامیم و به حالت های زیر قابل تقسیم است: اگر ذره در یک حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین صفر است اگر ذره در دو حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین یک دوم است اگر ذره در سه حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین یک است اگر ذره در پنج حالت بتواند بماند می گوئیم دارای اسپین دو است فرمیونها و بوزونها ذراتی که دارای اسپین درست (صفر، یک و دو) هستند، بوزون نامیده می شوند.
ذراتی که دارای اسپین نادرست (یک دوم و سه دوم..
) هستند، فرمیون نامیده می شوند.
در مکانیک کوانتوم نیروها توسط بوزون ها حمل می شوند فوتون با اسپین یک نیروی الکترومغناطیسی را حمل می کند Vectorboson (W,Z) با اسپین یک نیروی هسته ای ضعیف را حمل می کند Gluon (A) با اسپین یک حامل نیروی هسته ای قوی است.
همچنین گراویتون با اسپین دو حامل نبروی گرانش است که تا به حال مشاهده نشده است.
SR1 علاوه براین یک محدودیت دیگر بر رفتار ذرات اعمال می شود که ناشی از نسبیت خاص است که به موجب آن هیچ جسم یا ذره ای نمی تواند با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت کند و این محدودیت مدل استاندارد است.
Quantum Field Theory, QFT به طور کلی می توان گفت که نظریه میدان کوانتومی بر پایه: QM1, QM2, SR1 شکل گرفته است.
نسبیت عام در مدل استاندارد ساختمان ماده مورد بررسی قرار می گیرد و نیروهایی مورد بحث قرار می گیرند که در هنگام بررسی اجسام خنثی شده اند.
نیروهای هسته ای برد کوتاهی دارند و نیروی الکترومغناطیسی نیز در ساخمان ماده خنثی شده اند.
بنابراین ما در مکانیک کوانتوم نمی دانیم چرا سیب سقوط می کند و این پدیده در نسبیت عام مورد توجه و توضیح قرار می گیرد.
در نسبیت عام گرانش یک نیروی اساسی نیست و اثر هندسی ماده بر فضای اطراف است.
بنابر نسبیت عام، ماده به فضای اطراف خود انحناء می دهد.
Unified Field Theory تلاشهای زیادی انجام شده است که مکانیک کوانتوم و نسبیت عام را ادغام کرده و به عنوان یک نظریه واحد بیان کند که آنرا unified Field Theory می نامند.
در واقع Unified Field Theory باید با مدل استاندارد تطبیق کند و بتواند نسبیت عام را نیز شامل شود.
19-2 String Theory در نظریه ی ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم , مثلا الکترون را می توان مانند یک النگو رشته ای بدانیم که دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای تشکیل داده است.
در نظریه ی ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم , مثلا الکترون را می توان مانند یک النگو رشته ای بدانیم که دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای تشکیل داده است.
علت بوجود آمدن این نظریه این بود که گرانش با کوانتوم مشکل دارد.
همچنانکه گفته شد در دنیای ما چهار نیروی اصلی الکترومغناطیسی، هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و گرانشی وجود دارد.
سه نیروی اول به ترتیب می توانند با هم در انرژیهای بالا متحد شوند و یک نظریه واحد داشته باشند.
یعنی انشعاباتی از یک نظریه ی اصلی باشند.
اصطلاحاٌ می گویند این سه نظریه در انرژیهای بالا تقارن دارند و در انرژیهای معمولی دچار شکست خودبخودی تقارن می شوند.
اما چهارمین نیروی اصلی یعنی گرانش دو مشکل اساسی دارد.
یکی وحدت نیافتن با سه نیروی دیگر و دیگر اینکه اگر ذرات را نقطه ای در نظر بگیریم، سطح مقطع برهم کنش نیروی گرانشی بین دو ذره ی نقطه ای که بهم نزدیک می شوند طبق نظریه ی کوانتومی بی نهایت بدست می آید.
از اینرو ذرات بصورت ریسمانهای یک بعدی در نظر گرفته شدند.
