دانلود مقاله حجاب و پاکدامنى زن

Word 67 KB 10169 28
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • منافع حجاب پوشش یا حجاب، به صورتى که زیبائیها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانى مردم هرزه و بى تربیت، و آلودگان به شهوت حیوانى، و حالات شیطانى حفظ کند دستورى قرآنى، و قانونى الهى، و تکلیفى انسانى، و برنامه اى اخلاقى است.

    حجاب و پوشش اسلامى که بهترین نوع آن چادر است، چادرى که یادگار منبع عصمت و عفتى چون فاطمه زهرا (علیها السلام) است، هیچ مانعى در راه دانش طلبى و رشد و کمال زن ایجاد نمى کند، بلکه او را از بسیارى از خطرات، و دامهائى که حیوان صفتان در راه زیبارویان، و دختران و زنان جوان قرار داده اند حفظ مى کند، و پاکدامنى و سلامت و عفت و حیاى او را براى شوهرش یا اگر ازدواج نکرده، براى مرد آینده اش محفوظ مى گذارد.

    گوهر گرانبها و زیبا و پرقیمتى چون زن وقتى در صندوق الهى حجاب قرار داشته باشد، از دستبرد دزدان، و غارتگران، و آلودگان به لجن معصیت و گناه در امان خواهد بود.

    زیبارویان جوان، وقتى دیده نشوند، و چهره پاک و معصوم آنان در معرض دیدگان مردم قرار نگیرد، شعله هوسها و هواها، و آتش امیال و غرائز به سرکشى و سوزاندن پاکى یک ملت، و خراب کردن بناى معنویت یک مملکت برنمى خیزد.

    پسران جوان وقتى گوهر زیبائى و زینت، و طنّازى و عشوه گرى دختران و زنان را در کوچه و بازار، پارک و خیابان، معابر عمومى، فروشگاهها، بیمارستانها، ادارات، مراکز تجارتى نبینند، دچار چشم چرانى، هوس، دختربازى، تجاوز به ناموس مردم، کندى ذهن، در هم شکستن اعصاب، بلوغ زودرس، استمناء، لواط، زنا، افکار پریشان، غصه و نگرانى، بى میلى به درس، عشق و عاشقى، بیمارى روانى، و در نهایت تعطیل شدن نیروى انسانى خود نمى شوند.

    بر این اساس باید گفت : حجاب و پوشش براى جنس زن امرى واجب، و فریضه اى شدید، و بدون تردید منکر آن با آگاهى به اینکه از ضروریات اسلام، و فرمان خدا در قرآن است کافر، و از گردونه اسلام خارج است.

    جوانى که با این خصوصیات منکر حجاب است، نمى تواند با دختر مسلمان ازدواج کند، زیرا این ازدواج باطل، و عقدى که بین آن دو خوانده مى شود بى اثر، و رابطه آن دو رابطه دو نامحرم و فرزندان آنها نامشروع، و عمل آنان زنا است.

    دخترى که با این خصوصیت منکر حجاب است، نمى تواند همسر جوانى مسلمان شود، زیرا همان احکام در حق او هم جارى است.

    حجاب حافظ وقار، شخصیت، کرامت، اصالت، و عظمت زن، و حافظ زیبائى و منافع او براى شوهر است.

    زن در عین حجاب داشتن، مى تواند مدارج تحصیلى، و طریق کمالات و فضائل را بپیماید، و اینکه حجاب مانعى براى او در راه رشد و ترقى است، وسوسه اى شیطانى، و القاء فکرى غلط از جانب استعمارگران غارتگر، و دزدان ناموس، و هرزه هاى کشورهاى غربى و شرقى است.

    گرمى خانواده ها، استحکام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگى، آرامش قلوب مردان، ثبات دلبستگى و عشق و علاقه مرد به همسر قانونى و شرعى خود، برپائى خانه و خانواده، بر جائى اعتماد و اطمینان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان مملکت است، و اینکه مردان زیبائى چهره و زینت و زیور زنانى غیر از زن خود را نبینند.

    مردان اگر به راحتى و به آسانى در تمام صحنه هاى اجتماعى دسترسى به زنان داشته باشند، ضمانتى براى اثبات محبت و دلبستگى آنان به همسرانشان نخواهد بود، و تحریک هوا و هوس و شهوات آنان را از زندگى خود دلسرد، و خود کلنگى براى خراب کردن کانون گرم خانواده خواهند شد.

    زیان بى حجابى و بدحجابى و آزاد گذاشتن زن، و آزاد بودن زن به صورت غربى آن به شماره نمى آید.

    تاکنون بى حجابى زن باعث گمراهى میلیونها مرد، و به گناه افتادن دیگران، و پیدا شدن هیولاى طلاق در خانواده ها، و پدید شدن عشق مرد به زن شوهردار، و روابط نامشروع، شده، و همانطور که یهودیت و مسیحیت مى خواسته علت خروج بسیارى از مردان و زنان از عرصه گاه ملکوتى اسلام و دیندارى شده است.

    پایه گذاران بى حجابى خود از این مسئله به ستوه آمده، و عوارض آن را از پدیده هاى شوم قرون اخیر مى دانند.

    نظام خانواده در ایران نظامى قوى، مستحکم، بر اساس حیا و عفت، وقار و ادب، ایمان و تقوا، و نبود طلاق مگر به ندرت بود.

    از زمانى که استعمار غرب به دست ولگردى دوره گرد، بیسوادى پلید، آلوده اى خائن، وطن فروشى کثیف به نام رضاخان پهلوى حجاب و پوشش قرآن را از بسیارى از زنان به غارت برد، وضع خانه و خانواده به صورت دیگر شد، آمار طلاق فزونى گرفت در حدى که در اواخر حکومت آن خانواده نابکار در هر ماه بین شش تا هفت هزار درخواست طلاق به دادگاهها داده مى شد، مردان و جوانان زن دیده بى زن مى شدند، و زنان شوهر دیده بدون شوهر، و این دو طایفه آزاد شده از تعهد زن دارى و شوهردارى به جامعه مى پیوستند، و سفره فساد و افساد را گسترده تر مى کردند.

    مرجع بزرگ، حکیم خبیر مرحوم آیت اللّه شاه آبادى پس از مسئله کشف حجاب، بدون ترس از حکومت وقت، چنانکه مستمعین آن بزرگوار برایم نقل کردند، بارها در عرشه منبر و در مجالس عمومى و خصوصى فریاد زد : رضاخان با به غارت بردن حجاب قرآن، و کشتن قیام کنندگان علیه بى حجابى، در مسجد گوهرشاد، و در کنار حرم ملایک پاسبان حضرت رضا (علیه السلام) کمر صد و بیست و چهار هزار پیامبر را شکست.

    آرى آن عارف عاشق، و هشیار بینا، که در مسائل اسلامى و در فلسفه و حکمت مجتهدى توانا، و بصیرى کم نظیر بود، کشف حجاب و بدحجابى را شکننده کمر فرستادگان خدا مى دانست!!

    قطب در کتاب بسیار مفید« آیا ما مسلمان هستیم » مى گوید بر اساس مدارکى که دیدم، یکى از پاپها از تمام کشیش ها و کاردینالها در واتیکان دعوت کرد، و از آنها خواست براى کشتن اسلام، و خاموش کردن چراغ دین، به صورتى که براى واتیکان و مسیحیت خرج زیادن نداشته باشد نظر بدهند، کمیسیونها براى این منظور تشکیل شد، و نظریاتى از جانب صاحبنظران اظهار شد، از میان تمام آراء و نظریات این رأى مقبول همه کشیشان و کاردینالها و خود پاپ قرار گرفت، که براى کشتن اسلام قوى ترین اسلحه و کم خرج ترین برنامه، بیرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب، و قرار گرفتن آنان در اختیار جوانان و مردان به صورت آزاد، در کوچه و بازار، وسائل عمومى، پارکها و سینما، ادارات و مراکز تجارى، تئاترها، و مراکز اجتماعى است ؟!

    این برنامه به دست خائنان، انجام گرفت، و هوا و هوس زنان و دختران کم ایمان یا بى ایمان به این آتش دین سوز، و شعله خانمان برانداز کمک کرد، و وضع را در ممالک اسلامى و مملکت ایران به جائى رساند، که نزدیک بود دین خدا که محصول زحمات انبیا و امامان و علما و دانشمندان است بمیرد، و چراغ هدایت خاموش گردد، ولى دست حق از آستین مردى از سلاله انبیاء و نتیجه امامان یعنى خمینى بت شکن در کشور ایران بیرون آمد و بر سینه نامحرم زد، و دین را از اسارت اشرار نجات و حجاب قرآن را به ناموس اسلام برگرداند.

    بر امت اسلام فرض و واجب است که انقلاب آن انسان الهى را حفظ کنند، و از ارزشهاى آن نهضت عظیم الهى محافظت نمایند، و نگذارند دشمنان زخم خورده، این چراغ روشن را کم نور، یا بى نور نموده ملت ایران را به وضع سابق برگردانند، تا بتوان با پایمردى و ثبات قدم فرهنگ انقلاب را صادر، و سایر ملت هاى بیرون رفته از مدار اسلام را به اسلام برگرداند.

    با توجه به آنچه که بیان شد، به ارزش گفتار آن متفکر شهید، که بارها در سخنرانیها فریاد زد :حجاب مصونیت است نه محدودیّت پى مى بریم.

    آرى حجاب براى زن و براى شوهر او، و خانواده اش، و جامعه، و بخصوص جوانان و آنان که ازدواج نکرده اند، مصونیت از هزاران خطر، و انواع فساد و افساد، و مانع از هم پاشیده شدن کانون گرم خانواده هاست.

    محققین فرموده اند مسئله پوشش زن و حجاب او در چهارده آیه قرآن مطرح است، و برخى را عقیده بر این است که از نزدیک بیست و پنج آیه این معنا استفاده مى شود.

    امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب به حضرت مجتبى و در حقیقت خطاب به تمام مردم فرمودند : محرم نامحرمى را جداً مراعات کن، زیرا این برنامه براى تو و همه زنان نامحرم مصونیت از افتادن در خیال گناه و خود گناه است، و اگر قدرت دارى که زنان خانواده تو مردى غیر تو را نشناسند، این برنامه را انجام بده.

    راوى مى گوید در یک روز بارانى با رسول خدا در بقیع نشسته بودم، زنى سواره بر الاغ از کنار ما گذشت، دست الاغ در گودالى فرو رفت و زن از مرکب بزیر افتاد، رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) رو برگرداند، عرضه داشتم خود را با شلوار پوشانده، حضرت سه بار براى این گونه زنان طلب مغفرت کردند، و فرمودند اى مردم اینگونه پوشش برگیرید که پوشاننده ترین لباس براى بدن است، و زنان خود را به وقت بیرون رفتن از خانه با چنین جامه اى بپوشانید.[337] مقنعه، جلباب، عباء، عناوینى است که در آیات و روایات براى پوشش زن بکار رفته.

    زن باید خود را بنده حق بداند، و نمک حق را نسبت به خود رعایت کند، و رعایت نمک منعم و مالک حقیقى، و ربّ واقعى، به این است که از عظمت او حساب ببرد، و به قیامت و محاکمات او توجه داشته باشد، و با تمام وجود از فرمانهاى حضرتش که در قرآن، و در زبان انبیاء و امامان آمده پیروى کند تا خود و خانواده و جامعه اش از مضرّات بدحجابى و بى حجابى در امان بماند.

    و امّا من خاف مقام ربَّه و نهى النَّفس عن الهوى فانَّ الجنَّه هى المأوى.[338] هر کس از مقام حضرت ربّ ترسید، و خود را از هوا و تمایلات بى قید و شرط نگاه داشت، همانا بهشت جاى اوست.

    متأسفانه عده اى از دختران و زنان این زمان در چهار گوشه جهان، از مکتب بى بند و بارى پیروى مى کنند، و شهوات و تمایلات خود را آزاد نموده، و سفره اى از فساد و افساد پهن کرده اند که در تاریخ گذشته سابقه نداشته، و با کمال اسف گروهى از دختران و زنان کشورهاى اسلامى و امّت رسول حق، از آنان تقلید مى کنند.

    امیرالمؤمنین (علیه السلام) در رابطه با این زنان فرموده : یَظْهَرُ فى آخِرِ الزَّمانِ وَ اقْتِرابِ السّاعَهِ وَ هُوَ شَرُّ الاَْزْمِنَهِ، نِسْوَهٌ کاشِفاتٌ عارِیاتٌ، مُتَبَرِّجاتٌ، مِنَ الدّینِ خارِجاتٌ، فِى الْفِتَنِ داخِلاتٌ، مائِلاتٌ اِلَى الشَّهَواتِ، مُسْرِعاتٌ اِلَى اللَّذّاتِ، مُسْتَحِلاّتُ الْمُحَرَّماتِ، فى جَهَنَّمَ خالِداتٌ.

    در آخر زمان، و نزدیکى قیامت، که بدترین زمانهاست، زنانى ظاهر مى شوند با این خصوصیات : بى حجاب و برهنه از پوشش لازم، جلوه دهنده زینت و زیبائى در کوچه و بازار، خارج از دین، داخل در فتنه، راغب به شهوات، سرعت گیرنده به سوى لذات، حلال شـمرنده محرمات الهى، که این زنان با این اوصاف در جهنم ابدى و دائمى هستند.