مثلا الکترون یا کوارکها همگی ریسمانهای بسته و حلقوی با شکلهای مختلفند.
در این تصورجدید، دیگر برهم کنش ذرات در زمان و مکان خاص رخ نمی دهد بلکه شما دو حلقه دارید که در فضا بهم نزدیک می شوند و با عکسبردای تخیلی یک پوسته به شکل شلنگ نمایش داده می شود.
مثل اینکه دو شلنگ بهم برخورد کرده باشند و دو شلنگ جدید بوجود آورده باشند.
در این نظریه هم وحدت میسر است و هم بینهایتهای گرانش کوانتومی برطرف می شود.
اما در واقع یک ریسمان از چه چیزی ساخته شده است؟
یک ریسمان یک مقدار کوچک انرژی است و در اینجا هیچ چیزی کوچکتر از این مقدار انرژی نیست.
ابعاد اضافی نظریه ی ریسمان ادعا می کند که دنیای ما ده بعدی است.
یعنی نه بعد مکانی و یک بعد زمانی دارد.
این برخلاف تجربیات ماست.
یعنی ما فکر می کنیم که در دنیایی با سه بعد مکانی و یک بعد زمانی زندگی می کنیم.
به همین دلیل توجیه می کند که شش بعد اضافی در واقع در دنیای ما وجود دارند ولی فشرده شده اند.
فشرده شدن یعنی اینکه مثلا شما یک شلنگ را از فاصله ی دور بصورت یک بعدی می بینید اما از نزدیک بصورت یک استوانه ی دو بعدی.
عقیده چنین است که درجات آزادی بار الکتریکی یک الکترون شامل ابعاد اضافی بیشتری خواهد بود.
اصل اینکه فشردگی ابعاد ممکن است ما را به یک نظریه یکسان سازی رهنمود شود، جدید نیست و به دهه یکهزارو نهصد و بیست و به نظریه های کالوتسا و کلین بر می گردد، از این رو نظریه ریسمان نهایت نظریه کولتسا-کلین است برای سادگی، معمولاً فرض می شود که این شش بعد اضافی به شش حوزه پیچیده شده اند پوسته ها یک پوسته چیزی است که یک ریسمان روی آن قرار دارد.
فرض کنیم یک پوسته یک فضای سه بعدی است(مانند فضای ما).
بعد فرض کنیم میدانها روی این پوسته ها هستند.
فوتون روی این پوسته هاست و شش بعد دیگر تاریک است.
فوتون فقط روی این پوسته ها زندگی می کند.
و ما ابعاد اضافی را نخواهیم دید.
همچنین گراویتون در همه ی فضا وجود دارد.
کنش ذرات با گراویتون در نه بعد انجام می شود.
اثر گراویتون در این ابعاد اضافی آنقدر کوچک است که ما فقط آثار گرانش را مشاهده می کنیم.
M-Theory نظریه های مختلفی تحت عنوان نظریه ریسمانها ارائه می شود که توضیحات متفاوتی از یک پدیده فیزیکی می دهند.
در حقیقت پنج نوع نظریه ریسمانها وجود دارد: Type I, Type IIA, Type IIB, Heterolic E8, Heterolic SO32 دو نوع E8, SO32 مخلوط نوع دو و نظریه ریسمان بوزونیک هستند.
اشکالات نظریه ریسمانها جوابهایی که برای ریسمانهای موجود در ابعاد R بدست می آید در ابعاد R-1 هم بدست می آید.
یعنی اصطلاحا ابعاد بزرگ و کوچک خواص مثل هم دارند که بطور بدیهی غلط است.
می دانیم که دما حداقل دارد ولی نظریه ی ریسمان می گوید علاوه بر این حداقل دمایی، یک حداکثر هم وجود دارد که این نیز غلط است.
همچنین هیچ دلیلی ارائه نمی شود که اگر همه چیز از ریسمانها تشکیل شده اند، پس چرا ذرات (به عنوان مثال الکترون و فوتون ) دارای سرعت مختلف هستند؟
در حالیکه در نظریه سی.
این اشکالات وجود ندارد.