    واقعیتى بهت آور: در روزنامه پرتیراژ کیهان، که شماره آن را به یاد ندارم خواندم : خانم جوانى، نمونه همانها که در روایت امیرالمؤمنین آمده، بر اثر آزادى از سبک غربى، و به خاطر آمد و رفت دوستان شوهرش به خانه، و در معرض بودن وى با سر برهنه و بدن نیمه عریان، و رفت و آمد به مجالس مختلط از مرد و زن، با داشتن یک دختربچه سه ساله، دل به جوانى بست، و در آرزوى رسیدن به او برآمد، جوان غرق شهوت، و هرزه بى دین، که زن جوان شوهردار بیشتر باعث تحریک او شده بود، به زن گفت این کودک مانع برنامه ماست، باید از میان برداشته شود!!

    نزدیک به چهار ماه در رابطه با طفل معصوم بین عاشق و معشوقه از خدا بى خبر، و آن دو حیوان صفت درگیرى بود، بناچار مادرى که کانون مهر و عاطفه، و منبع رحمت و رأفت آفریده شده، بر اثر شهوت، و میل به آغوش دیگران هویت مادر بودن را فراموش کرد، و دخترک موطلائى و زیبا و بى گناه را به حمام خانه برد و او را با دست جهنمى خود خفه کرد، تا مزاحم شهوت و شهوترانى از میان برداشته شود، و جوان نامحرم آلوده اى براى چند لحظه به کام دل برسد، و زن شوهردارى در کمال بى عفتى براى چند دقیقه به لذت جنسى دست یابد، و تا ابد دامن آلوده کند، و شوهر بیچاره را براى همیشه به داغى سوزنده، و مصیبتى جانکاه دچار نماید.

    اگر شوهر این زن غیرت به خرج مى داد، و از اینکه زن جوان زیبایش آزاد در دسترس هر دیده اى قرار بگیرد، و همه بتوانند او را در زیبائى و زینت و عشوه گرى و طنازى ببینند مانع مى شد، طفلى بى گناه کشته نمى شد، داغى دائمى بر دل پدر قرار نمى گرفت، زن شوهردارى دامن عفتش براى همیشه لکه دار نمى گشت، جوانى بدین صورت به بدبختى و بیچارگى دچار نمى شد، و کانون گرم خانواده اى جوان و تازه ازدواج کرده از هم نمى پاشید، آرى حجاب مصونیت است نه محدودیت.

    دیدگاه برجستگان غرب نسبت به اوضاع جامعه غربى: بیزرائیلى از نخستوزیرهاى دولت انگلیس، کشورى که در صف اول فساد و افساد است در مقاله اى نوشت: من در خطر ارتکاب بسى حرکات جنون آمیز هستم، ولى مى کوشم که از یکى از آنها حتماً اجتناب کنم، و قدم در آن نگذارم، و آن ازدواج عشقى است، که در کوچه و بازار، دخترى را ببینم و خوشم بیاید و بگویم این زن ایده آل من است.

    نابخردان گوهرپاک و باقیمت آفرینش را، از حصار عفت و عصمت، و پوشش و حجاب، به عنوان آزادى بیرون کشیدند، و دست او را در هر برنامه اى که شهوات اقتضا کند باز گذاشتند، سپس به عنوان فرار از ازدواج عشقى او را دور انداختند، زیرا مشاهده کردند، این گوهر، قیمت و ارزش خود را از دست داده، و هر لحظه با کسى، و هر زمان در آغوش نامحرمى، و هر آن در برنامه اى خلاف عفت و ادب و مخالف وقار و انسانیت دست و پا مى زند.

    خانم الزیمارى که از شعرا و نویسندگان کشور سوئد است در مقاله مهمى در روزنامه اکسپرس درباره جامعه اروپا نوشته : مردها وفا و صمیمیت را نمى دانند، با حقه بازى زنان و دختران را به زانو درمى آورند!

    باید به این خانم گفت، از زمانى که جنس زن را به لجن بى عفتى و فضاى بى بند و بارى، و بدحجابى و بى حجابى سوق دادید، و او را به عنوان آزادى، به اسارت شهوات و تمایلات بى قید و شرط درآوردید، و مردان توانستند او را با بدنى نیمه عریان، و در طنازى و عشوه گرى در هر کجا که خواستند سهل و آسان ببینند، وفا و صمیمیت نسبت به همسر خود و خانه و خانواده را از دست دادند، و تبدیل به افرادى حقه باز و مکار و حیله گر و کلاهبردار شدند.

    عوارض بدحجابى و بى حجابى، و آزادى زن در روابط با هر که دلش بخواهد یکى دوتا نیست، و محصولات تلخ این مسئله عددى کامپیوترى است.

    مردان با دیدن این مناظره دست از همسران خود کشیدند، و به قول معروف از زیر بار مخارج خانه که مسئولیتى بر دوش آنان بود فرار کرده، و براى ارضاء خود روى به بازار آزاد آوردند، و جوانان بى زن، چون فرونشاندن شعله شهوت را ارزان دیدند، از تشکیل زندگى و ازدواج سر باز زده، دنبال چشم چرانى و صید ناموس مملکت رفتند، بدینگونه نظام خانواده در غرب و در مقلدان شرقى آنان از هم پاشید و اوضاعى شبیه اوضاع جنگل بوجود آمد.

    خانم الزیمارى در مقاله خود اضافه مى کند : هم اکنون در سراسر سوئد دوشیزگانى زیبا هستند، که در آرزوى شوهرند، و بسیارى از آنها اجباراً با مردها دوست مى شوند.

    آرى در انتظار شوهرند ولى شوهر پیدا نمى شود، چون جوانان به هر شکلى که مایل باشند به جنس زن دسترسى دارند، و خود را نیازمند به ازدواج نمى بینند، و بسیارى از مردان زن دار هم از زن خود جدا شده، تا آزادانه بتوانند به تمایلات خود پاسخ دهند!!

    باز خانم الزیمارى مى نویسد : من به دختران توصیه مى کنم که پیش از ازدواج با هیچ مردى ارتباط برقرار نکنند.

    چه درخواست مهمى از دختران دارد، درخواستى که با وضع فعلى زن در جهان، و بى بند و بارى مرد در جامعه غربى عملى نیست، جهان اگر بخواهد به صلاح و سداد برسد، باید مقررات شرعى و فطرى و انسانى اسلام را در رابطه با زن به اجرا بگذارد، و در رأس همه دستورات، زن را به حجاب و پوشش مناسب بازگرداند، و عفت و عصمت و وقار و حیاء او را به او برگرداند، که در غیر این صورت، راه درمانى براى این همه مفاسد خانمانسوز وجود ندارد.

    ستمى که غرب به زن روا داشته، در تاریخ بشر نظیر ندارد، نیت و اراده و همت زن را به سوى عشوه گرى و طنازى، و به بیراهه کشیدن مردان، و جلوه کردن در کوچه و بازار و فساد در شئون حیات، جهت داده.

    او را تبدیل به کالاى شهوت نموده، و از وجود او براى تولید مال و ثروت، و ارضاء شهوات بهره بردارى مى کند.

    على (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده : اِنَّ الْبَهائِمُ هَمُّها بُطُونُها، وَ اِنَّ السِّباعَ هَمُّها الْعُدْوانُ عَلى غَیْرِها، وَ اِنَّ النِّساءَ هَمُّهُنَّ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ الْفَسادُ فیها، اِنَّ الْمُؤْمِنینَ مُسْتَکینُونَ، اِنَّ الْمُؤْمِنینَ مُشْفِقوُنَ، اِنَّ الْمُؤْمِنینَ خائِفُونَ.[340] همت حیوانات شکم، و همت درندگان مخاصمه و دشمنى با غیر، و همت زنان آرایش زندگى و فساد در دنیاست.

    این مردان و زنان باایمانند که تسلیم اوامر پروردگارند، و اهل رأفت و مهربانى، و خداترس هستند.

    برنامه اى از حضرت حسین (علیه السلام) نقل شده، حضرت حسین قبل از رفتن به میدان به حضرت زینب فرمود، تمام زیورآلات زنان را جمع کن، چون من شهید شدم و دشمن به جانب خیمه ها آمد، آنها را بسوى آنان بریز، این دنیاداران بى خبر، و مادیگرایان بدبخت وقتى مشغول جمع کردن آنها شدند، شما در محل امنى پناه بگیرید تا از دید نامحرمان دور باشید!!

    مى گویند به وقت حمله یزید با چوب خیزران به لب و دندان حضرت حسین (علیه السلام)، کنیزى در دستگاه او حضرت زهرا(علیها السلام) را پریشان و غصه دار در خواب دید، که سخت از یزید و عمل او شکایت مى کند، کنیزک از خواب پرید، و به خاطر ترس و وحشت و اضطراب و دستپاچگى بدون مقنعه و چادر، به مجلس یزید آمد و فریاد برداشت، یزید وقتى او را به این حال دید با عباى خود او را پوشاند و عربده زد، که چرا با سر و صورت برهنه به مجلس نامحرمان درآمدى ؟!

    چقدر عجیب است که یزید بى دین، شرابخوار، سگ باز، میمون باز طاقت سر برهنه بودن کنیز خود را نداشت، و با عباى خود او را پوشاند و از مجلس نامحرمان دور کرد، ولى عجیب تر از او مردانى هستند که نسبت به ناموس خود غیرت نشان نمى دهند، و او را با روى باز و موى باز و در حال آرایش به همه جا مى فرستند و با خود به همه جا مى برند!!

    رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) درباره غیرت فرمود : اِنَّ الْغَیْرَهَ مِنَ الاْیمانِ.

    غیرت از ایمان انسان به خدا و روز قیامت است.

    امام صادق (علیه السلام) فرمود : اِنَّ اللّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَّ غَیُور وَمِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها.[342] همانا خداوند غیور است، و هر غیورى را دوست دارد، و از غیرت اوست که زشتى هاى ظاهر و باطن را حرام کرده است.

    حجاب و نظر بازى از نظر قرآن: بدحجابى و بى حجابى کارى بسیار زشت و مفاسدش فراوان است، حرمت بدحجابى و بى حجابى از غیرت خدا است، خوشا به حال انسانى که به دنبال حق نسبت به ناموسش غیرت نشان دهد.

    از آنجائى که مرد و زن از رفت و آمد در کوچه و بازار، و خانه اقوام و شرکت در اجتماعات، و مدارس و دانشگاهها براى تحصیل علم، و سفرهاى زیارتى و سیاحتى چاره اى ندارند، جهت حفظ سلامت فکرى و روانى و قلبى مرد و زن، یک دستور واجب در رابطه با زنان، و یک فرمان واجب در رابطه با هر دو در قرآن مجید آمده.

    اما در رابطه با زنان : یا ایّها النّبى قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهنَّ ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماً.[343] اى پیامبر، به زنان و دختران خود، و به تمام زنان اهل ایمان بگو خویشتن را به چادر بپوشانند، تا به پاکى و عفت شناخته شوند، و از تعرض چشم چرانان، و هوس رانان مصون مانده، آزار نبینند، خداوند در حق عبادش آمرزنده و مهربان است.

    اما در رابطه با مرد و زن : قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم انّ الله خبیر بما یصنعون.

    پیش درآمدى بر حجاب سیاسى و بدحجابى سیاسى اشاره: امام خمینى در سیر رهبرى نهضت اسلامى، با توجه به نیرو و نقش انسانى اجتماعى زنان در پیشبرد اهداف متعالى انقلاب اسلامى، بر این نکته که زن در مقام تربیت‏کننده نسل فردا، چنانچه از بنیه فکرى اسلامى برخوردار باشد، در سلامت‏سازى جامعه نقش اول را ایفا خواهد کرد، همواره تاکید و توجه داشتند.

    این امر را با توجه به هویت و محیط زندگى زن مسلمان تا آنجا مورد نظر قرار داشت که معیار واقعى حجاب را در شکل‏دهى مقام فکرى و اجتماعى زن تبیین کرده است.

    حضرت امام (س) بر حقیقت و معناى وجودى حجاب تاکید داشتند و حتى در دوران آشفته و بحرانزده سالهاى 1357، که سالهاى اوج حرکت و سازماندهى انقلاب اسلامى به شمار مى‏رفت و نهضت در آستانه تعیین طریق و ایجاد وحدت اصولى در تفکر و تعریف از آرمانهاى انقلاب بود، حضرت امام در پاسخ سئوالى که در جمع دانشجویان ایرانى در پاریس - در تاریخ 17/7/1357 - در به کار گیرى و حدود حجاب مطرح شده است چنین پاسخ فرموده‏اند: س: یکى از خانمهاى حاضر در جلسه: این مسئله حجاب، این خواهرها را که در این محیط هستند یک مقدار ناراحت کرده، یعنى واقعا مى‏خواهند ببینند که این حجاب به این شکل درست هست‏یا نه؟

    امام: به همینطور که حالا شما هستید؟

    خانم: بله امام: این مانع ندارد، اگر یک مفسده‏اى بر آن نباشد مانعى ندارد.

    شما باید خودتان تشخیص بدهید که آیا به این ترتیب که بروید، مثلا مفسده‏اى دارد، مثلا فرض کنید که خلاف احترامى به شما مى‏شود، از این چیزها.

    اگر بشود، خوب او را دیگر خودتان هم نمى‏توانید بگویید.