19-3 هگز بوزون Higgs Boson چگونه ذرات جرم پیدا می کنند؟
By Mary and Ian Butterworth, Imperial College London, and Doris and Vigdor Teplitz, Southern Methodist University, Dallas, Texas, USA.
هگز بوزون یک ذره ی فرضی است که در صورت وجود داشتن می تواند نشان دهد که ذرات چگونه جرم پیدا می کنند ماده از مولکول ساخته شده، ملکول از اتم، اتم از ابر الکترونی به بزرگی تقریباً یک صد میلینیوم (1000000000/1) سانتیمتر و هسته به بزرگی یکصد هزارم اندازه ی ابر الکترونی.
هسته از پروتون و نوترون ساخته شده است.
هر پروتون یا نوترون تقریباً دو هزار برابر الکترون جرم دارند.
ما بخوبی می دانیم که چرا اندازه ی هسته اینقدر کوچک است.
اما ما نمی دانیم که چگونه این ذرات دارای جرم می شوند.
چرا این ذرات دارای جرم هستند؟
ما نمی توانیم ادعا کنیم که اجزاء سازنده ی ماده را می شناسیم، بدون آنکه جواب رضایت بخشی برای این سئوال داشته باشیم Peter Higg پتر هگز مدلی دارد که بخوبی نشان می دهد که چگونه جرم این ذرات بصورتی پیچیده و تصاعدی ایجاد می شود.
وی با یک ذره شروع کرد که تنها جرم دارد، همچنین بار، که می توان آن را از خلاء تمیز داد ما می توانیم آنرا H بنامیم که با سایر ذرات دارای کنش است.
برای مثال اگر H نزدیک یک الکترون باشد، در آنجا یک نیرو بین آن دو هست و H مربوط به کلاس ذراتی است که بوزون نامیده می شوند نخست ما به دقت به آن توجه می کنیم، اما نه از نقطه نظر ریاضی، آنگاه تشریحات تصویری خواهیم داد در مکانیک کوانتوم آفرینش و واپاشی ذرات بنیادی با استفاده از روابط ریاضی توضیح داده می شود و در شتاب دهنده ها نیز مشاهده می شوند در این آزمایشها ذرات با ویژگی های نقطه ای خود در میدانها ایجاد می شوند و در فضا-زمان پخش می گردند Peter Higgs هگز متوجه شد که اگر پارامتری در معادلات میدان را با ذره ی H در آمیزد، بدین طریق برای کمترین انرژی میدان( فضای تهی) یک میدان غیر صفر خواهیم داشت این بسیار جالب است که میدان در خلاء غیر صفر است.
اما نتیجه ی آن چنین شد که تمام ذراتی که می توانند با H کنش داشته باشند، می توانند جرم کسب کنند همچنین روابط ریاضی موجود نحوه ی کسب جرم توسط تمام ذراتی را که با H در کنش هستند، بیان می کند یک تصویر که با ریاضی هماهنگی دارد نشان می دهد که فضای تهی، شامل یک ذره ی است و خودش انرژی ندارد ذرات دیگر در کنش با این ذره ی بدون انرژی، از zero-energy H particles جرم کسب می کنند جرم ( یا لختی یا مقاومت در مقابل تغییر حرکت) یک ذره، از ذرات هگز به دست می آید اگر ذرات جرم خود را از کنش با ذرات هگز در فضای تهی کسب نکنند، باز هم ذرا هگز وجود خواهند داشت، اما ما بدون یافتن به وجود ذرات هگز مطمئن نخواهیم شد.
ما شواهد دیگری هم داریم، برای مثال اگر هگز وجود داشته باشد، نقش یگانه ای بین سایر نیروها خواهد داشت.
در هر صورت ما معتقدیم که طبیعت راه های دیگری نیز تعبیه کرده است تا ما بتوانیم از هگز نتیجه بگیریم.