    اما اگر نمى‏شود، حجاب اسلام بیشتر از این نیست، همین است.

    خانم: در ایران هم.

    .

    ؟

    امام: ایران حالا با اینجا وضعش فرق مى‏کند.

    آنجا ممکن است که بیشتر مفاسد باشد، والا نه اینکه حجاب ایران را اینجا دارد.

    حجاب ایران، حجاب اسلام، همین مقدارهاست.

    اسلام اینجا و آنجا ندارد.

    لکن یک جهات خارجى گاهى در کار هست.

    به طورى که یک مفسده‏اى باشد، یک اختلاف اخلاقى بشود، یک چیزهایى باشد، البته آن وقت‏باید جلوگیرى بشود.

    اما اگر نباشد اینطور و ساده باشد و مثل سایرین با سادگى باشد، نه، بى‏چادر مانع ندارد.

    و در این باور است که پوشش، بیان یک ایدئولوژى است و معناى نقش‏آفرینى نیمى از جامعه را در به دست آوردن آرمان متعالى معین مى‏کند; یعنى آنگاه که تفکر زن از عرضه وجودى خود بر مبناى ایجاد مفسده دورى مى‏پذیرد، یقینا به سمت تعیین نقش سازندگى خود هدایت‏شده است و این قالب از حجاب، ابزار و معنایى است که این تفکر را در شکل‏پذیرى انقلاب اسلامى با رهبرى و هدایتهاى روشنگرانه امام راحل براى زن مسلمان روشن ساخت.

    آنچه در پى مى‏آید مبحثى است پیرامون حدود حجاب در جامعه اسلامى و نگرشى است‏بر تعریف حجاب سیاسى در همین راستا.

    "حضور" حجاب، آن‏گونه که اصطلاحا رایج است، آشکارترین نماد ایدئولوژیکى است که در دو مقوله "سنت" و "سیاست" نیز از مفاهیمى ویژه برخوردار است.

    آشکارترین نماد ایدئولوژیک است، اگر که فرد حجاب را به عنوان بخشى از رفتار کنترل شده اجتماعى بنگرد.

    گونه‏اى از رفتار سنتى است، اگر که فرد بى‏هیچ انتخاب عالمانه‏اى، در فرآیند مکتسبات ذهنى خویش از دنیاى اطراف، حجاب را به عنوان یک عادت رایج‏بومى در قوم خود پذیرا گردد.

    و صریحترین تظاهر سیاسى است، اگر که فرد در مسیر مبارزات سیاسیش از حجاب به عنوان آشکارترین نماد گرایش فکرى و مکتبى مدد جوید.

    در گریزى به ریشه تاریخى حجاب، فریضه حجاب در اسلام مى‏تواند در عرصه‏اى گسترده‏تر و در دائر مدار گرایش فطرى انسان به پوشش، طرح گردد.

    در این صورت، در تایید فرضیه فطرى بودن حجاب - به مفهوم مطلق پوشش - مى‏توان مبدا تاریخى آن را در زمانى جستجو کرد که آدم و حوا در اولین مراحل هبوط به عالم طبیعت و آغاز حیاتى دنیوى، به خودآگاهى ضرورت پوشش دست‏یازیدند و از آن پس خداوند پوششهاى گوناگون را بر فرزندان آدم ارزانى داشت: ".

    چون از آن درخت تناول کردند زشتیهایشان آشکار گردید و بر آن شدند که از برگ درختان بهشت‏خود را بپوشانند.

    اى فرزندان آدم ما لباسى که ستر عورت شما کند و جامه‏هاى زیبا و نرم براى شما فرستادیم و بر شما باد لباس تقوا که این نیکوترین جامه شماست.

    " آیه 22 و 26 از سوره اعراف بر مبناى همین تئورى است که به راحتى مى‏توان تحلیلى منطقى از گرایش انسان به پوشش و توجه ادیان آسمانى به تعیین محدوده‏اى مشخص براى آن، به دست آورد.

    علاوه بر آن، تمایلات زیباشناسانه در نهاد فطرى بشر و خلط آن در مردان با گرایشهاى غریزى، مى‏توانست موازنه روابط اجتماعى میان زن و مرد را بدون ایجاد امنیتى مشخص براى زنان، بر هم زند.

    این بود که ادیان در مقام تشریع، توجه بیشترى را به پوشش زنان مبذول داشتند.

    در مقام ریشه‏یابى تاریخى حجاب، تا همین حد بسنده مى‏کنیم که دین مبین اسلام مبتکر حجاب نیست، بلکه تنها محدودکننده آن است و قید شکل و رنگ حجاب را نیز به ازمنه و امکنه واگذارده است، که اسلام آئینى سارى و جارى در زمان و مکان است و عرف و سنت و جغرافیاى هر مرز و بوم، خود بانیان و متولیان اشکل و الوانند.

    از کلیات که به درآییم و به نقل و نقد حجاب سیاسى و بدحجابى سیاسى بنشینیم، مسقط‏الراس هر دو را در ایران انقلابى خواهیم یافت.

    توضیح آنکه وقتى زن در آغاز رنسانس مسئله روز شد و معرکه آراء گردید و با اغراض و اهداف سیاسى درهم‏آمیخت و منش خود را بر بینش اومانیسم استوار کرد و از دیگر سو اقطاب استکبار جهان شیفته چاههاى نفت کشورهاى اسلامى شدند و اسلام را تنها مانع خود یافتند و حجاب زنان را نیز آشکارترین نماد تظاهر مذهبى، تنها چاره را بر صدور وجوه مصرفى شخصیت اومانیستى زن غربى دیدند و در این معرکه پنهان، تنها حجاب آشکار زن مسلمان بود که هنوز بر حفظ حیثیت ایدئولوژیک کشورش اشعار داشت و از اینجا بود که "حجاب سیاسى" محض نیز به عرضه درآمد و در الجزایر بیش از همه غوغا کرد و از آن پس تاکتیکهاى موثر مبارزه علیه استکبار در میان انقلابیون مسلمان شد و آنگاه در ایران با حجاب مذهبى درهم‏آمیخت و اصالتى دینى یافت و در عرصه نبرد با طاغوت به فرم رزم مبدل شد، و همین حجاب سیاسى اصیل بود که از دانشگاه و حوزه و مدرسه و مسجد و کوچه و بازار ایران برخاست و با انتشار در مصر و ترکیه و لبنان و فلسطین و اندونزى و.

    "جهانى "شد و اینک نیز مهد آزادى غرب را به محکمه حقوق بشر کشانده است.

    اما اگر حجاب سیاسى اصیل به عنوان یکى از اصول نمادین مبارزه در عرصه انقلاب جهانى اسلام به تثبیت رسید، مع‏الاسف در مسقط‏الراس حجاب سیاسى، شاهد نمایان شدن بدحجابى سیاسى نیز هستیم.

    بدحجابى سیاسى به عنوان آشکارترین نماد تظاهر ضدمذهبى، ظهور تدریجى را در جامعه اسلامى ایران به نمایش گذاشته است.

    بدحجابى سیاسى گونه‏اى از بدحجابى رایج است که در فرآیند توطئه‏هاى فرهنگى دشمنان اسلام در جامعه اسلامى نقشى متضاد با حجاب سیاسى را ایفا مى‏کند.

    بنابراین اگر حجاب سیاسى به عنوان آشکارترین نماد هواخواهى از حاکمیت اسلام در جوامع مسلمان و ملل غربى تثبیت‏شده است، بدحجابى سیاسى نیز شگردى تصنعى در جهت مبارزه با نمادهاى اجتماعى اسلام است که بر گسترش نمادهاى ضدمذهبى اشعار دارد; اما آیا همین شگرد تصنعى در گسترش نمادهاى ضدمذهبى اشعار دارد; اما آیا همین شگرد تصنعى در گسترش خود نیز از رشدى تصنعى برخوردار است؟

    به نظر مى‏رسد عوامل گوناگونى دست‏به دست هم داده‏اند تا بدحجابى سیاسى به طور تصاعدى، رشدى طبیعى را طى کند; اما مقدم بر آن، ضرورى است که تفاوت بدحجابى سیاسى با بدحجابى رایج ذکر شود: 1- چنانچه حجاب از جایگاهى هنجار در اذهان عامه برخوردار باشد، بدحجابى رایج را مى‏توان در شمار ناهنجاریهاى اجتماعى دانست.

    اما بدحجابى سیاسى عملى عامدانه در جهت مخالفت‏سیاسى با نظام است.

    2- بدحجابى رایج‏خاستگاه فکرى مدونى ندارد; اما بدحجابى سیاسى متکى بر تفکرى مدون و نظام یافته است.

    3- بدحجابى رایج، ریشه در ضعف فرهنگى و یا خودباختگى فرهنگى دارد.

    بنابراین بدحجاب نه قصد اختلال در امنیت اجتماعى دارد و نه قصد مخالفت‏با ارزشهاى اخلاق اسلام و انقلاب; اما بدحجابى سیاسى ترفندى است از سوى مخالفان انقلاب اسلامى که به قصد بى‏ارزش کردن ارزشهاى برخاسته از انقلاب صورت مى‏پذیرد و هدف از آن بى‏اعتنایى به سیاستهاى فرهنگى و اجتماعى نظام است.

    در هر صورت در برخورد با پدیده بدحجابى، باید مشکل فرهنگى و سیاسى آن را از هم متمایز ساخت و متناسب با خاستگاههاى آن، به برخوردى سنجیده و برنامه‏ریزى شده پرداخت.

    برخورد خصمانه و قهرآمیز با بدحجابى (ولو با بدحجابى فرهنگى) باعث گرایش آنان به سوى بدحجابى سیاسى است; بالاتر از آن عدم اعتماد و حمایت مردم به برنامه‏ر یزیهاى مسئولان که ناشى از عدم موضع مشخص آنان در قبال مبارزه با بدحجابى است، باعث گسترش هر چه بیشتر بدحجابى سیاسى است.

    اما در سطحى گسترده‏تر "بدحجابى سیاسى" پاسخى غیرمستقیم و معترضانه به نارضاییها است که اگر درصد بالایى از آن ریشه در تهاجم فرهنگى غرب و ترفندهاى پشت پرده داشته باشد، درصدى از آن نیز بى‏اعتنایى به مسئله جوانان، در سطح جدى آن است.

    گستردگى حجابى سیاسى و رسوخ آن به سطح جوانان، در حقیقت‏یکى از طیفهاى گسترده‏اى است که فرآیند آن گرایش جوانان را به سمت لیبرالیسم سامان خواهد بخشید.

    بدحجابى سیاسى در حقیقت همان تاکتیک قدیمى زنان مسلمانان را که در مبارزه با استعمار از آن استعانت مى‏جستند به وام گرفته است، اما این بار در جبهه‏اى مقابل اسلام.

    فاطمه علیها‏السلام در امور اجتماعی و سیاسی، دخالت داشت.

    پیش‏گفتار پیش از فتح مکه ابوسفیان که پیمان نامه حدیبیه را نقض کرده بود به مدینه آمد تا مسأله را به نفع خود حل و فصل کند و از این رو به دیدار بزرگان مدینه رفت تا امان‏نامه دریافت کند و از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم وعده دیدار گیرد، این کار عملی نشد.

    راوی می‏گوید: "فالتجأ الی فاطمه علیها‏السلام فلم ینفعه" به دیدار فاطمه علیها‏السلام شتافت ولی مقصود وی حاصل نگشت.1 از این فراز از تاریخ به دست می‏آید که فاطمه علیها‏السلام در امور اجتماعی و سیاسی، دخالت داشت، از این رو ابوسفیان به او مراجعه کرد ولی آن حضرت وساطت او را قبول نکرد.

    در سال فتح مکه، حارث بن هشام به ام هانی دختر ابوطالب پناهنده شد و او، وی را امان داد.

    امیرالمؤمنین علیه‏السلام به خانه وی داخل شده خواست او را مجازات کند.

    ام هانی شمشیر او را گرفت و رها نمی‏کرد پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم وارد شد و چون ام هانی را غضبناک دید فرمود: لا تعضبی علیّا فان اللّه‏ یغضب لغضبه و سپس فرمود: به هر کس که تو امان بدهی ما را قبول است و سپس تبسم کرده و فرمود: اگر ابوطالب یک جهان فرزند داشت همه، در شجاعت، بی‏نظیر بودند.2 ابن اثیر در النهایه در بحث "لمم" درباره استیضاح ابوبکر توسط فاطمه زهرا علیها‏السلام می‏نویسد: و خرجت فی لمّه من نسائها یتوطئی زیلها علی ابی بکر فعاتبته.

    با هیئتی از زنان بنی هاشم در حجاب اکمل به مجلس ابوبکر وارد شد و او را استیضاح کرد.

    از این چند گزارش که در منابع معتبر اهل سنت آمده و ما نیز آن را قبول داریم به دست می‏آید: الف: زنان شایسته در مهمترین کارهای سیاسی اجماعی کشور حق رأی دارند.

    ب: پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به دیدگاه زنان توجه داشت و اگر آنان به کسی امان می‏دادند قبول می‏فرمود.

    ج: به رغم آن که در جهان دمکراسی، توجه به حق نظر و رأی زن سابقه چندانی ندارد مردم رأی زن را از آغاز پیدایش این دین، محترم شمرده است.