در حقیقت، عدم اثبات اینکه هگز وجود دارد، از نظر علمی چنین است که همه ی اندازه گیری های ما قابل اثباط نیستند این سئوالات، نحوه ی کسب جرم توسط ذرات، و از جمله رابطه ی بین نیروهای مختلف در طبیعت، یکی از پایه های اساسی درک ماده و نیروها است.
بدون پاسخ دادن به آنها، بسیار مشکل خواهد بود که ما بدانیم که چیزی زمین را ساخته است در دهه های اخیر فیزیکدانان یک مدل تحت عنوان مدل استاندارد را ارائه کردند تا یک چوب بست نظری برای فهم ذرات بنیادی و نیروهای طبیعت فراهم آورند.
مهمترین ذره در این مدل، یک ذره ی فرضی موجود در همه ی میدانهای کوانتومی است که نشان می دهد سایر ذرات چگونه جرم به دست می آورند.
در واقع این میدان پاسخ می دهد که همه ی ذرات در حالت کلی چگونه جرم به دست می آورند.
این میدان، میدان هگز Higgs field خوانده می شود.
نتیجه ی منطقی دوگانگی موجو - ذره این است که همه ی میدانهای کوانتومی دارای یک ذره ی بنیادی باشند که با میدان در آمیخته است.
این ذره که با همه ی میدانها در آمیخته و موجب کسب جرم توسط سایر ذرات می شود، هگز بوزون Higgs bosonنامیده می شود نظریه سی.
تعریف CPH Creation Particle Higgs فرض کنیم یک ذره با جرم ثابت m وجود دارد که با مقدار سرعت ثابت Vc نسبت به تمام دستگاه های لخت حرکت می کند (شکل 1).
و Vc>c, c is speed of light بنابراین سی.
دارای اندازه حرکت خطی برابر mVc است اصل CPH Principle of CPH سی.
یک ذره بنیادی با جرم ثابت است که با مقدار سرعت ثابت حرکت می کند.
این ذره داری لختی دورانی است.
در هر واکنش بین این ذره با سایر ذرات یا نیروها در مقدار سرعت آن تغییری داده نمی شود، بطوریکه : gradVc=0 in all inertial frames and any space CPH is a particle with constant mass m and moves with constant speed Vc تشریح با توجه به شکل 5 این ذره دارای اندازه حرکت است mVc=P همچنین دارای لختی دورانی I است Momentum Inertia I هنگامیکه نیروی خارجی بر آن اعمال شود، قسمتی از سرعت انتقالی آن به سرعت دورانی (یا بالعکس ) تبدیل می شود، بطوریکه در مقدار Vc تغییری داده نمی شود.
یعنی اندازه حرکت خطی آن به اندازه حرکت دورانی و بالعکس تبدیل می شود.
بنابراین مجموع انرژی انتقالی و انرژی دورانی آن نیز همواره ثابت است.
تنها انرژی انتقالی آن به انرژی دورانی و بالعکس تبدیل می شود هنگامیکه سی.
دارای حرت دورانی حول محوری که از مرز جرم آن می گذرد است، یعنی زمانیکه سی.
دارای Spin است، آن را گراویتون می نامیم.
شکل 2 When CPH has Spin It calls Graviton هنگامیکه گراویتون روی یک ذره/جسم کار انجام می دهد، گروایتون ناپدید شده و به انرژی/جرم جسم تبدیل می شود.
زیرا این امر قابل توجیه نیست که نیرو تولید انرژی کند و هیچ تغییری در آن ایجاد نشود تمام تلاشها برای پیدا کردن یک نیروی اساسی واحد در طبیعت به این دلیل بی نتیجه بوده است که فیزیکدانان هیچ توجهی به تغییرات نیرو نداشته اند.
در حقیقت نیرو و انرژی قابل تبدیل به یکدیگرند.
یعنی نیرو به انرژی تبدیل می شود و انرژی نیز به نیرو تبدیل می شود همچنین یک گراویتون روی گراویتون دیگر کار انحام می دهد، اما نتیحه ی این کار تغییر انرژی جنبشی به انرژی دورانی است .
شکل 3 هنگامیکه گراویتون ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند (ادغام می شوند) همان جلوه ای را از خود بروز می دهند که ما آن را انرژی می نامیم شکل 3 نشان می دهد که دو گراویتون با mass of m, speed of Vc and P=mVc در فاصله r , یکدیگر را حس کرده و یکدیگر را جذب می کنند.
اما چون مقدار سرعت آنها ثابت است، حرکت انتقالی آنها به حرکت دورانی Spin تبدیل می شود یک فوتون از تعدادی گراویتون تشکیل می شود که دارای Spin هستند .
همچنین فوتون دارای اسپین است.
بنابراین هنگامیکه فوتون با سرعت نور حرکت می کند، گرایتون هایی که فوتون را تشکیل داده اند دارای حرکتهای زیر می باشند حرکت انتقالی برابر سرعت نور، زیرا فوتون با سرعت نور منتقل می شود و اجزای تشکیل دهنده آن نیز الزاماً با همین سرعت منتقل می شوند حرکت دورانی (اسپین)، زیرا طبق اصل سی.
مقدار سرعت سی.
بیشتر از سرعت نور است و هنگامیه سی.
ها با یکدیگر ادغام می شوند و سایر ذرات را تشکیل می دهند، مقداری از سرعت انتقالی آنها به اسپین تبدیل می شود و حرکت ناشی از اسپین فوتون، زیرا گراویتون ها در ساختمان فوتون هستند و از حرکت اسپینی فوتون سهم می برند.
شکل 4 ویژگیهای برجسته نظریه سی.
اچ نظریه سی.
برای اولین بار هم ارزی نیرو و انرژی را مطرح کرده است.
این نظریه با مطرح کردن یک اصل ساده و بنیادی به توجیه پدیده ها می پردازد gradVc=0 in all inertial frames and any space این نظریه یک زیر بنای کاری بسیار ساده را برای توجیه پدیده ها تشکیل می دهد.
طبق این نظریه تمام ذرات بنیادی،نیروهای اساسی، انرژی و جرم (ماده و پاد ماده) از ذره ی واحدی تشکیل می شوند CPH نیروی گرانش محض است.
در حقیقت CPH یک زیر کوانتوم هستی در طبیعت است.
Sub Quantum of existence in Nature این زیر کوانتوم دارای جرم است، پس جلوه ی ماده است، دارای اندازه حرکت است که بیان کننده ی انرژی است.
همچنین دارای یک زیر کوانتوم گرانشی در اطراف خود است.
هنگامیکه دو سی.
در زیر کوانتوم گرانشی یکدیگر قرار گیرند، وجود یدیگر را حس کرده و همدیگر را جذب می کنند.
شکل 5 یک کوانتوم انرژی از تعدادی سی.
تشکیل می شود.
همچنین سی.
ها روی سی.
های دیگر کار انجام می دهند و تولید انرژی می کنند.
در واقع یک کوانتوم انرژی از تعدادی سی.
تشیل می شود.
به عبارت دیگر چون سی.
نیروی محض است، لذا نیرو و انرژی هم ارز هستند Force and Energy are equivalent نیرو به انرژی تبدیل می شود و انرژی نیز به نیرو تبدیل می شود.
به عنوان مثال، هنگام عبور فوتون در یک میدان گرانشی، در جابجایی به سمت آبی، نیرو به انرژی تبدیل می شود و در جابجایی به سمت سرخ گرانش، انرژی به نیرو تبدیل می شود.
پدیده فوتوالکتریک و اثر کامپتون Photo Electric and Compton Effect by CPH با توجه به نظریه سی.
، یک فوتون شامل تعدادی سی.
است که همراه فوتون با سرعت نور حرکت می کنند.
اگر اندازه حرکت خطی هر سی.
در ساختمان فوتون را برابر mc=P در نظر بگیریم و فرض کنیم یک فوتون از تعداد n سی.
تشیل شده باشد، آنگاه برای فوتون (شکل 6) داریم: p=nmc هنگامیه فوتون با یک الکترون برخورد می کند، تعدادی (یا همه ی ) سی.
های خود را از دست می دهد.
این سی.
ها وارد ساختمان الترون می شوند.
شکل 7 در پدیده فوتو الکتریک تمام سی.
های فوتون وارد ساختمان الکترون می شوند.
در اثر کامپتون تعدادی از سی.
گرانش Gravity در نظریه سی.
، گرانش یک جریان است.
این جریان دائمی بین تمام ذرات و اجسام وجود دارد.
به عنوان مثال به زمین و ماه توجه کنید.
According CPH Theory Gravity is a currency among objects زمین دارای میدان گرانش است.
یک میدان گرانشی از تعداد متنابهی سی.
(گراویتون) تشکیل شده است.
پس میدان گرانشی زمین نیز از تعداد بیشماری سی.
اچ تشکیل شده است که در اطراف زمین در حرکت هستند فرض کنیم زمین منزوی است.
یعنی هیچ کنش و واکنشی بین زمین و سایر اجسام وجود ندارد.
در این صورت همه ی سی.
هایی که به زمین می رسند، جذب آن شده و از نیروهای موجود در آنجا اطاعت می کنند اما همچنان که می دانیم زمین منزوی نیست و با سایر احسام کنش متقابل دارد نگاهی به زمین و ماه بیندازید.
در اینجا دو میدان وجود دارد، یکی میدان گرانشی زمین و دیگری میدان گرانشی ماه.
هنگامیکه یک گراویتون به زمین می رسد، گراویتون دیگری زمین را ترک می کند و به دلیل آنکه دارای یک زیر کوانتوم گرانشی است، زمین را به دنبال خود می کشد.
تا جاییکه زمین از حوزه عمل این زیر کوانتوم گرانشی خارج شود.
مانند یک توپ که جدار خارجی آن را با چسب مایع آغشته کرده باشیم.
هنگامیه می خواهیم آن را از زمین جدا کنیم، زمین را به دنبال خود می کشد حرکت فوتون در میدان گرانشی و انحنای فضا اگر حرکت فوتون ها در فضا بدون هیچگونه اثر گرانشی باشد، تنها حرت راست خط خواهند داشت.
(قسمت بالای شل 8).
اما فضا از گرانش انباشته است، یعنی جایی در فضا وجورد ندارد که بدون اثر گرانشی باشد.
بنابراین مسیر فوتون شبیه سمت راست شکل 8 است در سمت چپ تصویر بالا فوتون در یک میدان گرانشی حرکت می کند.
فوتون دارای سرعت و فرکانس و انرژی زیر است: A در نقطه speed c, frequency f and energy of E گرانش روی فوتون کار انجام می دهد.
تعدادی گراویتون وارد ساختمان فوتون می شوند.
فوتون به طرف جسم شتاب می گیرد.
فرکانس، انرژی و سرعت فوتون افزایش می یابد فرانس، انرژی و سرعت فوتون به قرار زیر است:Bدر نقطه 1frequency f, 1energy E در مدت زمانیکه فوتون در حال سقوط است، فاصله ی فوتون و جسم رو به کاهش است.
برسد.
در این نقطه ارژی، فرانس و سرعت آن ماکزیمم است.
G تا به نقطه از این نقطه به بعد فرکانس، انرژی و سرعت آن کاهش می یابد تا در نقطه A' مشابه نقطه A است.
رفتار فوتون در میدان گرانشی نظیرفنر و جسم است.
هنگامیکه فوتون در حال سقوط است، فرکانس آن به سمت آبی جابجا می شود و هنگامیه در حال فرار از میدان گرانشی است، فرانس آن بطرف سرخ جابجا می شود.
نظریه سی.
تشریح جهان در ابعاد بسیار کوچک آن است.
نظریه ای که بر پایه مفاهیمی عمیق بنا شده و استوار ترین ساختار ذهنی انسان را برای شناخت جهان بنا می سازد.
آنچه در بالا آمد، بخشی کوتاه از توجیهات نظریه سی.
برای دست رسی متن کامل و مدل ریاضی نظریه سی.
به این گروه فارسی سی.
یا سایت سی.
مراجعه فرمایید منبع: www.CPH.com