    جواز حضور در جامعه و حرمت فسادانگیزی در منطقه سبع مساجد، در مدینه، منطقه‏ای که جنگ احزاب در آن معروف شده است پایین‏تر از مسجد علی علیه‏السلام مسجد فاطمه علیها‏السلام است این مساجد جایگاه عبادت حاضران در آن میدان و سنگرداران جنگ خندق بود.

    و گواهی تاریخ برای حضور زن در اجتماع از دیدگاه اسلام است.

    بنابراین، رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم حضور زن در صحنه اجتماعی، سیاسی را نکوهش کرده است و فقط از حضوری که تحریکات و تمایلات نفسانی دیگران را در پی دارد، نهی فرموده است.

    پس از احداث مسجدالنبی، مردان در داخل به امامت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و زنان در خارج آن به امامت یکی از صحابه، نماز جماعت را برپا می‏کردند.

    عبداللّه‏ بن عمر نقل می‏کند که رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم فرمود: لا تمنعوا نسائکم المساجد و بیوتهن خیرلهن.3 و نیز می‏گوید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در باب ولا یبدین زیتهن الا لبعولتهن.

    فرمود: لا خلخال ولا شنف ولا قرط ولا قلاده و در باره: الا ما ظهر منها.

    قال: الثیاب4 حضرت درباره آیه زنان زینت خود را جز برای شوهرشان، آشکار نسازند.

    فرمود: مراد از زینت عبارت است از: خلخال، دستبند، گوشواره، گردن‏بند و...

    آشکار نسازند مگر آنچه که در عرف زندگی مؤمنات، به‏طور معمولی آشکار می‏باشد.

    که از آن جمله است لباس روئین.

    ابوموسی اشعری می‏گوید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرمود: ایّما امرئه استعطرت فمرت علی قوم لیجدوا ریحها فهی زاینه.5 هر زنی، به منظور جلب نظر نامحرمان، خود را معطر می‏سازد و قدم از خانه بیرون نهد تا دیگران را جلب کند او اهل فحشا است.

    دقت در احادیث فوق، بیانگر این حقیقت است که حضور مخرّب، ممنوع است نه حضور سازنده و هدفمند.

    در روزگاری که پدر، از داشتن دختر ناخشنود بود رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرمود: البنات حسنات6 دختران در خانه پدران، حسنه الهی‏اند.

    در جامعه‏ای که برای زنان چندان ارج و بهایی نبودند پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرمود: زن، بوی خوش و نماز، در مکتب من محبوب‏اند.7 پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در سفرها حتی برخی از جنگ‏ها بعضی از زنان را که توانایی کاری در راستای خدمت به پیشرفت عملیات جهاد را داشتند، همراه خویش می‏برده است.

    در جنگ اُحُد، نُسَبیه در برابر دیدگان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم شمشیر به دست گرفت و مقاتله کرد و آن حضرت در حق او فرموده: لمقام نسیبه بنت کعب افضل من مقام فلان و فلان.8 فمینینسم (زن گرایی) یکی از شعارهای فریبنده، که در افق فکری اومانیسم خودنمایی بیشتری دارد "حقوق زن" و حمایت از آن است.

    حمایت از زن اگر جدّی و به دور از فریب کاری باشد، ارجمند است.

    زیرا در مکتب دین به ویژه اسلام زن جایگاه ویژه‏ای دارد ولی متأسفانه آنچه در مجامع غیر دینی است چیزی دیگر است.

    زن گرایی افراطی، باعث تضییع حقوق اساسی زن است.

    زن گرایان به بهانه احیای حقوق زن از هویت و ارزش زن کاستند.

    بدیهی است که زن گرایی هدایت نشده جز این، نتیجه‏ای ندارد.

    گرچه این تفکر (زن گرایی) عکس‏العمل طبیعی نادیده گرفته شدن زن و حقوق او، در تاریخ است.

    ولی، چاره درد، را نباید در فیمینسم جویا شد.

    آری: در ادوار مختلف (جز در میان پیروان راستیان انبیاء) به زن، ستم رفته است.

    البته تفکر زن گرایی ریشه در اومانیسم دارد و دارای سابقه تاریخی نیست.

    خاستگاه فمینینسم اندیشه برابری زن و مرد به قرن هفدم باز می‏گردد.

    حرکتی که از قرن هفدهم میلادی یه نام حقوق فطری و طبیعی بشر آغاز شد و در قرن هیجدهم در فرانسه به ثمر نشست.

    بنیانگذاران حقوق بشر، زنان را به دیده تحقیر می‏نگریستند.

    چنانکه "مونسکیو" نویسنده شهیر فرانسوی و از بنیان‏گذاران انقلاب کبیر فرانسه در کتاب روح القوانین (1748) زنان را موجوداتی با روح‏های کوچک و دارای ضعف دماغی، متکبر و خودخواه معرفی می‏کند.

    در اعلامیه حقوق بشر هم که در سال 1789 در فرانسه به تصویب رسید، از برابری حقوق زن و مرد سخنی به میان نیامده است و در حقیقت باید آن را اعلامیه حقوق مردان دانست.

    نهضت زنان، در قرن نوزدهم در فرانسه گسترش یافت و نام فرانسوی فمینیسم (Feminism) به خود گرفت.

    جنبش فمیمیستی در واقع نوعی اعتراض به مردسالاری آشکار حاکم بر اعلامیه حقوق بشر فرانسه بود.9 دستیابی به حق رأی برای زنان انگلیس در سال 1918 یکی از جلوه‏های پیروزی همینیسم بود و پس از آن فروکش کرد.

    برخی، دو دهه اول قرن بیستم را سال‏های خیزش موج اول فمینیسم می‏نامند.

  • فهرست:

    فهرست مطالب :
    عنوان : صفحه :
    چکیده 1
    منافع حجاب 1
    امیر امؤمنین ( ع ) در رابطه با حجاب فرمودند 8
    واقعیتی بهت آور 8
    دیدگاه برجستگان غرب نسبت به اوضاع جامعه غربی 9
    برنامه ای از امام حسین ( ع ) 12
    حجاب و نظر بازی از نظر قرآن 13
    پیش درآمدی بر حجاب سیاسی و بدحجابی سیاسی 14
    حضور 16
    آیه 22 و 26 از سوره اعراف 17
    فاطمه علیه السلام در امور اجتماعی حضور داشت 21
    منابع 39
    منبع:

     10. مارتین سگالن، جامعه‏شناسی تاریخی خانواده، ترجمه حمید الیاسی، نشر مرکز، چاپ دوم، 1375، ص  335. 11. فمینیسم، از منشورات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه. 12. زن در دوره قاجار، ص  111. 13. صحیفه نور، ج  12، ص  148. 14. شرح چهل حدیث، ص  486  و  487. 15. شرح چهل حدیث، ص  126. 16. صحیفه نور، ج  17، ص  143. 17. صحیفه نور، ج  15، ص  199. 18. صحیفه نور، ج  16، ص  246. 19. صحیفه نور، ج  13، ص  219. 1. فخر رازی، تفسیر کبیر. 2. ر.ک: زمخشری، ربیع الابرار، ج  1، ص  869، چاپ منشورات الشریف الرضی. 20. صحیفه نور، ج  15، ص  257. 21. صحیفه نور، ج  15، ص  237  و  238. 22. صحیفه نور، ج  9، ص  137. 23. صحیفه نور، ج  15، ص  232. 24. صحیفه نور، ج  13، ص  221. 25. صحیفه نور، ج  16، ص  5. 26. صحیفه نور، ج  14، ص  129. 27. صحیفه نور، ج  18، ص  57. 28. صحیفه نور، ج  16، ص  122. 29. صحیفه نور، ج  16، ص  185. 30. صحیفه نور، ج  16، ص  15. 31. صحیفه نور، ج  14، ص  142. 32. صحیفه نور، ج  8، ص  179. 33. صحیفه نور، ج  7، ص  205. 34. ر.ک، تبیان، دفتر هفتم، ص  95. 35. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص  95. 36. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص  96. 37. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص  96. 38. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص  97. 39. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص  263. 3. حاکم، مستدرک، ج  2، ص  327  و  431  و  430، بیروت، دارالکتب العلمیه . 4. حاکم، مستدرک، ج  2، ص  327  و  431  و  430، بیروت، داارالکتب العلمیه . 40. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص  2164. 41. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص  265. 5. حاکم، مستدرک، ج  2، ص  327  و  431  و  430، بیروت، دارالکتب العلمیه . 6. صدوق، ثواب الاعمال، ص  448، رضی‏الدین طبرسی، مکارم الاخلاق، ص  251. 7. انس می‏گوید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم فرمود:حبّب الی‏النساء والطیب و جعلت قره عینی‏الصلوه ، حاکم، مستدرک، ج  2، ص  175. 8. ر.ک: المغازی، ج  1، ص  269، مکتب الاعلام الاسلامی. 9. ر.ک: جان استوارت میل، کنیزک کردن زنان، ترجمه خسرو بیگی.

دیباچه:حجاب شناسی (چالشها و کاوشهای جدید) ای فرزند آدم, برای شما لباسی فرو فرستادیم که اندام شما را می پوشاند و مایه زینت شماست و لباس تقوا بهترین است. این از آیات خداست, باشد که متذکر شده پند گیرند. ای فرزند آدم, مبادا شیطان شما را فریب دهد, چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. پوشش از تن آانان برکند و قبایح آنان را در نظرشان پدیدار نمود, همانا که شیطان و بستگانش شما را ...

پهلوى اول دستور داد هر رئیس صنفى باید هم صنفان خود را در روز معیّنى همراه با زنانشان و بدون حجاب در محلّى جمع نماید. روز اوّل از خود شاه و زن بى حجابش شروع شد، روز بعد از وزراء و خانواده هایش و روز سوم وکلا... و به همین ترتیب تا یک روز هم نوبت به اهل علم و خانواده هایشان رسید. این برنامه ریزى براى آن بود که اهل علم را مجبور به چنین عملى بکنند و در نتیجه بى حجابى رواج پیدا کند. ...

1- مقدمه :   زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه نقش بسیار مهمی درایجاد وگسترش عفت وپاکدامنی و اخلاق در بین  جوامع بشری دارد .عفت وحیای زن که یکی از مهمترین عوامل حفظ وبقای عفت عمومی است . نه تنها در تمام ادیان ومذاهب الهی مورد تاکید قرار گرفته ، بلکه عقول وافکار بشری نیز ان را مورد تائید قرار داده اند .   پوشش وحیا دو مقوله جدایی ناپذیرند . زیرا تا جلوه ای از حیا ...

از جمله مباحثی که همواره به عنوان یک موضوع بحث برانگیز و جنجالی، مطرح بوده، ذهن و ضمیر انسان ها و جوامع بشری را به خود معطوف و مشغول ساخته است، مقوله حجاب و تعیین حدود و ثغور آن، بوده است. عده ای رعایت حجاب و پوشش اسلامی را مانع حضور زنان در اجتماع تلقی کرده و مدعی هستند که رعایت حجاب برای خانم ها دست و پاگیر بوده و مانع فعالیت های آنها در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می شود ...

تاریخچه حجاب اطلاع ما از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است‏ که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است . تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خوانده‏ام در ایران باستان و در میان‏ قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏ سخت‏تر بوده است . ...

حجاب، ارزش یا روش کسانی‌ کوشیده‌اند از طریق‌ فاصله‌ انداختن‌ میان‌ ارزشها با روش‌ تحقق‌ عینی‌ آنها، میان‌ حجاب‌ با عفاف، تفکیک‌ نموده‌ و حجاب‌ را غیر ضروری‌ می‌خوانند و حفظ‌ عفت‌ را بدون‌ حجاب‌ نیز ممکن‌ می‌دانند. اینک‌ ما این‌ تلاش‌ را ارزیابی‌ می‌کنیم: ‌تحلیل‌ واژه: -1 معنای‌ لغوی: عفاف‌ با فتح‌ حرف‌ اول، از ریشه‌ "عفت" است‌ و راغب‌ اصفهانی‌ در مفردات(1) خود، عفت‌ را معنی‌ ...

«جرجی زیدان» می نویسد:«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی، در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». در آیین بودا، مردان موی سر را تراشیده و سیک ها در هندوستان موهای خود را لابلای شالی پنهان و به دورسر می پیچند. پوشاندن موی سر از دیر ...

فصل اول کلیات تحقیق تعریف و موضوع تحقیق: کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب است. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل هر پوششی حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. و این مطلب باعث شده افرادی گمان کنند که اسلام برای زن چنین مقرر ...

پوشیدگی زن یک پیشگیری معقول از بروز مفاسد است. فلسفه حجاب فلسفه حجاب از مسائل مهمی است که آگاهی از آن می تواند یکی از پایه های تحقق فرهنگ پوشش اسلامی گردد و به آن عمق و معنا بخشد. زیرا به این سئوال مهم بانوان که «چرا باید باحجاب باشیم» پاسخ می دهد. پوشش دینی از فلسفه های متعددی برخوردار است که به طور مستقل مورد بررسی قرار می گیرند. الف- ارزش والای زن زن از دیدگاه اسلام ...

مقدمه یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما. ای پیامبر‍! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند. این برای آنکه آنها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض (هوسرانان) آزار نکشند، بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. پوشش بانوان از مسائل مهمی است که از جنبه‌های ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول